سپاه و بسیج از محدوده وظایف حرفهای نظامیان – یعنی حفاظت از مرزهای کشور و دفاع از امنیت ملی – خارج شده و به دولتی تمام عیار تبدیل شدهاند. این مسئله، بحران عمیقی ایجاد کرده که پیامدهای گوناگونی به دنبال دارد. به عنوان مثال، نظامیان باید آن چنان از نزاعها و رقابتهای سیاسی دور بمانند، که همه مردم و نیروهای سیاسی به آنان به عنوان حافظان کشور اعتماد داشته باشند. وقتی آنها وارد همه قلمروها میشوند، خود را به رقیب منفعتجوی همگان تبدیل میسازند. بدین ترتیب، هرگاه واقعاً هم از خطر دشمنان خارجی برای امنیت ملی کشور سخن بگویند، مردم به سخنان آنان اعتماد نکرده و آن مدعیات را هم پوشش دیگری برای منافع بخش نظامی تبدیل به دولت شده به شمار خواهند آورد. باید بزرگترین سرمایه نظامیان، اعتماد باشد. اما سپاه و بسیج این اعتماد را از ابتدای انقلاب تاکنون، با گفتار و رفتار خود، به سرعت بر باد داده و روز به روز از میزان آن کاستهاند.
نزاع رئیس جمهوری با سپاه
حسن روحانی در طی ۴ سال گذشته انتقادهای زیادی بر سپاه و بسیج کرده است. او در آخرین مورد، در ۱ تیر ۹۶- در دیدار با فعالان اقتصادی- به آنان گفت :
“ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ برای این بود که اقتصاد به مردم واگذار شود و دولت از اقتصاد دست بکشد، اما ما چه کار کردیم؟ بخشی از اقتصاد دست یک دولت بی تفنگ بود که آن را به یک دولت با تفنگ [سپاه و بسیج] تحویل دادیم، این اقتصاد و خصوصی سازی نیست.[مردم] از آن دولتی که تفنگ نداشت میترسیدند چه برسد به این که اقتصاد را به دولتی دادیم که هم تفنگ دارد و هم رسانه را در اختیار دارد و همه چیزی دارد و کسی جرأت ندارد با آنها رقابت کند.”
این سخن بیش از همه جنجال آفرین شد و نه تنها محافظه کاران افراطی، که سپاهیان را به واکنشهای تند برانگیخت. به سه نمونه از واکنشهای سپاهیان بنگرید:
الف- سرلشکر محمدعلی جعفری- فرمانده کل سپاه پاسداران- در ۶ تیر ۹۶ به سخنان روحانیپاسخ داد. او گفت که سپاه به درخواست و اصرار دولتها وارد عرصه سازندگی شده و فعالیت انتفاعی در این زمینه ندارد، بلکه در سه حوزه محرومیت زدایی، سازندگی (پارس جنوبی، پالایشگاه ستاره خلیج فارس، بسیاری از سدهای عظیم کشور،…) و خنثی سازی راهبردهای دشمن برای فشار اقتصادی به کشور فعالیت میکند. سردار جعفری گفت که نمیشود حسن روحانی و همفکرانش :
“کارهای سخت را با کمترین منافع به سپاه واگذار کنند و به پروژههایی که سپاه میسازد افتخار کنند، اما در مقابل و در حالی که هزاران میلیارد تومان بابت پروژهها بدهکارند علیه سپاه با بی انصافی حرف بزنند.”
سردار جعفری افزود که دولتهای بیگانه فقط به فکر دوشیدن ایران هستند و “نتیجه اعتماد به آنها هم، جز سرافکندگی و مواجه شدن با خیانتهای پی در پی نتیجه دیگری نخواهد داشت”. ما (سپاه) نه تنها صاحب تفنگ هستیم، بلکه صاحب موشکهای دشمن شکن هم هستیم و “معتقدیم دولتی که تفنگ نداشته باشد توسط دشمنان تحقیر و سرانجام تسلیم میشود”. او گفت که حسن روحانی این سخنان بی انصافانه را “با هدف ایجاد دو قطبیهای کاذب، فرافکنی و فرار از عمل به تعهدات در زمینه معیشت مردم و اقتصاد کشور” بیان میکند. و در پایان هم اعلام کرد که سپاه و بسیج به هر شکل ممکن در اقتصاد حضور خواهند داشت.
