بعد از انقلاب ٥٧ كه اقشار مختلف مردم با عقيده هاي متفاوت از سبك حكومت داري، منجر به ثمر رسیدن آن شدند بود كه وارد بازي پر پيچ و خم سياسي گرديدند و شايد هرگز نه نسل جوان آن زمان و نه نسل بعدي فكر نميكردند كشورشان شاهد روزگارهاي پر فراز و نشيبي باشد كه كمترين خواسته و آرزوي مردم آزادي و معيشت و داشتن بي دغدغه اشتغال و حتي سقفي بر سر فرزندانشان باشد .
اتفاقات بعد از پيروزي انقلاب و كنار گذاشته شدن برخي سياسيون و حتي علما (آیت الله منتظري) و چند دستگي و نفاق همزمان با جنگ نظامي ايران و عراق مردم را با كوهي از مشكلات كه همگي به دليل عدم تصميم گيري هاي درست سياسيون بود مواجه ساخته بود ، كه آرزو هاي بزرگتر ملت را به كمترين خواسته ها كه همانا زنده بودن و زندگاني بدون خشونت بود تبديل نموده بود….
نداشتن مواد اوليه زندگي ساده از دارو گرفته تا وسايل گرمايشي در مناطق جنگي و از همه مهمتر از دست دادن بسياري از جوانانشان در اين راه مردم را دچار گذراندن سخت ترين روزها در كشمكش بسياري از اختلاف نظرها در حاكميت كرده بود ، اگر نخواهيم به روزشما تاريخ بپردازيم و حق مطلب را بيان كرده باشيم بايد بگوييم مردمي كه سختيها و مشكلات ناشي از تصميمات اشتباه حاكميت را همواره تحمل كرده اند هميشه كشورشان را دوست داشتند و به اميد اصلاح امور همواره قدمها و گامهاي روبه جلو برميدارند اما دريغ از كمترين درك و توجهي از جانب نهادهاي قدرت كه مشروعيت و وجودشان را از همين مردم بدست آورده اند ، ارتباطات غلط و موضع گيري هاي نادرست از سوي حاكميت با كشورهاي جهان اول از همه عزت و اقتدار مردم ايران را در دنيا نشانه گرفته است ، كشمكش هاي بين اركان حكومت فرصت توسعه سياسي و اقتصادي را از دلسوزان و منتخبين مستقيم مردم ربوده است جناح قدرت طلب كمترين تحملي نسبت از دست دادن بخشي از حاكميت خود و واگذاري به دولت منتخب مردم را نميدهد و متاسفانه رهبر ايران خود در راس اين بگو مگوهاي سياسي با منتخب مردم قرار گرفته است….
براستي آيا حاكميت به اندازه ذره اي به فكر خواسته ها و عقايد اكثريت جامعه هست يا خير!؟هرگاه كه نياز به حضور مردم باشد فضاي گفتگو و جامعه از طرف حاكميت باز ميشود و بعد از انتخاب مردم با همان فرد منتخب به بدترين شكل برخورد ميشود و آيا اين به معني مقابله مستقيم با خواسته مردم نيست!
رهبر ايران انتخاب روحاني را انتخاب شخص ميداند نه اهداف و برنامه ها و عقايد آن شخص كه مردم بدان راي دادند مگر روحاني به شخصه كيست كه ٢٥ ميليون نفر صرفا بخاطر شخص بدون در نظر گرفتن اعتقاد وي به نحوه اداره دولت به او راي دهند! كاش رهبر ايران نيز با همين سبك و سياق خودش را در معرض انتخاب مردم بگذارد براستي آيا او بيشتر از مجموع راي آقاي رئيسي و قاليباف را نصيب خود ميكند!؟؟ يقينا تمام كساني كه بيشترين نظر را به رهبر ايران دارند به آقاي رئيسي راي دادند …
بيش از ٥٦ ميليون نفر واجد شرايط راي دادن بودند كه ١٥ ميليون نفر به تفكر حكومت داري آقايان راي دادند، ٢٥ ميليون نفر با راي به روحاني به قطع و يقين با سياست هاي رهبري مخالفند و اميد به اصلاح امور توسط افراد با درايت دارند ميماند ١٦ ميليون نفر كه شركت نكردند، كه به طور قطع و يقين آنها عند مخالفت با سياست هاي نظام هستند .
حال سوال اينجاست كه منظور آقاي خامنه اي از خطاب قرار دادن ملت و امت و … كيست !!! مردمي كه به اميد اصلاح اموراتشان به روحاني راي دادند را با نحوه سخن گفتن و به سخره گرفتن منتخبشان در ضيافت كارگزاران نظام ميرنجانيد آن ١٦ ميلون تحريم كننده هم به كل نا اميد بودند ناميد تر ميكنيد خودتان ميمانيد و آن ١٥ ميليون نفر كه گمان ميبريد ملت ايران هستند اما از هوادارن يك تيم فوتبال كمترند ، و يقينا اگر از مولا علي پيروي ميكنيد بلاتشبيه در مقام مقاسيه به طور حتم ايشان با اين نسبت جمعيتي كساني كه خواستار ولايت وي بودند هرگز تن به ولايت جامعه اسلامي نميدادند ،كمي به خود بيايد اكثريت ملت ايران خواهان اصلاح امورات عادي زندگي خودشان هستند از تصميمات برخلاف خواست اكثريت بپرهيزيد و جمله آيت الله خميني كه عنوان داشت بترسيد از روزي كه مردم به ذات شما پي ببرند را آويزه گوش كنيد .
شما مشروعيت قدرت و سلاح را به اذن همين اكثريت مردم بدست آورديد به حداقل خواسته هايشان توجه كنيد بگذاريد ايران و ايراني در دنيا عزتمند باشد ، در صدد واقعي حل مشكلات مردم باشيد تا اينكه به زياده خواهي و قدرت طلبي كساني كه مورد قبول اكثريت مردم نيستند فكر كنيد با سرنوشت جوانان اين مرز و بوم فكر كنيد و آن را به بازي نگيريد…