مطهره کاویانی
ایران نخستین کشور و تهران نهمین کلانشهر دنیا در زمینه اتلاف وقت شهروندان در ترافیک شناخته شده است. بر اساس این گزارش که مربوط به تیرماه سال جاری است، مردم ایران بهطور متوسط برای هر مسیر خود از مبدأ تا مقصد، بیش از ۵٠ دقیقه زمان در ترافیک هدر میدهند و از این بابت در جایگاه نخست جهان قرار گرفتهاند. شاخص این گزارش متشکل از زمان لازم برای رسیدن به محل کار، برآورد نارضایتی از اتلاف زمان، انتشار گاز دیاکسیدکربن در ترافیک و دیگر ناکارآمدیها در سامانه ترافیکی است.
لازم به ذکر است از میان ۵٨ کشور مورد در بررسی های اخیر ، ایران بدترین وضعیت را از منظر ترافیکی دارد. بخشی دیگر از آمارهای منتشر شده نشان میدهد که روسیه و مصر به ترتیب با میزان هدررفت ۴٩ دقیقه و ۴٧ دقیقه، در جایگاههای دوم و سوم این ردهبندی قرار دارند. در انتهای این جدول کشورهای اتریش، لیتوانی و اسلوونی قرار دارند که به ترتیب با هدررفت ٢٨/٨، ٢٨/۶و ٢٧/١ دقیقه از زمان مفید روزانه شهروندان، جزو پربازدهترین کشورها در حوزه حملونقل به شمار میآیند.
اما فاصله نجومی فرهنگ ترافیک ایرانی ها با جهان، رانندگی لکه ننگی بر آبروی ماست که همین امر سبب میشود هر سال بسیاری از ایرانی ها بر اثر تصادفات جاده ای و شهری جان خود را از دست می دهند و نقص عضو می شوند. به این ترتیب است که ايران با آن که يک درصد جمعيت جهان را دارد ، اما سهم جهاني آن از سوانح رانندگي ٢ درصد است که بايد اين مسئله را يک دغدغه ملي تلقی شود
اما در بررسي علل تلفات و تصادف عده اي بر اين نظر هستند که بايد براي جلوگيري از بروز سوانح ، ايمني جاده ها و خودروها را مورد توجه قرار داد و پليس هم بر کنترل رانندگان تأکيد مي کند .در این میان هر چند نمی توان نقش ایمنی خودرو ها، وضعیت جاده ها و نقش جریمه ها را نادیده گرفت اما به نظر می رسد بخش مهمی از تقصیرها به گردن فرهنگ بد رانندگی کردن مردم است.
هر چند بی توجهی به قوانین و راه های دور زدن آن در رانندگی یکی از مشکلات قدیمی و ریشه دار در میان رانندگان ایرانی است اما با این حال باز هم به نظر می رسد رانندگان ایرانی از تمام خلاقیت و توان خود برای نقض قوانین استفاده می کنند. نقض قوانینی که با تاریکی هوا بیشتر و بیشتر خودی نشان می دهند .
در واقع می توان گفت، ایرانیان به بد رانندگی کردن شهرت دارند. بد رانندگی کردن و ویراژ دادن در اتوبان های شلوغ کلان شهرها یا عدم استفاده از بوق و راهنما در خیابان ها آنقدر برای همه عادی شده که اگر کسی قانون را رعایت کند با اعتراض رانندگان مواجه خواهد شد!
در این میان بد رانندگی کردن موتورسواران و بی قانونی کردن های آنها از همه مشهود تر است.
کافی است در اوج ترافیک تهران یک روزنه ای در خیابان ایجاد شود تا موتورسوران بدون رعایت کردن قوانین از لابه لای آن عبور کنند و خود را بدون توجه به خودرو ها و عابران به مقصد برسانند!
پیاده روها نیز از موتورسواران در امان نیست و دربسیاری از خیابان های اصلی تهران موتورسوران بدون توجه به عابرین از پیاده روها عبور میکنند و در مقابل اعتراض عابرین پیاده طلبکار هم می شوند.