ب- درست در همین روز، احمد خورشیدیآزاد، دبیرکل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی، در مصاحبهای با خبرگزاری فارس به سخنان حسن روحانی پاسخ داد. او گفت که حسن روحانی از یک سو به سپاه میتازد و از سوی دیگر به عملکرد دولت هاشمی رفسنجانی افتخار میکند و آن را مدینه فاضله به شمار میآورد، اما نمیگوید که ۷۵ درصد پروژههای سازندگی دولت هاشمی توسط سپاه انجام شد. حتی در آمریکا این گونه که روحانی به سپاه میتازد، “پنتاگون و سیا را مورد هجمه قرار نمیدهند“. مهمترین نکته سخنان او این خبر بود که :”دولت در حال حاضر ۳۲ هزار میلیارد تومان به قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا بدهکار است”. او افزود که سپاه مجری پروژههایی است که هیچ پیمانکار داخلی یا خارجی حاضر به انجام آنها نیست.
پ- سردار رسول سنایی راد، معاون سیاسی سپاه، در ۷ تیر ۹۶ به خبرگزاری فارس گفت که حضور سپاه در عرصه اقتصا د- علی رغم برخوردهای جفاگونه، تسویه حسابهای سیاسی و سپاه هراسی حسن روحانی – به سه دلیل ضرورت سازندگی کشور، مقابله با تحریمهای اقتصادی و درخواست دولتها بوده است. سپاه عرصه را بر بخش خصوصی تنگ نکرده است. سپاه پروژههای با ریسک بالا را پذیرفته و ۱۵۰ هزار جوان تحصیل کرده را در این حوزه فعال کرده است. بسیاری از پروژهها اصلاً برای سپاه صرفه اقتصادی ندارند. سپاه بخشی از درآمدهای اقتصادی اش را صرف محرومیت زدایی میکند. او سپس افزود: “خیلی اوقات، دولتها در عرصه حساب و پرداخت هزینهها تاخیرهایی داشتند و در ازای آن به صورت تحمیلی برخی از فعالیتها و یا شرکتهای دولتی را به سپاه واگذار کردهاند. مثلا برای جبران بخشی از طلب سپاه یک مجموعه تولید برق را به سپاه واگذار کردند در حالی که سپاه هیچ گاه داوطلب این کار نبوده و یک جور تهاتر مقابل خدمات و مطالبه سپاه صورت گرفته است”. در پایان هم تأکید میکند که سپاه “از ایفای نقش در عرصههای راهبردی کوتاه نمیآید“.
سپاه از کجا به کجا رسید؟
وقتی میخواستند سپاه را تشکیل دهند، محسن رفیق دوست مقدار کمی پول از این جا و آن جا جمع کرد تا سپاه را تشکیل دهند. بعد در بودجههای سالیانه، بودجه سپاه نیز توسط قوه مجریه و مقننه تعیین و پرداخت میشد و میشود. جنگ سپاه و بسیج را قدر قدرت کرد. از پایان جنگ، سپاه به طور گستردهای وارد اقتصاد شد و روز به روز بر حجم فعالیتهای خود افزود. سرلشگر جعفری در سال ۱۳۹۰ اعلام کرد قرارگاه خاتم الانبیأ پروژه کمتر از ۱۰۰ میلیارد تومان را قبول نخواهد کرد. سردار سرتیپ پاسدار عبدالله عبداللهی- فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیأ – در ۲۳ آذر ۱۳۹۴در مصاحبهای اعلام کرد که بیش از ۱۵۰ پروژه بزرگ یا ابر پروژه در دست سپاه است. در سوم خرداد ماه ۱۳۹۳ قراردادی میان شهرداری تهران و فرماندهی سپاه امضا شد که پروژههای عمرانی تهران برای مدت چهار سال به ارزش ۲۰ هزار میلیارد تومان به سپاه واگذار شد.
آیا در چنین شرایطیب امکان شکل گیری یک بخش خصوصی قوی اساساً وجود دارد؟ به تعبیر دیگر، سپاه و بسیج به عنوان نیروهای نظامی، از امکاناتی برخوردارند که رقابت با آنان امکان ناپذیر است. وبسایت “الف” – متعلق به احمد توکلی- در ۲۲ مهر ۱۳۹۳در گزارشی نوشت:
“اساسا بخش خصوصی هیچ گاه نمیتواند خود را به قرارگاه خاتم برساند. علت این است که این مسابقه [رقابت با قرارگاه] از نقطه برابر شروع نشده است. قرارگاه با استفاده از امکانات لجستیک انباشت شده در سپاه (به دلیل شرایط جنگ) فرسنگها جلوتر میدود، و هرچه میگذرد فاصله بیشتری از بخش خصوصی میگیرد.”
