نگام ، سیاسی _ نهضت آزادی حزبی بوده که در ایران و بیرون از حاکمیت به حیات خود و مشی اصلاح طلبی خود علیرغم همه فشارها و هزینه ها ادامه داده و هرگاه که میخواهند به اصلاح طلبان فشار بیاورند به نهضت آزادی و ملی مذهبی ها فشار…
به گزارش کلمه ، مراسم یادبود ابراهیم یزدی دبیرکل فقید نهضت آزادی ایران شنبه شب(۲۱ اکتبر)در شهر کلن آلمان به همت جمعی از دوستداران و یاران نهضت آزادی برگزار شد.
پس از قرائت قرآن، حسن شریعتمداری، حسن یوسفی اشکوری و تقی رحمانی در بیان شخصیت و عملکرد آن مرحوم به ایراد سخن پرداختند. در خاتمه جلسه ی پرسش و پاسخ برگزار شد و مدعوین به سوالات شرکت کنندگان پاسخ دادند.
انتقادهای حسین شریعتمداری از ابراهیم یزدی
سید حسن شریعتمداری در ابتدا از سابقه طولانی خود و همچنین مرحوم آیت الله شریعتمداری با نهضت آزادی ایران گفت و عنوان کرد که به هیچ عنوان حاضر به سخنرانی در این مراسم نبودم زیرا نگاه من به مرحوم ابراهیم یزدی نگاه انتقادی است اما چون دوستان نهضت تفاهم داشتند که در جلسه چهلم ابراهیم یزدی هم میتوان ایشان را به معیار نقد سنجید من قبول کردم که در این جلسه شرکت کنم.
در ادامه، او آغاز رابطه خود با دکتر یزدی را از ماجرای تحصن اعضای جمعیت دفاع از آزادی و حقوق بشر در ۲۶ شهریور ۵۷ در منزل آیت الله شریعتمداری و تماسهای مکرر ابراهیم یزدی از هیوستون آمریکا برای جویا شدن از وضعیت متحصنین عنوان کرد.
سپس تاریخچه مختصری از چرایی و نحوه تاسیس جمعیت دفاع از آزادی و حقوق بشر توسط دکتر میناچی و چند تن دیگر ارائه و یادآوری کرد که در ابتدای ناآرامیها در ایران، روحانیون هنوز پا به عرصه مبارزات ننهاده بودند و شعار شاه باید برود در کار نبود و پس از مقاله روزنامه اطلاعات و توهین به آقای خمینی پای روحانیون به عرصه مبارزات در ایران کشیده شد.
در ادامه او با عنوان اینکه خواسته ملیون، که البته خواسته روحانیون پرنفوذی از قبیل آیت الله شریعتمداری نیز بود، بازگشت به اجرای متمم دوم قانون اساسی مصوب ۱۹۰۶ قبل از ازدیاد اختیارات شاه و دربار بود، به نامه ابراهیم یزدی به آقای خمینی یکماه پیش از عزیمت به پاریس اشاره کرد که دکتر یزدی از ایشان خواسته بود ۱) به متمم دوم قانون اساسی مصوب ۱۹۰۶ وفادار بماند ۲) در سخنرانی های خود به آمریکا حمله نکند ۳) با مراجع قم همکاری کند ۴) از تصمیم تشکیل شورای سلطنت حمایت کند تا شاه کناره گیری کند. سپس اولین دیدار حضوری خود با دکتر ابراهیم یزدی را در ماجرای دیدار با آقای خمینی همراه با مرحوم بازرگان و میناچی و چند تن دیگر عنوان کرد که در آن دیدار سعی در متقاعد کردن آقای خمینی برای قبولی شورای سلطنت داشتند که در جریان آن دیدار مرحوم بازرگان آقای خمینی را آریامهری با عبا و عمامه شناخته بود.