به همین دلیل است که میزان تخلفات رانندگی در کشور بالاست و به همین دلیل سالانه تعداد قابلتوجهی از شهروندان بر اثر تصادفات رانندگی جان خود را از دست میدهند و یا دچار نقص عضو میشوند تا جایی که اعلام شده هزینههای ناشی از تصادفات رانندگی در کشور فقط در سال۹۰ چیزی نزدیک به ۵۲هزار میلیارد تومان بوده است.
و اما وسایل حمل و نقل عمومی و نقش آنها در بهبود ترافیک یا تشدید آن :
اکثر وسایل حملونقل به یک جدول زمانی بر طبق یک برنامهٔ زمانبندیشده روی آوردهاند که بتوانند بیشترین خدمات را در یکزمان مشخص ارائه دهند.
تفاوتهای مشخصی در شبکهٔ حملونقل شهری بین آسیا، آمریکای شمالی و اروپا وجود دارد. در آسیا فعالیتهای شبکهٔ حملونقل عمدتاً توسط شرکتهای خصوصی اداره میشود که طرف قرارداد سازمانهای عمومی هستند.در آمریکای شمالی فعالیتهای شبکهٔ حملونقل عموماً توسط ادارات حملونقل شهری اداره شده و در اروپا این مسئولیت به عهدهٔ شرکتهای متعلق به دولت است.
اگر بخواهیم حمل و نقل شهری ایران را بررسی کنیم این مسئله از دو بعد فنی و امکانات و از بعد فرهنگ و همزیستی رنج می برد، به عبارت دیگر مردم ایران در استفاده از وسایل نقلیه حق خود را بر همه حقوق دیگران مسلط می دانند و سعی می کنند گاهی با نادیده گرفتن حقوق دیگران به هدف خود برسند.
از این جاست که هرج و مرج شروع شده و عملا مشکلات بسیاری به وجود می آید. تصور کنید در یک تاکسی اگر یک فرد با بار وارد شود، اصلا توجهی نمی کند که این بار یا وسیله می تواند برای دیگران ایجاد مزاحمت کند، بدون در نظر گرفتن حقوق دیگران بخشی از فضای مشترک را در اختیار میگرد و در صورت اعتراض ممکن است درگیری ایجاد شود، در مترو اتوبوس یا هر نوع وسیله دیگر این مسئله به خوبی صدق می کند،
صدای موسیقی، صحبت کردن تلفن همراه در مکان عمومی و دهها مورد دیگر همه و همه خبر از این دارد که ایرانی ها در استفاده از حمل و نقل عمومی اولویت اصلی را خودشان می دانند به همین دلیل است که اگر یک فرد سالخورده، آسیب دیده و یا با شرایط خاص در اتوبوس ایستاده کمتر کسی سعی می کند جایش را به او بدهد، فرهنگ شهروندی با آموزش و تکرار اصلاح می شود، لذا اگر شرایط امروز این چنین است، ریشه در رفتارهای دوران قبل و سنوات گذشته دارد.
و همین مسائل باعث میشود میل به استفاده از سرویس های حمل و نقل عمومی از بین برود. البته ناگفته نماند شلوغی بیش از حد این وسایل به دلیل کم بودن تعداد آنها و حدر رفتن وقت زیادی از مردم در صفوف انتظار برای سوار شدن در این وسایل هم میتواند یکی از دلایل اصلی باشد.
در هر حال جدای از امکانات که در حوزه مدیریت باید به آن پرداخته شود در زمینه فرهنگ استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی و کلا فرهنگ شهر نشینی باید آموزش را از مدارس شروع کنیم و یاد دهیم که همه باید به حقوق خود آگاه و البته قانع باشند تا برای کسی مزاحمت ایجاد نشود. در واقع باید تک تک افراد جامعه متوجه این موضوع باشند که باعث حدر رفتن زمان و تلف شدن وقت خود و دیگران نشوند. و شهروندان در شهرهای مختلف وقت و زمان خود را به عنوان تنها عامل تولید که قابل تجدید شدن نیست، به صورت بهینه سازماندهی کنند. این امر نیز در سطح کلان نیاز به هماندیشی جمعی، احساس نیاز ملی و فعالیتهای وسیع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، مدیریتی، سیاسی و قضایی دارد که بدون مدیریت و برنامهریزی ممکن نخواهد شد.