نگام، سیاسی _خاتمی در بخشی از سخنان خود به موضوع حصر و ضرورت رسیدگی به این مسأله و پایان آن تأکید کرد و یادآور شد که جریانی وجود دارد که بنایش بر حذف بوده و الان هم عصبانی تر است چون ما را بیرون انداخته بودند و از ۸۸ هم سوءاستفاده کردند. ولی الان اقبال مردم را می بینید، هیچکس نمیگوید فتنهای در کار نبود، اما بیاییم فتنه را معنا کنیم؛ چه کسی این فتنه را پدید آورد و معنایش چه بود؟ چه جریانهایی از آن سوء استفاده کردند؟ آیا هزینههایی که پرداخت شد عادلانه بود؟ …
به گزارش کلمه سیدمحمد خاتمی با تاکید به ضرورت رسیدگی و پایان دادن به موضوع حصر از جریانی گفته که بنایش بر حذف بوده و الان هم عصبانیتر است. رییس دولت اصلاحات درباره عصبانیت انحصاگرایان میگوید: چون ما را بیرون انداخته بودند و از ۸۸ هم سوءاستفاده کردند. ولی الان اقبال مردم را می بینید، هیچکس نمیگوید فتنهای در کار نبود، اما بیاییم فتنه را معنا کنیم؛ چه کسی این فتنه را پدید آورد و معنایش چه بود؟ چه جریانهایی از آن سوء استفاده کردند؟ آیا هزینههایی که پرداخت شد عادلانه بود؟ و آیا زمان آن نرسیده است که به آینده بنگریم و به سوی آینده بهتر برویم؟
سیدمحمدخاتمی در دیدار مدیرعامل و تنی چند از مدیران و اعضای تحریریه خبرگزاری کار ایران (ایلنا) درباره انتقادهای مطرح شده نسبت به عملکرد دولت و برنامهریزی اصلاحطلبان، بیان این انتقادها را امری مفید خواند و ضمن یادآوری این نکته که تا مسأله را درست نشناسیم به حل مسأله نخواهیم رسید، گفت: برای حل مسأله باید مبانی داشته باشیم و اگر مسأله را غلط شناسایی کنیم، راه حلی که نشان میدهیم نیز بیاثر بوده یا نتیجه عکس خواهد داشت.
وی افزود: در این مقطع تاریخی تلاش برای مشخص کردن و شناخت موضوع خیلی مهم است. در این زمینه ما اتفاق نظر نداریم و هر کسی به دید خودش چیزی را درک و بیان می کند.
خاتمی در ادامه با تبیین اصلاحطلبی و ضرورت تعریف آن بیان کرد: دهها جریان داریم که خود را اصلاحطلب مینامند؛ اما آیا جریانی در تاریخ به نام اصلاحطلبی وجود داشته است که ما آن را بشناسیم و بعد جریانات و افراد را با آن ملاک بسنجیم؟ یا حداقل میزان اصلاحطلبی آنها را مشخص کنیم؟
وی افزود: در متن تاریخ دویست سال گذشته ایران، جریانی در عمق وجدان جامعه ایرانی قوام پیدا کرده و همواره به نحوی در عرصه حضور داشته است؛ گرچه هیچوقت این جریان نتوانسته اثر نهایی را در جامعه داشته باشد. چرا که همیشه جریانات دیگری آمده، مسلط شده و نگذاشتهاند اصلاحطلبان خواست مردم را اجرایی کنند.
خاتمی در ادامه با بیان اینکه اختلاف میان گروهها و جریانات و عدم درک مسائل روز می تواند موضوع روز باشد اما مشکلی عمیق تر از اینها وجود دارد، افزود: مسأله این است که ما به عنوان یک مسلمان اصلاحطلب ایرانی در نیمه دوم قرن چهاردهم هجری و آغاز هزاره سوم میلادی در خاورمیانه و در ایران باسابقه و تاریخ ویژه خود، کیستیم و چه میتوانیم بکنیم؟ و چه نسبتی میان اصلاحطلب امروز با جریانات موجود در تاریخ وجود دارد؟ ما با این وضعیتی که گرایشهای سیاسی و احزاب ما در طول تاریخ داشتهاند واقعاً چه میخواهیم بگوییم و چه کار میخواهیم انجام بدهیم؟ مشکل ما کجاست؟
وی با اشاره به پژوهشهای انجام شده بر روی سیستمهای اداری کشورها و انطباق آن با ملاکهای قرآنی و نتایج آن که بیشترین انطباق از آنِ کشورهای غیراسلامی بوده، ضمن انتقاد از شیوه پژوهشهای انجام شده یادآور شد: اسلام خود یک سیستم است و به عنوان یک مسلمان شیعه معتقدم هنوز تاریخ، ظرفیت کافی برای تحقق این سیستم را پیدا نکرده است.