ایشان در ادامه با انتقاد از نهضت آزادی برای نماندن بر عهد خود در حمایت از شورای سلطنت و نامیدن آقای خمینی با عنوان امام خمینی و رهبر انقلاب و حمایت از شعار شاه باید برود، ابراهیم یزدی را مسبب این چرخش دانست و گفت ابراهیم یزدی با تهدید بازرگان به انشعاب از نهضت و تحمیل طرح ۳ ماده ای که شامل ۱)خلع ید از شاه ۲) تشکیل دولت موقت ۳) رفراندوم برای تعیین نوع نظام و تشکیل حکومت اسلامی ۴) مجلس موسسان قانون اساسی ۵) رفراندوم قانون اساسی ۶) انتخابات آزاد میشد سبب قبضه قدرت توسط آقای خمینی و حذف گروههای دیگر در ایران شد.
در پایان با بیان این مطلب که بازرگان در سال ۶۸ در کتابی با عنوان معیار ارزشها نقد کاملی بر حکومت اسلامی کرده در حالی که ابراهیم یزدی در طول ۲۷ سال دبیرکلی نخواست که خدشه ای بر قداست آقای خمینی وارد کند و عنوان کرد انقلاب ایران برخلاف گفته محمد توسلی دبیرکل جدید نهضت، پیروزی دیپلماسی جهل بر دیپلماسی ظلم و خشونت بود.
حسن یوسفی اشکوری: مبانی اصلاح طلبی با رویکرد نهضت آزادی ایران
اشکوری در ابتدا و بعد از تسلیت درگذشت دکتر ابراهیم یزدی از موج عظیم تهمتها و حرفهای متناقض و داستانهای باور نکردنی در مورد او ابراز تعجب کرد و البته اضافه کرد که طبیعی است کسی که یکی از موثرترین افراد در معماری انقلاب بوده مورد نقد جدی قرار بگیرد. سپس در ادامه گفت که در این جلسه بجای پاسخ به نقدها و صحبت در دفاع یا انتقاد از ابراهیم یزدی و نهضت آزادی به رویکرد اصلاح طلبانه نهضت آزادی یپردازم. نهضت آزادی جریان اصلاح طلبی ما قبل اصلاحات است. سابقه اصلاحات نه به سال ۷۶ که به قبل از انقلاب و جریان نهضت آزادی برمیگردد. وی اصلاح طلبی را اعتقاد به تغییرات تدریجی در نظام حقوقی و حقیقی یک نظام سیاسی تعریف عنوان کرد که اصلاح طلبی نقطه مقابل انقلابی گری است که رویکردی سیاسی یا عملی برای تغییر نظام به هر قیمت و استقرار نظام ایده آل است.
اشکوری: گفت در زمان مبارزات علیه شاه افکار مبارزین تغییر بنیادین و زیر و زبر کردن نظام سیاسی بود که در شعارهایشان از قبیل (تا شاه کفن نشود این وطن وطن نشود) متبلور بود و اما در این بین نهضت آزادی تنها گروهی بود که معتقد به اصلاحات و تغییرات تدریجی و نه سرنگونی و زیر و رو شدن نظام (البته تا قبل از عزیمت آقای خمینی به پاریس) بود و مشی اصلاح طلبی خود را تا بعد از انقلاب نیز ادامه داد و اصلاح طلبان کنونی حرفهای بازرگان را با ۲۰ سال تاخیر در حال بازگو کردن هستند.
او سپس با اشاره به این موضوع که نهضت آزادی نه تنها پس از انقلاب از نظام رانده شد بلکه خودش هم نمیخواست وارد قدرت شود، یکی از نقاط قوت ابراهیم یزدی را پشت کردن به قدرت و وفادار ماندن به بازرگان دانست.
اشکوری مبانی اصلاح طلبی نهضت آزادی را اینگونه شرح داد که ۱) معتقدند نمیتوان نظام را تغییر داد و ۲) اگر نظام سرنگون بشود بدیلی برای آن وجود ندارد و ایران به سوریهای دیگر تبدیل میشود. او سپس در توضیح موضع نهضت سه موضع را برای گروههای سیاسی برشمرد که یا در نظام یا با نظام یا برنظام هستند. و اما نهضت آزادی با نظام است، اما این به این معنی نیست که ساختار حقوقی این نظام را قبول داشته باشند بلکه همواره سعی در نقد نظام داشته و دارند و به عنوان مثلا نهضت آزادی یکی از معدود صداهایی بود که به برخوردهای دهه ۶۰ اعتراض کرد.
