✍️ محمد شبیری
?١٢_ برخی دیگر رسالت جهانی برای حکومت ایران قائلند و آنرا مسئول مسلمین جهان و حتی سایر مردم غیر مسلمان میدانند؛ آنها حکومت را ابزاری برای چنین هدفی پنداشته، امور دیگر از نظر ایشان در اولویت نیست!
هدف حکومت از نظر اینان رفاه اقتصادی نیست! هدف والاتری بر آن مترتب است که حکومت باید در قبال آن مسئول باشد، اگر چه مردم خود به آن گرایشی نداشته باشند (این از وظیفهٔ حکومت
نمیکاهد!)
?١٣_ برخی دیگر، مردم کشور را فاقد آگاهی لازم برای هر کاری و فعالیتی میدانند و تسلط گروهی نخبه به کشور را امری لازم میدانند.
از نظر ایشان مردم عادی تشخیص اینکه چه چیزی برایشان مفید است و چه چیزی برای آنان مفید نیست دچار اشکال هستند؛ برای همین است که گروه نخبه باید برای آنان مصالحشان را تعیین کنند. (تفاوت این گروه با گروهی که قبل ازین طرح شد در امکان غیر دینی بودن این نخبگان است).
?١٤_گروهی بر اصلاح تدریجی و توأم با گامهای کوچک و زمانبر برای تغییرات در کشور اذعان دارند.
و هر گونه پیشرفت در جامعه را به روند تدریجی و گذر طبیعی زمان منوط میکنند. از نظر ایشان عجلهانقلابی بیش از آنکه به پیشرفت امور کمک کند، باعث عقب افتادن -جامعه از شکل عادی پیشرفت خود- نیز میشود.
?١٥_ برخی از مردم به روزگار گذشته دلخوش کرده و نظام پادشاهی را نشانهٔ عظمت کشور در طول تاریخ میدانند! و نظام سلطنتی را که نوع مشروطهٔ آن دمکراتیک نیز بوده است میتواند کشور را از بحران هویت (بهزعم ایشان) خارج کند و نظام گذشته را تجدید کند.
?١٦_ برخی به فعالیت علمی و پژوهشی در عرصههای مختلف توجه کرده و آنرا راهی برای گسترش دانش و آگاهی در کشور میدانند.
آگاهی بخشی و گسترش دانش و علم را در بین آحاد مردم بیش از هر چیزی لازم میدانند، از نظر ایشان مردم دانا برای خود بهتر تصمیم میگیرند.
?١٧_برخی به پان عربیسم و پان ترکیسم و پان کردیسم (و سایر اقوام دیگر) برای استقلال توجه دارند! و استقلال قوم یا زبان یا مذهب خاصی را نجات خود میدانند!
?١٨_برخی به انحلال دولت و نهادها در حوزهٔ رهبری را مد نظر دارند؛ از نظر این گروه رهبر باید همه چیز را خودش کنترل و در امور کشور از تمام ظرفیت و قدرت استفاده و حتی دولت را خود رهبری کند.
?١٩_برخی حکومت نظامیان را در نظر دارند.
?٢٠_گروهی به روحانیت زدایی معطوف هستند.
?٢١_ برخی به دین زدایی گرایش دارند. نه به معنای جدایی دین از سیاست، بلکه بعنوان جدایی اصل دین از زندگی مردم.
?٢٢_برخی نیز به ایجاد مسیری جدید در مبارزه با تمدن غرب، با مبارزه با مظاهر غرب و برافکندن آن توجه داشتهاند. آنها تصور میکنند با تأسیس علوم اسلامی که از طریق ایجاد فیزیک و شیمی و اقتصاد و صنعت اسلامی بنا شود!جامعه به طرف صلاح و رستگاری میرود. از نظر ایشان علم و تکنولوژی ویژهٔ اسلامی باید تولید و رواج یابد!
??? گاهی صاحبان و پیروان بعضی از این نظرات، در درستی راه و یا دیدگاه خود اصرار بسیار نیز دارند، بقیه را در خلاف جهت درست دانسته و بر آنان اگر هجمه فیزیکی نکنند و از در تخاصم در نیایند از در مخالفت بر آمده و با همین اصرار بر حقانیت خود نیز مشکلی بر مشکلات و قفلی بر مفاهمه میزنند.
برای نقد هریک از این دیدگاهها باید اقدام و به بررسی و تحلیل انتقادی پرداخت تا مسیر مفاهمه در کشور امکان پذیر باشد.
ولی در اینجا آنچه لازم است عرضه شود این است که تمام حقیقت در هریک از این منظرها و دیدگاهها متمركز نشده است؛ از طرفی در برخی از اين افكار، جزیی و شمهای از حقیقت را میشود دریافت و گاهی برخی از نظرات تصویریری از واقعیت را در خود جای داده است .
برای هریک از این دیدگاهها و منظرهای فکری، جای بحث و گفتگوی فراوان وجود دارد. اما آنچه در حقیقت برای جامعهٔ امروز ما قابلیت توجه و تنبه دارد و بسیار مهم است این است که با انکار هریک از این تصورات و افکار ، آنها از بین نمیروند.
باید به وجود واقعی آنها اذعان و بعد در گفتگوی ملی بر مفاهمه و ظرفیت تاثیر پذیری از هم توجه گردد تا مفاهمه در یک جریان اجتماعی خود مبدل به تولید همبستگی اجتماعی گردد؛ وگرنه با انکار آنها عکس قضیه اتفاق خواهد افتاد.