پایگاه خبری / تحلیلی نگام _ جنبش جلیقه زردها که در پاریس در اعتراض به سیاست های اقتصادی ماکرون به وجود آمد، بعد از پاریس به بلژیک و هلند کشیده شد. این جنبش از یک طرف به اندیشه راست گرایی و ناسیونالیسم نزدیک است و از طرف دیگر نشئت گرفته از اختلاف طبقاتی بین فقرا و ثروتمندان است. آن چیزی که واضح است این است که راست گرایان از این جنبش به نفع سیاست های راستی سود می برند و آن را دلیلی بر بحران مهاجرت می دانند. اما از طرف دیگر فقر و نابرابری اقتصادی و اجتماعی سبب شده است که مردم عادی به خیابان ها بریزند.
سهراب سهیلی
«جلیقه زردها»ی هلند برای هشتمین بار در 16 شهر مختلف این کشور از جمله آمستردام، لاهه و روتردام تظاهرت اعتراضآمیز برگزار کردند.
تظاهرکنندگان بیشتر از گروههای راست افراطی این کشور بودند و هدف اعتراضشان نیز سیاست های مارک روته نخست وزیر کشورشان بود.
بیش از صد نفر از جلیقه زردها در میدان «دام» شهر آمستردام تجمع و به سمت خانه شهردار حرکت کردند.
بر روی جلیقه های معترضان هلندی جملات “پاریس تو را دوست داریم” و “روته خائن” نوشته شده بود.
“جلیقهزردها”؛ جنبشی اروپایی؟
روز شنبه، ۱۷ آذر (۸ دسامبر) هیات رئیسهی حزب چپ آلمان با انشتار بیانیهای ضمن اعلام همبستگی خود با “جلیقهزردها” خواستهای آنان را “بهحق” خواند و مدعی شد که دولت فرانسه “تنها در خدمت منافع ثروتمندان” است.
هیات رئیسهی حزب چپ آلمان امیدوار است که این “مقاومت اجتماعی” به آلمان هم سرایت کند.
پیشتر برند ریکسینگر، رهبر این حزب حضور گستردهی راستهای افراطی در میان “جلیقهزردها” را نگرانکننده خوانده بود.
سارا واگنکنشت، رئیس فراکسیون چپها در پارلمان آلمان اما اظهار داشت که مردم حق دارند اعتراض کنند، وقتی که سیاست دولتشان به ضرر آنها تمام میشود. او با اظهار تاسف از اینکه راستهای افراطی در صفوف “جلیقهزردها” راهیافتهاند تاکید کرد که خواستهای آنها کاملا بهحق است.
اعترضات در هلند و بلژیک
حرکات اعتراضی “جلیقهزردها” که به هیچ حزب و گروه و سندیکایی وابسته نیستند اواسط نوامبر در فرانسه آغاز شد و سپس به بلژیک و هلند کشید.
روزشنبه، ۱۷ آذر (۸ دسامبر) صدها تن از شهروندان هلند که جلیقهزرد پوشیده بودند به خیابان رفتند و اعتراض خود به افزایش شکاف میان فقیر و غنی در این کشور را به نمایش گذاشتند.
به گزارش رسانههای هلندی، تظاهرکنندگان در شهرهای آلکمار، گرونینگن، رتردام، لاهه، لوواردن، ماستریخت و نیجمگن خواستار کاهش سن بازنشستگی، پایان اقدامات محیطزیستی دولت، کنارهگیری مارک روته، نخستوزیر هلند و خروج کشورشان از اتحادیه اروپا شدند.
پلیس شهر لاهه راههای منتهی به ساختمان پارلمان و دفتر نخستوزیری را بسته است.
در شهرهای گوناگون فرانسه هم روز شنبه ۳۱ هزار نفر با جلیقهی زرد به حرکتهای اعتراضی دست زدند. به گفتهی پلیس، دستکم ۷۰۰ نفر دستگیر شدند.
حدود ۸۹ هزار مامور پلیس برای جلوگیری از اقدامات خشونتآمیز “جلیقهزردها” در خیابانها مستقر شدهاند.
جلیقهزردها؛ واکنشی به انفجار نابرابریها میان اَبَرثروتمندان و طبقات متوسط
به نظر شانتال موف، فیلسوفی که ایدههایش الهامبخش حزب «فرانسهی تسلیمناپذیر» بوده است، مکرون مظهر بارز پساسیاست نئولیبرالی است و به همین دلیل، مخالفت تنها در خیابان ممکن است. این فیلسوف بلژیکی و استاد دانشگاه وستمینستر در لندن نظریهپرداز پوپولیسم چپگرا است، مفهومی مهم برای درک تحولات چپ تندرو. او دیدگاه متفاوتی دربارهی دموکراسی دارد.