خاتمی در ادامه با انتقاد از برخی رفتارهای ظاهرگرایانه و ظاهرپرستانه که نسبت به اصل دین بدبینی ایجاد میکند، بر ضرورت در نظر گرفتن مقتضیات زمان و مکان و استخراج درست آموزههای دینی متناسب با زمان تأکید کرد و گفت: برخی رفتارهای ظاهری را به جای معیارهای مسلم دینی اشتباه گرفته اند؛ معیارهای مسلم اسلامی در عرصه رفتار فردی و حیات اجتماعی مثل اخلاق اسلامی و عدالت اجتماعی کجا هستند؟ ایده آل چیست و آنچه ممکن است کدام است؟ ما مسلمانانی داریم که سکولار هستند ولی ما معتقد به ناظر بودن دین به حکومت و حیات اجتماعی هستیم. معتقدم که دین، نمیتواند ناظر به حیات اجتماعی انسان نباشد و نقایص را درک نکند. سیستم مطلوب و جامع آن است که مقتضیات زمان و مکان را در نظر بگیرد.
خاتمی با رد رفتار مرتجعین در مواجهه با مسائل اسلام بیان کرد: ما بر مبنای معیارهای اسلامی، باید دنبال نظامی باشیم که عدل در آن وجود داشته باشد. استبدادی نباشد، عادلانه باشد! یعنی یک رسالتی که ما به عنوان یک مسلمان داریم، دفاع از عدل و عدالت است. البته عدل و عدالت را باید تعریف کنیم نه این که عدل و عدالت را به عدالت اقتصادی فروکاهیم و آن هم در چارچوب اقتصاد صدقهای.
وی با بیان اینکه حتی بزرگان ما در تدوین قانون اساسی تحت تأثیر شعارهای چپ قرار گرفتند، گفت: عدالت خیلی مهم است و اگر عدالت، نهادن حق در جای خودش تعریف شود، بزرگترین حق و ارزنده ترین حق، حقِ حاکمیت انسان بر سرنوشت است که دنیای غرب میگوید حق طبیعی است و من میگویم حق الهی است.
خاتمی با تأکید بر اصل ۵۶ قانون اساسی گفت: حاکم مطلق بر انسان و جهان خداست و هم اوست که انسان را بر سرنوشت اجتماعی خود حاکم گردانیده است و هیچ کس نمی تواند حتی با وضع قوانین این حق را از انسان بگیرد. اگر حق حاکمیت انسان، بر سرنوشت را بپذیریم، عدالت این است که این حق ادا شود و انسان ها بر سرنوشت خود حاکم گردند و موانع آن بر طرف شود.
وی در ادامه با اشاره به آرمان ها و اهداف جمهوری اسلامی و میزان تحقق آن اهداف در کشور بیان کرد: آیا ما به عنوان اصلاح طلب، معنای جمهوری برایمان روشن است؟ آن اسلامی که با جمهوریت سازگار است کدام است؟ نمی شود بگوییم جمهوری داشته باشیم اما اسلاممان اسلامی باشد که با معیارهای جمهوریت و آزادی انسان و حق حاکمیت او بر سرنوشت در تضاد باشد. البته اسلام که حقایق و اصول ثابت دارد در عرصه حیات اجتماعی ظرفیت آن را دارد که بتواند جوابگوی نیازها و پرسش های لحظه به لحظه نو شونده انسان باشد.
خاتمی در ادامه با طرح این سوال که حکومت خوب چه حکومتی است؟ اظهار کرد: من به انقلاب و امام و جمهوری اسلامی دلبسته ام و رهبری را محور نظام می دانم و معتقدم تضعیف این نظام بسیار خطرناک و بسیار بد است؛ منتهی نباید کاری کرد که به نام نظام و اسلام، نظام و اسلام و ارزش های انقلاب آسیب ببیند.
وی درباره استراتژی و رویکرد اصلاح طلبان در شرایط کنونی بیان کرد: انواع فسادها مردم را بدبین کرده است؛ باید ببینیم چه عیبی در کار است که باعث این فسادها میشود؟ برویم بررسی کنیم. نمی شود بی حساب نقد کرد.
وی با تأکید بر نکات مثبت جمهوری اسلامی و اینکه این نظام برای همه مردم است و ما همه از آن دفاع میکنیم، بررسی مشکلات و عیوب آن را یکی از ضرورت ها عنوان کرد و با اشاره به اقبال بیشتر مردم از زمان ممنوعالتصویر شدنش و بعد از محدودیتها گفت: نباید بر ادامه و اعمال روشهای شکست خورده و نادرست اصرار شود. البته من توقعی و تقاضائی برای خودم ندارم، ولی اعمال محدودیتهای بیجا را مضر می دانم و هیچکس از آن سود نمی برد.
وی ادامه داد: من از انقلاب با روایتی که خودم دارم و از جمهوری اسلامی دفاع می کنم و باید بتوانیم گفتمان اصلاحطلبی را بهتر تدوین و بیان کنیم. در بهار عربی گفتمان اصلاحطلبی ما غایب بود؛ همه گفتمانها حضور داشتند، سلفیها بودند، ناسیونالیستها، سوسیالیتها، چپها و اخوان المسلمین، همه بودند اما گفتمان اصلاحطلبی غایب بود و رسالت امروز ما تبیین این گفتمان و ارائه درست آن است.
