خودباختگی نوعی بیماری روانی است که در ممالک استبداد زده شایع است وبه مراتب ازهربیماری وطاعونی بدتر و خسارت بارتر است. درجوامع توتالیتر و استبدادی قبل از چپاول اموال ملتها ، هویت واصالت انسانها را ازآنان گرفته و ازبین می برند و درمرحله بعد است که دست درازی به اموال مردم شروع می شود؛ درحاکمیت استبداد افراد پست وپخمه وبی هویت مقربتر وبالعکس انسانهای فهیم ودانا درانزوا قرار می گیرند. حاکمیت استبداد از هر ددی درنده تراست. استبداد به موریانه ای می ماند که همه چیز را می بلعد ومی خورد وهمه چیز را تباه می سازد.
اصولا شیوه همه حکومت های فاسدوجباروخودکامه به تعبیرقرآن این است که اول ملتها را تحقیر می کنند وبعد به اطاعت وامی دارند وحکومتهای ستمگر برای ادامه حیات ننگین خود مردم را ازفکر واندیشه بازداشته ودرسطح پایین نگه می دارند وبا هروسیله ای که به رشد وشکوفایی ملت کمک کند به مخالفت برمی خیزند؛ ازهمین رو است که حاکمان ستمگر با استفاده ابزاری ازدین با مظاهر تمدن درطول تاریخ به مقابله برخاسته اند.چرا که بیداری وآگاهی ورشد ملت ها بزرگترین دشمن حکومتهای خودکامه است ،استخاف ملتها شیوه تمامی نظامهای خودکامه درطول تاریخ بوده وهست که یک نمونه آن وقایع شگفتانگیز امیر شدن یک بوزینه در دوران خلافت هارون الرشید می باشد، که شرح مختصر آن چنین است:آورده اندکه زبیده معشوقه و زن هارون را بوزینهای بود که آنرا به غایت دوست میداشت مقام این بوزینه تحت تأثیر قدرت زبیده به آنجا رسید که به فرمان هارون بوزینه را شمشیری بر کمر بستند و فرمان(امارت)بنامش نوشتند و هرگاه که بر اسب نشستی سی مرد از درباریان او را ملتزم رکاب بودند و هرکس خواستی بدرگاه هارون رود ناچار بود ابتدا به دست بوسی بوزینه رود، اهانت به حدی رسیدکه چند دختر را به تزویج این بوزینه وادار کرده بودند؛
سرانجام درباریان و امیران غیرتمند طاقت خواری خدمت به بوزینه را نیاوردند و یزید بن مزید شیبانی یکی از امیران آن حیوان را بکشت.
کشته شدن بوزینه بر هارون و زبیده سخت گران آمد و آن دو را بشدت متأثر کرد. شاعران درباری نیز خلیفه و بانوی او را به مرگ بوزینه عزیزشان تعزیتها گفتند !
ونمونه دیگر درزمان دیگر شاعر دربار زمانی که از قافله شکار شاه عقب می افتد وموفق به همراهی او نمی شود چنین می سراید:
سحرگه آمدم بکویت به شکار رفته بودی
توکه سگ نبرده بودی به چه کار رفته بودی
این است جامعه ازخود تهی شدن
تاریخ طبرستان جلد اول صفحه ۹۲ ودوقرن سکوت زرین کوب
محمود حکیمی ،هزار ویک داستان
ابراهیم ملکی ۲۳مهر ۹۶