تقی رحمانی – نهضت آزادی هم این دارد هم آن
تقی رحمانی فعال ملی و مذهبی نیز در این مراسم گفت: نهضت آزادی حزبی است که در زمان تاسیس عنوان میکند که حزبیست اسلامی، ایرانی و مصدقی و معتقد به قانون اساسی و بیانیه جهانی حقوق بشر. چاقوی این جریان اما مرحوم بازرگان بود. بازرگان با هویت ملی خودش حزبی اسلامی را تعریف کرد که البته در سال ۵۷ توسط بنیادگرایی اسلامی مصادره شد.
رحمانی در ادامه توضیح داد که در ایران ۲ دسته بودند که یک دسته معتقد بودند نهضت آزادی نبایستی تاسیس میشد و نبایستی از جبهه ملی جدا میشد اما دسته دوم معتقد بودند که تشکیل نهضت پاسخ به هویتی بود که اگر شکل نمیگرفت جامعه ایران به دو بخش کمونیست و بنیادگرا تقسیم میشد. بنابراین لزوم وجود جریانی مانند نهضت آزادی به عنوان روشنفکری دینی مسلمان ضروری بود که پدر این جریان هم بازرگان بود. بازرگان به این هویت ایرانی اسلامی نگاه فراگیر داشت زیرا این هویت در شکل اسلامی آن شریعتی و در شکل سازمانی آن ایرانی میشود که بازرگان هیچکدام را قبول نداشت.
رحمانی در ادامه توضیح داد: نهضت آزادی علاوه بر هویت دارای مشی هم بود و آن عبارت بود از مشی اصلاح طلبانه. بازرگان حتی در زمانی که یزدی در پاریس معتقد به براندازی رژیم شاه بود معتقد به مشی اصلاح طلبانه بود و در نامه نگاریهایی که در خاطرات یزدی آمده بازرگان از او میپرسد بعد از رفتن شاه چه نظامی قرار است جایگزین شود؟ اما در ذهن مردم انقلاب رخ داده بود و شعارشان تنها شاه باید برود بود در حالیکه بازرگان از معدود افرادی بود که معتقد بود دولت نباید از هم بپاشد و قدرت بایستی آرام منتقل شود.
رحمانی در ادامه افزود: مشی اصلاح طلبانه بازرگان در سال ۵۸ به بن بست میرسد که در نامه استعفای بازرگان نیز کاملا مشهود است و وقتی که ما به دهه ۶۰ سراسر کشت و کشتار و خونین، بدون نهضت آزادی نگاه میکنیم به اهمیت حضور این جریان و مشی اصلاح طلبانه آن پی میبریم. و اما پس از بازرگان یزدی این مشی اصلاح طلبانه را ادامه میدهد اما با عزت نفس و سلامت که در اصلاح طلبان کنونی که چشم به قدرت دوختهاند کمتر دیده میشود.
او در ادامه از فعالیت نهضت آزادی تقدیر کرد و گفت: نهضت آزادی حزبی بوده که در ایران و بیرون از حاکمیت به حیات خود و مشی اصلاح طلبی خود علیرغم همه فشارها و هزینه ها ادامه داده و هرگاه که میخواهند به اصلاح طلبان فشار بیاورند به نهضت آزادی و ملی مذهبی ها فشار میآورند.
رحمانی همچنین اشاره کرد: ابراهیم یزدی کسی است که در لحظههای فینال در طرف بازرگان ایستاد و به قدرت پشت کرد و مسحور قدرت نشد و این نشان دهنده عزت نفس و سلامت ابراهیم یزدی است. او یزدی را سیاست مداری تحزب گرا و نه فردگرا نامید که همیشه سعی کرد در جریان نهضت آزادی حرکت کند و از تکروی دوری کند.