محمدرضا باهنر نماینده پیشین مجلس شواری اسلامی و رئیس جامعه اسلامی مهندسان ایران و از اعضای صاحب نفوذ در اصولگرایان، از رئیسجمهور خواسته است درباره برادرش حسین فریدون شفافسازی کند.
فرض بگیریم این درخواست درست، قانونی و اخلاقی باشد. با این فرض بهتر نیست پیش از آقای روحانی، همین آقای باهنر نسبت به خواهرزاده خود آقای «ثمره هاشمی» شفافسازی کند؟
اصلا بیاییم خیلیخیلی قوی از پیشنهاد استراتژیست جناح راست و اصولگرا استقبال کنیم و به پیشواز شفافسازی برویم. باور کنید ضرر نمیکنیم.
با این وجود بهتر نیست پیش از ريیسجمهور، که هنوز سه سال نیست که ریس شده، و یک برادر هم بیشتر ندارد، رؤسای قوای قضاییه و مققنه که چند دوره هست ریس هستند و چند برادر هم دارند و اتفاقا چند برادرشان هم متهم به فساد مالی هستند، شفافسازی کنند؟
بیایید استقبال کنیم. شفافسازی اصلا بد نیست. نه تنها بد نیست که خیلیخیلی هم خوب است. اتفاقا محوریترین و ابتداییترین درخواست مردم در هرجا و یکی از پارامترهای سلامت جامعه میزان وفاداری مسؤلین آن جامعه به شفافیت و شفافسازی است.
با این وصف چه خوب است که شفاف شود وقتی تمام اصول اساسی و دقیق مدیریتی سالم تایید و تاکید میکنند که در حوزه نظامی و دفاع باید یک نیرو و یک فرماندهی و یک ستاد و یک لجستیک و پشتیبانی تحت فرماندهی واحدی داشته باشیم تا در دفاع موفق باشیم، پس چرا هم ارتش داریم و هم سپاه. چه خوب است که شفاف شود با گذشت 37 سال از انقلاب چرا ما هنوز به ارتش اعتماد نداریم؟
یا مثلا خیلی خیلی عالی است که شفاف شود که وقتی وزارت عریض و طویل فرهنگ و ارشاد اسلامی داریم، سازمان تبلیغات اسلامی چهکاره است؟ چه بهتر که یکی به نفع دیگری بساطش را جمع کند تا موازیکاری و تداخل وظایف و هدررفت بودجه و انرژی نداشته باشیم و خیال امام جمعهها هم راحت باشد که در حوزه فرهنگ باید بر سر چه ارگانی فریاد زد.
اصلا چرا راه دور برویم؟ وقتی وزارت عریض و طویلی به نام وزارت اطلاعت داریم که حساسیت خیلی ویژه و خاص دارد که حتما باید وزیرش مجتهد باشد و پیش از معرفی به تایید رهبری نظام برسد، و از مجلس رای اعتماد بگیرد، بهتر نیست شفافسازی شود که دیگر چه نیازی به سازمانهای اطلاعاتی موازی داریم؟
چرا نباید شفافسازی شود که چرا با وجود این همه سازمان اطلاعاتی که ریگی را در آسمان نعل میکنند، چرا خاوری توانست به سادگی آب خوردن فرار کند؟ چرا فیش حقوقی مدیر بانک رفاه نجومی شد؟، چرا معاون اول ریس جمهور دزدی کرد؟ چرا بابک زنجانی آنهمه کلاه سر نظام گذاشت؟ چرا مدیر بانک ملت بعد از افشاگری مردم تازه بازداشت شد؟ چرا؟ چرا؟
اگر قرار است، حسن روحانی پاسخگوی برادر باشد و باید شفافسازی کند، چرا «مصطفی مولوی» ردصلاحیت شد، اما دختر «صفدر حسینی» ردصلاحیت نشد؟
سیاهه شفافسازی برادر از برادر، و پدر از دختر و پسر و بالعکس و … اگر قانونی و اخلاقی باشد، پیش از ریس جمهور میتواند و باید شامل خیلیها باشد. با این همه اما باید از پیشنهاد استقبال کرد و از ریس جامعه اسلامی مهندسان خواست چراغ اول شفافسازی را از ثمره هاشمی و خواهرزاده آغاز کند. باور کنید نور این چراغ به خیلی از تاریکخانهها خواهد تابید.