مادرتاریخ ایران پنج نحله ی فکری داشتیم ایران معاصر از ایران گرایی امیر کبیر تا ناصرخسرو و از مشروطه خواهی مشروطه خواهان تا سوسیالیسم
که باحزب توده آمد وازملی گرایی مصدق تا اسلام گرایی خمینی
در اسلام گرایی آقای خمینی که یک ایده بود گفته بودند که قرار نیست روحانیت درقدرت سیاسی باشد که این حرف خود آقای خمینی است و بنیانگذار
این انقلاب وچیزی که هست حضور این روحانیون در راس حکومت به درد اسلام هم نخورد
هیچ بستر مناسبی برای بروز توانمندی ها و ارضای نیازمندی های اجتماعی و هزاران مهارت سقط شده که به ظرافت های مدیریتی نیازمند است .پا
نگرفته .
نقش مدیریتی خودرا بعداز انقلاب به خوبی ایفا نکرده اند
کمترین رسالتی که یک مدیر و یا وزیر وحتی رهبری بر عهده دارد
آراسته بودن به صفات بارز انسانی است .رسالتی که همیشه فرا روی انسان بوده وهست
از بی شمار صفت های نیکو وپسندیده تا مهارت های ریز ودرشت و آگاهی از قواعد درست رهبری در تعاملات موثر اجتماعی
که متاسفانه دراین عملکرد بسیار ضعیف و نا کارآمد بروز داده اند خودرا
که نه بدرد انقلاب خوردند ونه ایران و نه فرهنگ وجغرافیا و ملت
چرا که حکومت اسلامی نتوانست ایرانی مدرن بسازد ودراین راه بسیار عملکردی ضعیف داشت
لذا برای ساختن ایرانی نوین یک حکومت عدالت محور .، که تمامیت ارضی در آن مورد توجه باشد و کشوری مستقل که بدور از انزوا به سوی جهانی شدن
و طبق اصول وارزش ها به پیش برود
و تنها راه گذار است از این حکومت فاشیست اخوندی ، تابتوانیم به اصطلاح عبور کنیم
و برای این امر یک پایه ی اساس فکری نیازمندیم
که دراین جریانات باید اولین راه داشتن ایده ای درست باشد
تابتوانیم حرکتی منسجم وسازنده ای داشته باشیم .
وایده هارا باید غنی کرد پس در وضعیتی هستیم که بعداز چند دهه درفکر گذاریم
و جریانات مختلفی براین اساس شکل پدیرفته اند
و نظرات مختلف و نمایندگان متفاوتی هستند که بر سر دردست گرفتن قدرت و اینده ی ایران در تلاش اند .
و برخی از آنان که درداخل کشورند
اصلاح طلبان هستند که فکر می کنند جریانات باید به آرامی پیش بروند بیست سال بیشتر است که گرفتار این نظریه هستیم و چیزی تغییر نکرده
بلکه داریم به عقب می رویم .
از طرفی تحول گرایان را داریم که مقداری تغییرات ساختاری را به نطریات اصلاح طلبان اضافه کرده اند که بیشتر مورد قبول است .
واما تندروهایی که براین عقیده اند که همه چیز درکشور روبراه و عالی است و خوب دارد پیش می رود
که واقعا مردود هستند و نامقبول
و اما !!!!
نیروهایی هستند که درخارج و داخل کشور دنبال و خواهان سرنگونی هستند
وبراندازی و انواع و اقسام دارند .ازجمله مجاهدین و سلطنت طلب ها و نیروهای قومی و چپ اینها
که هرکدام شان هم رسانه ای دارند و انواع واقسام برنامه که براساس نافرمانی های مدنی هستند و با ایجاد تظاهرات و تجمعات دنبال و خواستار
فروپاشی و انقلاب هستند .
