هنر از بدو ایجاد خود، مجموعه ای متنوع از واکنش ها را در مخاطب برانگیخته است، اما بیشتر واکنش ها حول این دو مسئله شکل گرفته است، زیبایی و سودمندی، در طول سالها پاسخ به این دو سوال محل بحث است و تبادل آرا و نظریات گوناگون میان هنرمندان، حکماء و فلاسفه بوده است.
برخی معتقدند هنر، خلاقیت آزاد و آفرینشگری هنرمند است و اخلاق به گونه ای هنر را محدود می سازد و لذا هنر و اخلاق راه و روشی جداگانه می پیمایند، از دیگر سوی برخی هنری را متعالی دانسته و ستوده اند که در جهت رشد و تعالی بشر باشد، از منظر آنان هنر با اخلاق پیوندی ناگسستنی می یابد، در این سلسله گفتار، بخشهایی از این آرا و نظریات را مرور خواهیم کرد.
اخلاق چیست؟
علم اخلاق شاخه ای از علوم انسانی است که موضوع آن شناخت مصادیق ارزش ها و بیانگر راه های کسب فضائل و ترک رذائل اخلاقی تعریف فرهنگ لاروس از اخلاقیات به شرح زیر است:
– مجموعه قوانین کردار و ارزش هایی که در یک جامعه به عنوان هنجار شناخته می شود.
تئوری اهداف غایی کردار انسان
اهداف و نتیجه گیری عملی یک داستان
دکترین خوشبختی انسان ها و روش های رسیدن به این هدف
مجموعه خاصی از قوانین رفتاری
اخلاق در فرهنگ فرانسه ( روبه ) اینگونه تعریف شده است: علم خوبی و بدی، اصول رفتاری؛ تئوری رفتار انسانی به مثابه تکالیفی برای رسیدن به خوبی.
اخلاق به سه شاخه کاملا مجزا تقسیم می شود:
فلسفه اخلاق که شاخه ای از فلسفه است و وظیفه آن پاسخ به پرسش هایی از این قبیل بعنوان پایه اخلاق نظری است:
– خوب و بد یعنی چه؟
-ماهیت و حقیقت مفاهیم اخلاقی چیست؟
-مسائل اخلاقی جهانی و جاودانه (مطلق) اند، یا سرزمینی و موقت (نسبی) ؟
-معیار کلی خوبی و بدی یک صفت یا رفتار اخلاقی چیست؟
-شرایط و حوزه های مسئولیت اخلاقی چیست؟
اخلاق نظری که وظیفه آن مطالعه صفات و اعمال اخلاقی و پاسخ به انتظاراتی از قبیل:
-شناسایی، دسته بندی و تعریف صفات و اعمال اخلاقی در حوزه عمومی
-شناخت ریشه ها و پیامدهای آنها
-قضاوت در مورد خوبی یا بدی صفات کلان(صفاتی که محدود به حوزه خاصی از زندگی نیستند)
-شناسایی حوزه های خاص اخلاق
-دادن قدرت استدلال در مورد خوبی یا بدی اعمال و صفات اخلاقی در حوزه های خاص به آموزنده
اخلاق عملی یا تربیت اخلاقی فنی است برای رسیدن از وضعیت ناموجود به وضعیت موجود مطلوب در اخلاق، از این نظر اخلاق اساس معنویت است؛ انسانی که اخلاقی تر است، معنوی تر نیز هست، از مهمترین مسائل مطرح در این حوزه می توان به موارد زیر اشاره کرد؛
– شناخت و استفاده از مبادی رفتار
-مبادی رفتار از نظر علمای پیشین از این قرار است: تصور + تصدیق به فایده + شوق موءکد.
-روان شناسان معاصر ترکیب مشابه دیگری از پیش رو نهاده اند: شناخت + انگیزش + توان عملی.
-روش ایجاد و از بین بردن صفات اخلاقی.
هنر چیست؟
هنر مجموعه ای از آثار یا فرآیند های ساخت انسان است که در جهت اثرگذاری بر عواطف، احساسات و هوش انسانی یا به منظور انتقال یک معنا یا مفهوم خلق می شود، همچنین می توان گفت هنر توان و مهارت خلق زیبایی است، هنر، با آفرینندگی و خلاقیت ارتباط مستقیم دارد.
دانشنامه بریتانیکا، هنر را به عنوان ( استفاده از توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا، محیطی یا تجاربی که می توان با دیگران تقسیم شود) تعریف می کند. بر اساس تعاریف فوق از هنر و اخلاق، مشارکت و منازعه میان هنرمندان و اخلاقگرایان، قرنهاست که موضوع بحث و تبادل نظر بوده است، در بخشهای بعد به دیدگاه حکما و فلسفه از هنر، اخلاق و رابطه میان آن دو خواهیم پرداخت.