آیا جنبش جلیقهزردها پوپولیستی است؟
آشکار است که در وضعیتی پوپولیستی هستیم. منظورم از پوپولیسم، ترسیم خط تمایزی بین «فرودستان»، «ما»، مردم، و «فرادستان»، «از ما بهتران»، است. ایجاد این شکاف جدید نتیجهی پیدایش مجموعهی کاملی از مقاومتها در برابر سی سال سلطهی نئولیبرالی است که نوعی پسادموکراسی را تثبیت کرده است. مشخصهی این دوران پسادموکراسی، بحران نمایندگی سیاسی و بحران نظام اقتصادی نئولیبرال است. مهمتر از همه، شهروندان احساس میکنند که امکان انتخاب واقعی بین گزینههای سیاسیِ موجود را ندارند، آنها دیگر تفاوتی میان راست میانه و چپ میانه نمیبینند. آنها همچنین میپرسند که چرا باید بروند رأی بدهند. این جنبش مهم در همهی کشورهای اروپای غربی وجود دارد. این چیزی است که آن را «توهم اجماع» مینامم: مردم احساس میکنند فراموش شدهاند و میخواهند صدایشان شنیده شود. یکی از شعارهای «جنبش خشمگینان» در اسپانیا این بود: «ما رأی داریم اما صدا نداریم.» این واکنشی است به «اولیگارشیشدن» جامعه، که مشخصهاش عبارت است از انفجار نابرابریهای اقتصادی بین گروهی از ابرثروتمندان و طبقات متوسط.
چرا جلیقهزردها بر مکرون تمرکز کردهاند؟
این جنبش بدون ایجاد تحولی بزرگ نمیتواند راه حل بلندمدتی ارائه دهد. با وجود این، هدف امانوئل مکرون، تقویت همان سیاستهای نئولیبرالی است که به اعتراضات کنونی منجر شده است. به نظر او، مشکل فرانسه این است که در انجام این اصلاحات به اندازهی کافی پیش نرفته است، بهویژه در مورد کاهش رفاه عمومی به شکلی همسو با سیاست «راه سوم» تونی بلر در بریتانیا. مکرون مظهر بارز این پساسیاست است. انتخاب مکرون برای ریاست جمهوری تصمیمی نادرست بود. علاوه بر این، او با کسب اکثریت قریب به اتفاق کرسیهای مجلس ملی، توانست این مجلس را عملاً از کار بیندازد و کار اعضای آن را مختل کند. در واقع، الان تنها در خیابان میتوان با سیاست دولت مخالفت کرد.
اعتراضات جلیقهزردها ممکن است به چه نوع جنبش سیاسیای بینجامد؟
به این شکل ضدسیاسی میتوان سمت و سوی پوپولیسم راستگرا یا چپگرا داد. دوست دارم باور کنم که روند کنونی راه را برای یک جنبش سیاسی پوپولیستی چپگرا هموار خواهد کرد. این واقعیت که شنبهی قبل، گروههای ضد نژادپرستی مثل «آداما» و «رزا پارکس» با معترضانی پیوند خوردند که از سایر استانها به پاریس آمده بودند گامی در این مسیر است. این نشان میدهد که اکنون میان آغازگران این جنبش، یعنی نواحی روستایی فرانسه، و مناطق کارگری پیوندی وجود دارد. آنها فهمیدهاند که منافع مشترکی دارند. سؤال کلی این است که این مطالبات را چگونه باید بیان کرد.
در این نخستین نشانههای شورش، جای خالی چه چیزی را احساس میکنید، چیزی که فقدانش مانع از تحقق سیاسی این خواستههاست؟
این همان ایدهی فرانسوا روفَن است که میخواهد خردهبورژواهای روشنفکر- به اختصار، اعضای جنبش «قیام شبانه» را با جلیقهزردها متحد کند. اگر این دو بخش نتوانند مطالبات فمینیستی، ضد نژادپرستانه و طبقهی کارگر را با هم یکی کنند، در این صورت امکان ایجاد یک جنبش سیاسی چپگرا به شدت محدود خواهد بود.
آیا جلیقهزردها باید دور یک رهبر جمع شوند؟
لزوماً نه. هر چند من عقیده دارم که یک رهبر، دستکم یک رهبر نمادین، میتواند تبلور احساسات ابراز شده در خشم مردم باشد. آیا تا به حال یک جنبش سیاسی عمده بدون رهبر وجود داشته است؟ رهبر میتواند به بسیج احساسات جمعی کمک کند. جنبش جلیقهزردها به ما یادآوری میکند که احساسات در سیاست چقدر مهم است. این همان چیزی است که تکنوکراتها به کلی فراموش کردهاند.
آیا میتوانیم جنبش جلیقهزردها را با جنبش پنج ستاره در ایتالیا مقایسه کنیم؟
ماهیت مبهم این جنبش و افقی بودن بودنش، اینکه مکرون را یگانه دشمن خود میشمارد، به اوایل جنبش پنج ستاره شباهت دارد. این جنبش هم، مثل جنبش پنج ستاره، نه راست است و نه چپ و در حال حاضر شکلی ناهمگون و ضد سیاسی دارد.
این جنبش هر چیزی را که به احزاب سیاسی و نظام حاکم ربط دارد، پس میزند. اگر جنبش جلیقهزردها شکل سیاسی نهادی نیابد، به احتمال زیاد شکل خطرناکی پیدا میکند. این همان چیزی است که در مورد جنبش پنج ستاره اتفاق افتاد. از زمانی که این جنبش به دولت ایتالیا پیوسته است، موضعی دستراستی اتخاذ کرده است. جنبش جلیقهزردها هم اگر ادامه یابد با چنین مسئلهای مواجه خواهد شد.