وعده ای هم هستند که در انتظار ناجی هستند که از بیرون بیاید و دست غیبی که به اینها کمک کند واین حکومت را بردارد و آنها را بنشاند
باید به این مساله هم واقف بود که حکومت های خارجی مثل عربستان و امریکا
نه خواهان دموکراسی هستند نه دنبال حقوق بشر
بلکه اینها فقط دنبال آشوب هستند و فروپاشی وتجزیه ی کشور
درانقلاب ۵۷ که مردم می خواستند نظام شاهنشاهی را عوض کنند که شامل گارد جاویدان وساواک وژاندارمری وو می شد
که کلیه ی مردم نطرشان روی شاه بود که برود که بارفتنش همه چیز به هم ریخت و فرو ریختند و ژاندارمری و ساواک وگارد جاویدان هم ازبین رفت .
اینجا ماشاه را به آن معنا نداریم
بلکه عده ای آخوند داریم که همه باهم شاه هستند
که اقای خامنه ای کمی از آنها بالاتر است
حال اگر سلطنت طلب هارا درنظر بگیریم که برای حکومت بعدی باتوجه به اینکه بزرگ شده ی فرهنگ وسنت غربی است ممکن است با ورود به ایران و
عرق ملی گرایی و دور بودن های چند دهه و آن افکارو ناراحتی هایی که در وجودش ممکن است از بی قیدی و بی وفایی مردم ایران حس کند نتواند
انگونه که باید بافرهنگ اسلامی که رشد کرده ودر فرهنگ این مرز وبوم رشد کرده کنار بیاید ..این یکی از صدها مشکلی است که بسیار هم عمیق و مساله
ساز است .
باید بدانیم و ببینیم چه ایده هایی دارد و اگر فردا روزی آمدنش حتمی شد چگونه حکومتی پایه گذاری خواهد کرد
درصورتی که مردم ایران هم شاه را تحربه داشته اند و هم شیخ را ..
چون ایده های درستی نداشته اند و کارکرد های اشتباهی که از انها سرزده و باعث شده تاوان آن را مردم بپردازند نسل به نسل هر چنددهه یک حکومت
عوض کنند .
واما نیروهای داخلی که عرض کردم اصلاح طلبان و تحول خواهان که معتقدند سیاست از دین جدا شود و این سیاسیون معمم از قدرت کناره گیری کنند و
ملاک تمامیت ارضی و تحول در ساختارهای قانونی باشد و غیره
که اگر خوب بنگریم ما به یک حکومت ملی گرا نیازمندیم که همه ی نحله های فکری را
در خود بگنجاند نه اینکه به فرض اسلام گرایان تک تازی کنند یا سکولارها بلکه همه در زیر سایه ی عدالت خواهی و حفظ تمانیت ارضی و پاسداشت
فرهنگ و هنر و ارزش های ملی باهم تعامل و همکاری داشته باشند
که مطمئنا این از عهده ی مجاهدین که اصلا بر نمی آید
چون مردم دیگر از استعمار و دیکتاتوری وخونریزی
خسته اند .
و از ظلم وستم و بی اخلاقی ها هم فراری اند
به امید فردایی بهتر برای ایرانی ابادتر
………………………………………………………………
……………………………………………………………
…………………………………………………………
تبعید در چنبر زمان
شهرداران کفن رسمی بر تن کردند
هدیه شان؟
قفل زرینی بود!
بوی نعش من و تو،
بوی نعش پدران و پسران از پس در می آمد
شهرداران گفتند:
_نسل در تکوین است
نعش ها نعره کشیدند:فریب است، فریب
مرگ در تمرین است!
ماهیان می دانند،
عمق هر حوض به اندازه ی دست گربست!
گورزاریست زمین،
و زمان
پیر و خنگ و کر و کور.
در پس سنگر دندان ها دیگر سخنی نیست که نیست
دیرگاهیست که از حلقی زنجیری روییده است
و زبان ها در کام،
فاسد و گندیدست!
لب اگر باز کنیم
زهر و خون می ریزد
ای اسیران چه کسی باز بپا می خیزد؟
چه کسی؟
راستی تهمت نیست
که بگوییم:پسرهای طلایی اسارت هستیم؟
و نخواهیم بدانیم نگهبانان حقارت هستیم
نسل ها پر پر زد
#نصرت_رحمانی
#میعاد_در_لجن