فرمانده سپاه میگوید سپاه هزاران میلیارد تومان از دولت طلبکار است. احمد خورشیدیآزاد رقم آن را ۳۲ هزار میلیارد تومان اعلام میکند. معاون سیاسی سپاه هم میگوید که شرکتهای دولتی بسیاری- به عنوان مثال یک مجموعه تولید برق- در دولتهای گذشته به جای طلبها به سپاه واگذار شده است.
سردار جعفری میگوید سپاه نگاه منفعت طلبانه به اقتصاد ندارد. پس صدها شرکت، صدها هزار میلیارد تومان دارایی، ۳۲ هزار میلیارد تومان طلب از دولت، و در دست داشتن ۱۵۰ ابر پروژه چگونه حاصل شده است؟ نکند فرماندهان سپاه معجزه گرند و از هیچ همه چیز میسازند؟ تبدیل سپاه از یک نهاد نظامی به یکی از بزرگترین کارتلهای اقتصادی، بدون قصد و هدف منافع اقتصادی چگونه امکان پذیر بود؟
رانت خواری اقتصادی به پشتوانه قدرت نظامی صورت گرفته است. این مسئلهای است که توسط بخش خصوصی نیز مطرح شده و سرتیپ شریف- سخنگوی سپاه- در پاسخ به آن، در اول آذر ۱۳۹۵ گفت :
“یک مشت آدم قالتاق در حوزه پیمانکاری کشور فعالیت میکنند…۹۰ درصد پیمانکاران خرد آرزو و التماس میکنند که بیایند با قرارگاه سازندگی سپاه کار کنند. دلیل اول این است که میدانند مجموعه سپاه خوش حساب است، دلیل دوم هم این است که میگویند اینها اعتبار دارند.”
هرگاه سپاه وارد تصاحب پروژه یا خرید شرکتی دولتی میشود، پشت صحنه، رقبا را تهدید میکنند و آنان میدانند که اگر وارد رقابت شوند، باید همه اموالشان را از دست داده و با پرونده سازی به زندان هم بیفتند. کمترین اتهام آنان این است که “یک مشت آدم قالتاق هستند“. معنای این گزاره، در “بند ۲- الف” سازمان حفاظت اطلاعات سپاه- در زندان اوین- تعیین میشود.
وقتی فرماندهان سپاه و نماینده ولی فقیه در سپاه دائماً حسن روحانی را که شخص دوم نظام سیاسی، مجری قانون اساسی، رئیس شورای عالی امنیت ملی و رئیس جمهوری منتخب اکثریت مردم است، تهدید کرده و او را نفوذی آمریکا، سازش کار و خائن قلمداد میکنند، چه کسی در بخش خصوصی جرأت رقابت با سپاه میکند؟
معنای سحنان حسن روحانی چیست؟
حسن روحانی در واقع چند مدعا طرح کرده است.
اول- بدون جامعه مدنی قدرتمند، مردم سالاری نخواهیم داشت. دموکراسی محصول موازنه قوا میان جامعه مدنی و دولت- رژیم سیاسی- است. هر اندازه که جامعه مدنی کوچک و نحیف شود، رژیم سیاسی به لویاتان و بهیموت تبدیل خواهد شد. وعده واگذاری امور فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی به نهادهای مدنی، شعار اولین دوره رقابتهای ریاست جمهوری حسن روحانی در سال ۱۳۹۲ بود.
دوم- بخش خصوصی در قلمرو اقتصاد، قدرتهای مستقل از نظام سیاسی میسازد. به میزانی که این بخش مستقل ساخته و گسترده و قدرتمند شود، جامعه مدنی در این بخش ساخته خواهد شد. واگذاری شرکتهای دولتی و پروژههای اقتصادی به سپاه، بسیج و نیروی انتظامی ؛ مستقل از این که اقتصاد را هم چنان دولتی و رانتی و فاسد نگاه میدارد، راه شکل گیری جامعه مدنی و نظام مردم سالاری را مسدود میسازد.
