جشن سور ریشه درتاریخ کهن ایرانیان دارد که از گذشته ی دور در ایران زمینٍ مرسوم بوده است که یک جشنی ملی و مردمی است . این جشن در نزد ایرانیان قبل از اسلام در روز خاصی انجام نمی گرفت، پس از حمله اعراب این جشن به چهارشنبه ی آخر سال موکول شد و چهار شنبه سوری نام گرفته است که طلایه دار نوروزاست.
پس از حمله اعراب به ایران که جشن سور در ایام ،پنجه دزدیده یا خمسه مسترقه برگزار می شد،ایام المسترقه وایام المختاره به چهارشنبه آخر سال اختصاص یافت وچهار شنبه نزد اعراب ِ”یوم الارباع “خوانده می شد واز روزهای شوم و نحس به شمار می رفت و بر این باور بودند که باید روزهای شوم و نحس را با عیش و شادمانی گذراند و اما در فرهنگ ایرانیان آتش نماد ونشانه ی نیروی مهرورزی و دوستی است و هدف از آتش افروزی برگرداندن نیروی فزاینده و نیک به مردمان برای چیره شدن بر غم و افسردگی بود و از مهمترین دلیل برپایی جشن های سده در زمستان هم همین امر بود.
علامه دهخدا از قول سعید نفیسی در مجله دانشگاه ادبیات شماره سه سال پنجم آورده: چهارشنبه سوری جشنی است که مانند بیشتر جشنهای ایرانیان با ستاره شناسی بستگی دارد ومبدا همه حسابهای علمی تقویمی است. در آن روز درسال 1725ق_م زرتشت بزرگترین حساب گاه شماری جهان را نموده کتیبه ای پدید آورده وتاریخ کهن را درست ومنظم کرده است؛ امسال که جشن چهارشنبه سوری می گیریم سه هزار و ششصد و هشتاد و سومین بار است که چنین روزی را جشن می گیریم و یک انگلیسی ،پس از سه سال اقامت درایران،درمیان سده نوزدهم میلادی نوشت “بایداعتراف کرد که ایرانیها درمورد برگزیدن جشن سال نو(نوروز)معقول تر ومنطقی تر از ما بوده اند؛چون آنها بجای آنکه تحویل سال خود را مثل ما در وسط زمستان قرار دهند ،طوری انتخاب کرده اند که شروع سال جدید ،درست درلحظه ورود خورشید به نیمکره شمالی است.