✍️ محمد شبیری
? همه کشورهایی که شاخصهای دمکراسی را مراعات میکنند، جریانات سیاسی را نه امنیتی میکنند و نه تهدیدی برای نظام خود میدانند. جریان سیاسی فقط سیاسی و به منزلهٔ فرصت در کشور انگاشته میشود. احزاب و تشکلهای مدنی بعنوان تهدید برای کشور تلقی نمیشوند، بلکه نعمتی برای ادارهٔ امور کشور تلقی میگردند.
اما در کشورهایی که فاقد شاخصهای دمکراتیک هستند، احزاب و گروههای سیاسی و مدنی را در پروسهٔ امنیتی انداخته و از آن بعنوان تهدید یاد میکنند؛ در حالیکه تنفس سیاسی جامعه به وجود احزاب (بعنوان اساس و بنیان دمکراسی در جامعه) وابسته است و نیاز حیاتی به آنها وجود دارد.
دمکراسی بدون وجود بنیادهای مربوط به آن، بی معنیست . مؤلفهٔ حیاتی برای دمکراسی را نباید تهدیدی برای جامعه تلقی کرد! بله، کسانی به دیدهٔ تهدید به آن مینگرند که از گردش قدرت و توزیع قدرت در جامعه با انتخاب و منظر مردمی پرهیز دارند و با مردمسالاری مشکل دارند، چرا مه مردمسالاری را مانعی برای انحصارگرایی خود میدانند.
اگر برای انحصار قدرت در دست جریانی خاص اصرار گردد، طبیعیست که چنین جریانی با شاخصهای دمکراسی و توزیع قدرت و انتخاب مردم مشکل داشته و در جهت نفی آن قدم بر می دارند.
لذا این جریان، شاخصهای دمکراسی مانند انتخابات و احزاب و رسانهها را در پروسهٔ امنیتی قرار داده وبعنوان تهدید تلقی کرده و با آن برخورد نفی و انکار میکنند!
اگر در جامعه پدیدههای دمکراتیک تهدید قلمداد شود، و احزاب بعنوان سوژهٔ امنیتی گردد، نشانهٔ وضعیت مناسب یک کشور نیست. در چنین شرایطی ، بنیادهای دمکراسی در حوزه امنیتی نظام قرار گرفته و بنا به استراتژی و تاکتیکهای جریانی از حاکمیت، برای طرفداران دمکراسی برنامهٔ مقابله برای نفی چیده شده و طرحی در جهت محو نمادها و مؤلفههای مردمسالاری ایجاد میگردد. با چنین منظر و منظوری، وجود و حضور طرفداران دمکراسی مزاحم محسوب میشود و درستی توزیع قدرت و حقوق مردم انکارمیگردد.
اینچنین است که جریان انحصار طلبِ ضد دمکراسی، چتر امنیتی برای مظاهر و نمادهای دمکراسی(مانند رسانه آزاد و احزاب و انتخابات آزاد) مهیا کرده و به اجرای دسیسه علیه هر آنچه که انحصار قدرت را بشکند، مشغول میشوند.
لذا چنین جریان حاکمیتی ناچار است در حوزهٔ اپوزیسیون به اقداماتی که امکان آن مقدور باشد مانند نفوذ در کادر آنان با افرادی خاص، یا ارتباط با برخی از کادر آنان و ایجاد جریانی خاص در درون آنان و دیگر اقدامات مشابه و غیر مشابه دست یازد. البته برای یک سیستم امنیتی پیچیده این کارها و اقدامات امری منتج از ماهیت نظام مستقر میباشد. به عبارت دیگر هر چه شاخصهای دمکراسی در کشورْ کمتر جاری باشد، ماهیت تهدید تندتر و خشنتر است، و هرچه میزان این شاخصها رو به فزونی باشد، ماهیت نظام و برخورد با منتقدان و مخالفان و احزاب و تشکلهای مدنی، نرمتر و تسامح آمیزتر میگردد.
(بقیه متن را در قسمت بعد بخوانید)
???????