سوم- وقتی احزاب و سازمانها در قلمرو سیاسی فعال شوند، جامعه مدنی در این بخش شکل خواهد گرفت. فعالیت سیاسی سپاه- یا همان دولت با تفنگ– راه جامعه مدنی در این بخش را مسدود میسازد. سپاه مخالفان و منتقدان را سرکوب و زندانی میکند، رقبا را با گزارشهای امنیتی توسط شورای نگهبان رد صلاحیت میکند، با گزارشهای منفی به نهادهای مسئول مانع تشکیل احزاب و سازمانهای سیاسی میشود، فرماندهانش را نامزد ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر میکند. سپاه و بسیج بزرگترین و منسجمترین تشکیلات کشور هستند. این تشکیلات بزرگ، در انتخابات علیه رقبا و به سود نامزد خودشان به کار گرفته میشود. چنان که در انتخابات اخیر پشت ابراهیم رئیسی قرار گرفتند و به دلیل هراس مردم از آنان، شکست بزرگی خوردند.
چهارم- رسانههای آزاد و نهادهای مدنی آزاد و مستقل از نظام سیاسی، مهمترین ارکان جامعه مدنی و نظام دموکراتیک هستند. اولاً: دهها روزنامه (جوان، و…)، خبرگزاری (فارس، تسنیم، و…)، وبسایت و…دارند. ثانیاً: یک ارتش سایبری قدرتمند علیه مخالفان، منتقدان و رقبا ساختهاند. ثالثاً: مخالفان، منتقدان و رقبای فعال در این حوزهها را بازداشت میکنند. رابعاً:همین رفتارها را در حوزه نهادهای مدنی دارند. پس این حوزه را هم سپاه و بسیج، به قلمرو “دولت با تفنگ” تبدیل کردهاند.
پنجم- حفاظت شخصیتهای سیاسی کشور در دست بخش حفاظت شخصیتهای سپاه قرار دارد. آنان دقیقا میدانند کدام شخصت در کدام ساعت در کجا قرار دارد. وقتی آیت الله خامنهای فرمان “آتش به اختیار“ی را صادر کرد، سپاهیان به “نیروهای خودسر“- که همان اعضای سپاه و بسیج و حزب اللهیها هستند- خبر دادند که حسن روحانی دقیقاً رأس چه ساعتی و در کدام نقطه در تظاهرات روز قدس شرکت خواهد کرد. “آتش به اختیارها” هم یک “کار فرهنگی خودجوش تمیز” در آن روز علیه رئیس جمهوری انجام دادند. “کار فرهنگی خودجوش تمیز” دیگر را علیه حسن روحانی در نماز عید فطر انجام دادند. “دولت با تفنگ” فقط سرکوب نظامی نمیکند، با شاعران و مداحان درباری، به جنگ جامعه مدنی هم میرود.
حسن روحانی واقعاً خواستار واگذاری همه امور در همه قلمروها به مردم است. این راهی است که مردم را قوی و قدرتمند میسازد. سپاه و آیت الله خامنهای مخالف این امرند و کار را به مقابله کشاندهاند. برای این که میدانند، فرایند واگذاری امور به مردم، یعنی گشودن راه ساختن یک جامعه مدنی قوی و گسترده توسط مردم. این راه، با راه ولایت مطلقه فقیه، یا نظام نئوسلطانی متکی بر نظامیان و منابع مالی مستقل سازگار نیست.
ششم- حل و فصل مسائل و مشکلات اقتصادی ایران نیازمند یک هزار میلیارد دلار سرمایه گذاری در زیرساختها ظرف ۱۰ سال آینده و انتقال تکنولوژی مدرن است. مطابق برنامه، دولت موظف به ایجاد ۹۵۰ هزار شغل در سال جاری است. برای ایجاد همین میزان ناکافی، باید حدود شصت میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی و دهها هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری داخلی صورت گیرد. با سیاست خارجی مقبول آیت الله خامنهای راه سرمایه گذاری خارجی مسدود شده و میشود (رجوع شود به مقالههای “تغییر سیاست خارجی، شرط حل مسائل اقتصادی” و “برجام منطقه ای، آری؟ نه؟ هزینههای سازش و مقاومت“). بدون توافق همه جناحها و بخشهای جمهوری اسلامی پشت یک برنامه واحد، نه تنها سرمایه گذاری خارجی، که راه سرمایه گذاری داخلی هم بسته خواهد شد (رجوع شود به مقاله “روحانی بدون توافق قادر به حل مسائل اقتصادی نخواهد بود“). با تهاجم دائمی “دولت با تفنگ” به حسن روحانی و مقابله با منتخب مردم، سرمایه گذاران داخلی هم سرمایه هایشان را به کار نخواهند انداخت. برای این که وضعیت را بی ثبات یافته و هر لحظه در انتظار عزل روحانی توسط “دولت با تفنگ” و دیگر نهادهای انتصابی هستند که قلمرو سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی را “حق ویژه” خود به شمار میآورند.
منبع : رادیو زمانه