? جناب آقای جبرائیلی سلام
حرفای نه چندان طولانی ام را با خاطره ای نزدیک آغاز می کنم؛
? چند روز پس از آزادی ام از زندان یعنی همین دو سه هفته پیش در جمعی دانشجوئی حضور یافتم. جمعی از فعالین دانشجوئی که چند ماه پیش امیدوارانه به آقای روحانی رای داده بودند و امروز مرددانه به آینده اصلاح طلبی می نگریستند. در این بین یکی از عزیزان به هنگام نقد اصلاح طلبی موجود گفت: حتی صادق ترین و بهترین اصلاح طلبان به مانند آقای تاج زاده نیز در نهایت به دنبال حفظ نظام است نه آزادی و حقوق شهروندی و مطالبات مردم. نظری که در کمال حیرت متوجه شدم مورد تائید همه حاضرین در جمع است. به شخصه قصد تائید یا تکذیب نظر آن دوست را ندارم اما خواستم بدانید آن کسی که شما اینگونه متهم به براندازیش نمودید و آنگونه نواختید حداقل از نظر جمع نه چندان کوچکی از شهروندان این جامعه و شاید طیف قابل توجهی از جریانهای سیاسی ایرانی هدف نهائی اش از سیاست ورزی حفظ نظام است! نظری کاملا و دقیقا روبروی نظر شما!!..
? جناب آقای جبرائیلی
اگر از منظری دور اندیشانه تر ودلسوزانه تر برای آینده این کشور بنگریم می بینیم که مسئله اساسی این نیست که آیا شما در تفسیرتان از کنش سیاسی آقای تاج زاده بر صوابید یا آنکه آن دانشجویان مقصود ایشان را درست تر نیت خوانی کرده اند ، بلکه مسئله ی اساسی آن شکاف حیرت انگیز و ترسناکی است که میان کنشگران سیاسی امروز و خاصه میان هواداران و مخالفین حاکمیت ایجاد شده است. شکافی که آرام آرام دارد رنگ و بوی خشونت نیز می گیرد و حتی در بین خویشتنداران دو طرف نیز نشانه هائی از سست شدن در برابر ادبیات حذفی و مدارا ستیز را مشاهده می کنیم. اینکه در یک چنین وضعیتی شخصی به مانند آقای تاج زاده سعی می کند در میانه بایستد و هر دو سوی ماجرا را شجاعانه نقد کند و به رعایت یکدیگر بخواند نشانه ی نوعی روحیه صلح طلبی و مدارا جوئی است که حتی اگر با محتوای سخنانش نیز مخالف باشیم باز هم نمی توان به شرافت و سلامت انگیزه هایش گمان بد برد. شاید خوشتان نیاید اما باور کنید کم تحملی شما در برابر نقادی ایشان و درخواستتان از رییس قوه قضائیه برای حذف ایشان از سپهر سیاست ایران چندان متفاوت با نگاه مخالفان و طرفداران براندازی حاکمیت نیست که دیگر حوصله تحمل شما و هم فکرانتان را ندارند و از آقای ترامپ برای حذف شما استمداد می طلبند!..
? آقای جبرائیلی عزیز
این نوشته را دقایقی از قبل از سال نو و با شتاب زیاد می نویسم و عمیقا امیدوارم که در سال جدید نگاه شما نسبت به آقای تاج زاده و دیگر دگراندیشان این سرزمین دگرگون شود و اینکه اگر با نظراتشان مخالفید حداقل حق اظهار نظر را برایشان به رسمیت بشناسید و در پاسخ به سخنانشان شما نیز به استدلال هاتان متوسل شوید. اگر قبول دارید که آنها که در جنگ خون دادند اخلاص شان را با هزینه ای که دادند تضمین کردند پس بپذیرید که امثال تاج زاده که سالها در محبس بودند و در بیرون و درون زندان همچنان بر مواضع خویش استوار مانده اند و مشقات پایبندی به باورهاشان را هم تحمل نموده اند حداقل به انگیزه و حب جاه و مال نجنبیده اند و یک چنین انسان هائی حتی اگر بیشترین اختلاف نظر را با یکدیگر داشته باشند باز هم همدیگر را شایسته گفتگو می دانند. مصرانه از شما می خواهم که یک چنین گفتگوئی را امتحان کنید. مطمئنم که در بسیاری از این موارد صراحت لهجه ی دو طرف نه تنها به ناراحتی شان از همدیگر نمی انجامد بلکه سبب می شود که به احترام دیگری کلاه از سر بردارند…
با احترام
ضیاء نبوی
دقایق پایانی سال ۱٣٩۶