مهین دخت ایرانی
چند روز پیش رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی اخیر خود در آذربیایجان شرقی عده ای از ورزشکارانی را که سیاست های جمهوری اسلامی را در اقتصادی داخلی و سیاست خارجی مورد انتقاد قرار داده بودند مورد حمله قرار داده و گفت “برخی کسانی که از امنیت کشور استفاده میکنند و کار و ورزش و… خود را انجام میدهند و بعد نمکدان میشکنند، بدانند امنیت از این راه بهدست میآید.”
اساسا باید دید که آقای خامنه ای از کدام امنیت صحبت میکند و منظور وی از امنیت چیست؟
وریا غفوری این انتقاد را در واکنش به صحبت های وزیر امور خارجه مبنی بر آنکه ما افتخار می کنیم که به خاطر کمک به فلسطین تحت فشار و تحریم هستیم انجام داد.
و در ادامه با حضار از طرف نهاد امنیتی مواجه شد.
وریا غفوری شاید از اوضاع سیاسی در مقام یک روشنفکر سیاسی بی خبر باشد. اما او خوب میداند که پول و سرمایه ی عظیمی از ملت ایران صرف ترویج منافع جمهوری اسلامی در این کشورهای منطقه شده است. البته این را وزیر امور خارجه خود با صراحت اعلام میکند.
در یک کاسه قرار دادن مردم ایران در این بذل و بخشش ، برای پیش برد اهداف سیستم چیزیست که حتی مردم عادی هم به آن معترضند. این صرفا محدود به وریا غفوری نمیشود.
این تناقض در رفتار مقامات جمهوری اسلامی که از طرفی از انتقاد صحبت میکنند و مدعی روی خوش نشان دادن به آنها هستند و از طرفی، منتقدان خودشان را تحت شدیدترین حملات قرار میدهند، کاملا مشهود است.
این انکار دموکراسی از طرف سیستم ، البته مسئله ی تازه ای در این حکومت نیست. کما اینکه ما پیشتر هم با اینگونه برخورد ها مواجهه بوده ایم.
از اعدام های دهه ی ۶۰ تا قتل های زنجیره ای و تعطیلی فله ای روزنامه ها و سانسور عریض و طویل رسانه ای خود نمایانگر این ادعاست.
این برنتابیدن حقیقت ، صرفا برخورد با جریان اپوزوسیون را شامل نمیشود ، قدرت، حتی گاهی به خودهای نظام هم رحم نمیکند. از خانه نشین کردن آیت آلله منتظری تا حصر خانگی میر حسین موسوی و آقای کروبی ، خود گویای مسئله است.
حالا بعد از گذشت چند دهه از عمر جمهوری اسلامی شاید با صراحت بتوان گفت این گفتمان ِ سو استفاده گری دشمن از انتقاد، مسئولان نظام را به یک بیمار تمام عیار روانی بدل کرده است.
آقای خامنه ای از کدام امنیت صحبت میکند؟ از اینکه در یک شبانه روز، تمام معاملات اقتصادی زیر رو رو میشوند ، یا از بازداشت کارگرانی که به حقوق معوقه ی خود معترضند؟ از کولبرانی که برای گذران زندگی خود به ضرب گلوله کشته میشوند یا از کارتن خواب هایی که سقفی بالای سر خود ندارند؟