مدتهاست همه کارشناسان اقتصادی و تحلیلگران نگران وضعیت اقتصادی و معیشت مردمند. همه صحبتهای مسئولان در راستای معیشت کارمندان و کارگران است و تمام توجهها معطوف کارخانهجات، کارگاهها و ادارات اما هیچکس نمیپرسد آیا در این وضعیت اقتصادی بغرنج؛ سازمان صدا و سیما چه میکند؟ کسی نمیپرسد صدا و سیما بودجه ساخت این همه برنامه متنوع و سریالهای با کیفیت را از کجا میآورد. حقیقتا صدا و سیما در این میان مظلوم واقع شده وگرنه با پول تبلیغ روغن نباتی و پنجره دوجداره و پشمک حاج عبدا… مگر میشود سازمان به این عریض و طویلی را اداره کرد.
برای همین بود که آقای علی عسگری ريیس صدا و سیما در مصاحبهای گفت: «بودجه کل شبکههای صدا و سیما به اندازه یک کانال خارجی است.» شاید مردم ندانند اما واقعیت این است که آقای علی عسگری و سازمان صدا و سیما صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشتهاند. هر روز صبح آقای علی عسگری معاونان و مدیرانش را جمع میکند، یک بسته سه میلیون دلاری روی میز میگذارد و میگوید: «ببینید بچهها واقعا پول نداریم. این دو زار پول رو هم رفتم دیشب از ريیس جمهور قرض کردم که بزنیم به یه زخمی.» بعد پول را به نسبت مساوی بین شبکههای مختلف تقسیم میکند و میگوید: «خدایی ولخرجی نکنین. این پول رو با بدبختی گیر آوردم. دیشب نخوابیدم. یه کمیاش رو بدین به گلزار مسابقه برگزار کنه. به فردوسیپور چیزی ندین».
بعد همه را مرخص میکند و وقتی تنها شد دستش را توی جیبش میکند و ۲۰ میلیون تومان از جیبش در آورده و ناگهان زیر گریه میزند و از بیپولی سرش را محکم به دیوار میکوبد. خلاصه صدا و سیما که چشم بیدار جامعه است و اخبار و حوادث کشور را صادقانه و بدون هیچ دخل و تصرفی به مردم ارائه میدهد نباید وضعیتی چنین اسفبار داشته باشد. آن هم صدا و سیمایی که به قول همین آقای علی عسگری بالای ۸۰ درصد از مخاطبان را به خود اختصاص داده است. یعنی کافیاست ساعت هشت شب که موقع پخش سریال دیدنی حوالی پاییز است به خیابانها بروید.
خواهید دید که خیابانها خلوت و سوت و کور است. مردم خود را هر طور شده به خانه میرساند تا این سریال دوست داشتنی را تماشا کنند. با وجود اینکه هیچ کسی در کشور ماهواره ندارد و همه از گیرندههای دیجیتال استفاده میکنند اما همان مردم دستگاه رسیور خود را با پخش این سریال زیر پا میشکنند و اجازه نمیدهند شبکههای خارجی آرامششان را بر هم بزنند. آن ۲۰ درصدی هم که مخاطب صدا و سیما نیستند در واقع هستند فقط خودشان خبر ندارند چرا که صدا و سیما مانند سیگار کشیدن است.
درست است که برخی سیگار نمیکشند اما طبق تحقیقات کسانی که در معرض سیگار قرار میگیرند نیز دچار آسیب شده و حتی بیشتر متضرر میشوند. خلاصه ما از مسئولان کشور خواهش میکنیم بیشتر به صدا و سیما رسیدگی کنند و بودجه برخی از وزارتخانهها، نهادها و سازمانها همچون آموزش و پرورش، علوم و تحقیقات و وزارت کار را که هیچ خروجی برای مردم ندارند، کاهش داده و به بودجه صدا و سیما بیفزایند. همچنین از آن ۲۰ درصد مردم که مخاطب مستقیم صدا و سیما نیستند میخواهیم دست از لجاجت برداشته و به خیل عظیم مخاطبان صدا و سیما بپیوندند.