خاتمی در بخشی از سخنان خود به موضوع حصر و ضرورت رسیدگی به این مسأله و پایان آن تأکید کرد و یادآور شد که جریانی وجود دارد که بنایش بر حذف بوده و الان هم عصبانی تر است چون ما را بیرون انداخته بودند و از ۸۸ هم سوءاستفاده کردند. ولی الان اقبال مردم را می بینید، هیچکس نمیگوید فتنهای در کار نبود، اما بیاییم فتنه را معنا کنیم؛ چه کسی این فتنه را پدید آورد و معنایش چه بود؟ چه جریانهایی از آن سوء استفاده کردند؟ آیا هزینههایی که پرداخت شد عادلانه بود؟ و آیا زمان آن نرسیده است که به آینده بنگریم و به سوی آینده بهتر برویم؟
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به ایده آل نبودن شرایط اصلاح طلبان در جامعه، واقعی کردن توقعات اجتماعی را خواستار شد و به موفقیت رخ داده در انتخابات مجلس پرداخت و گفت: معتقدم در جاهایی می توانستیم قویتر عمل کنیم اما می بینید آقای مطهری یک تنه به اندازه همه احزاب ما کار می کند. خوشبختانه در یکی دو ماه گذشته می بینیم که دوستان فراکسیون بهتر و سنجیده تر عمل کردند و نتایج بهتری هم عاید شد.
خاتمی با اشاره به همراهتر شدن مجلس با دولت ابراز امیدواری کرد که رئیسجمهوری بتواند در چنین شرایطی شعارهایش را بهتر از قبل، دنبال و مسائل را حل کند.
وی با اشاره به هویت اصلاح طلبی و درون نظام بودن آن و ضرورت تعامل با حاکمیت یادآور شد که تعامل باید با حفظ هویت صورت گیرد. اگر کسانی انتظار دارند که ما هویت خود را تغییر دهیم انتظارشان بی جا است و تازه این دیگر تعامل نیست؛ نوعی حذف است.
وی با بیان اینکه باید زمینه های تعامل با اصولگرایان بخصوص عقلای آنها را بررسی کنیم افزود: به طور مثال آقای باهنر دو ماه پیش درباره تحزب صحبت های خوبی کرده اند. شما که تحزب را قبول دارید، ما هم تحزب را قبول داریم، بیاییم در اینجا اصلاح طلبان و اصول گرایان درباره ساز و کاری بیاندیشیم و راهکاری ارائه دهیم و مشخص شود که همه اصل تحزب را قبول دارند و برای تقویت آن راهکار مشترک می دهند.
خاتمی در ادامه به انواع فسادهایی که بروز کرده اشاره و پیشنهاد کرد که کمیسیونی مشترک از شخصیتهای جناح راست و چپ کشور ایجاد شود و این کمیسیون در زمینه برخی مسائل مشترک، از جمله بروز انواع فساد در کشور همفکری و علتیابی کنند و بتوانند با هم در مسائل مهم کشور تعریفی مشترک و راه حل مشترک ارائه دهند که در این صورت افراد تند از هر دو طرف منفعل می شوند و به یک اعتدال می رسیم که در عین حال هویتها هم حفظ شده است. اگرچه اختلاف نظرها وجود دارد و نمی توان آنها را نادیده گرفت اما مشترکاتی وجود دارد که بتوان بر آن توافق کرد. اگر موضوعات مشترک را که عقلای قوم از هر جناح و گروه قبول دارند مشخص کنیم و روی آنها همکاری و تعامل کنیم، آن زمان ببینید در جامعه چه اطمینان خاطر و خشنودی ایجاد می شود و همه میتوانیم در خدمت اسلام و انقلاب و مردم باشیم.
رئیس دولت اصلاحات با قوی خواندن مدیریت آقای دکتر حسن روحانی گفت این به معنی غیر قابل نقد بودن دولت و سیاست ها و برنامه ها نیست. اگر آقای روحانی نامزد باشد به طور طبیعی مورد حمایت خواهد بود، البته من دخالتی نمیکنم بلکه شورایی که برای این کار تشکیل شده است تصمیم می گیرد.
خاتمی در ادامه با بیان اینکه در انتخابات اگر به نظرم برسد معیارها را بیان می کنم و توصیه هیچ کس را نخواهم کرد، نسبت به ترکیب شورای عالی سیاستگذاری افزود: چه خوب بود افراد بیشتری از جوانان و زنان در این شورا حضور داشتند. امیدوارم در مورد نامزدها و لیست این اشتباه جبران شود. باید هدف را در انتخابات بعدی بخصوص انتخابات شوراها حل مشکلات جامعه و بالا بردن قدرت شوراها در آینده تعریف کرد و ملاکهایی گذاشت که طبق آن ملاک ها افراد در لیست قرار داده شوند و مردم مطمئن باشند که به ایشان خدمت بیشتر و بهتری خواهد شد.