پایگاه خبری / تحلیلی نگام _ فراز و نشیب در سیاست خاورمیانهای روسیه و چشمانداز آن را میتوان نتیجه مجموعه عواملی چون ملاحظات سهگانه سیاسی- امنیتی- اقتصادی روسها به خاورمیانه در کل و عوامل چهارگانه شرایط داخلی، منافع سنتی، نگرانیهای منطقهای و رقابتهای بینالمللی دانست.
اگر چه پیشینه سیاست خاورمیانهای روسیه به ماقبل روابط روسیه تزاری با کشورهای منطقه برمیگردد، اما پس از اشغال بخشهایی از ایران در جریان جنگ جهانی دوم تا حضور اخیر نظامی در سوریه، در مقاطع معدودی روسیه اینقدر حضور مستقیم در منطقه داشته است. پس از فروپاشی شوروی، بیشتر تمرکز مسکو بر حوزه نزدیک یا به عبارتی قلمرو سابق شوروی بود. اما مجموع دلایل و عوامل سختافزاری و نرمافزاری در داخل روسیه، روابط خارجی این کشور با غرب از جمله در موضوع بحران اوکراین، تحولات شتابان دهه اخیر خاورمیانه و ظهور گروههای تروریستی جدید در منطقه علاوه بر اینکه سیاست مسکو در منطقه را متاثر ساخت، بلکه منجر به حضور نظامی روسیه در سوریه و خاورمیانه شد.
در حالی که رهبران کرملین در توجیه حضور نظامی روسیه در منطقه، بیشتر بر موضوع مبارزه با تروریسم و جلوگیری از گسترش بحران سوریه تاکید داشتند، اکنون با کمرنگ شدن تهدید داعش و برقراری ثبات نسبی در سوریه، چشمانداز سیاست خاورمیانهای روسیه مورد سوال قرار میگیرد و در سایه آن سناریوهای مختلفی درباره آینده همکاری منطقهای ایران و روسیه نیز مطرح میشود.
اما در مورد علل تداوم سیاست خارجی فعال روسیه در خاورمیانهای پس از بحران سوریه، علل گوناگونی میتوان مطرح کرد، که به طور کلی به همان بحث سنتی ملاحظات امنیتی در رقابت با آمریکا و غرب باز میگردد. هرچند آمریکا به رهبری دونالد ترامپ مدعی خروج از خاورمیانه است، روسیه سیاست خاورمیانهای خود را در قالب سیاست نگاه منطقهای و بینالمللی تعقیب میکند. در نتیجه در این سیاست، روسها نمیتوانند از ایران و سوریه و به عبارت دیگر بازیگران جبهه مقاومت مقابل آمریکا بهراحتی چشم بپوشند، مگر اینکه بپذیرند بازیگر دسته چندم منطقه شوند. با این حال نمیتوان گفت بهبود روابط مسکو با دیگر کشورهای منطقه نیز در دستور کار سیاست خارجی روسیه قرار نخواهد داشت.
یکی از مهمترین ابعاد تحولات منطقه که میتواند موجب تحرک سیاست خاورمیانهای روسیه در رابطه با سایر کشورهای منطقه بهویژه عربستان و شرکایش شود، ضعف اقتصادی و عدم همسویی ایدئولوژیک با همکاران فعلی منطقهای و در نتیجه ناتوانی در بلوکبندی با این بازیگران است. به عبارت عامیانهتر روسیه در آینده نیز با همه بازی خواهد کرد.
در واقع اینکه برخی منتقدان سیاست روسگرای ایران میگویند روسیه ایران را به عربستان یا اسرائیل میفروشد، اگر صد درصد غلط نباشد، صد درصد نیز درست نیست. با وجود تلاشهای روسیه و اسرائیل برای نزدیکی مناسبات، مسکو و تلآویو سیاستهای متفاوتی در منطقه دارند. اسرائیل به دنبال تسلط بر منطقه است اما روسیه به دنبال برقراری توازن بین بازیگران منطقه در جهت گسترش فضای عمل خود در خاورمیانه است. ضمن اینکه میداند حیات و ممات اسرائیل به حمایت آمریکا وابسته است و در نتیجه سیاست اسرائیل در منطقه سوای سیاست آمریکا نخواهد بود. این شرایط تا حد زیادی نیز درباره روابط روسیه و عربستان هم حاکم است. یعنی افزایش روابط روسیه و عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی، یعنی متحدان سنتی آمریکا در خلیجفارس نیز نمیتواند همه اهداف و منافع مسکو در خاورمیانه را تامین کند.
اما ایران و جریانهای مقاومت نیز بهرغم همکاریهای مقطعی با روسیه نیز به دلیل اهداف ایدئولوژیک متعارض با مسکو برای کرملین نگرانکننده هستند. با این حال در شرایط فعلی، در آینده نیز گسترش رابطه روسیه با سوریه محور مهمی در سیاست خاورمیانهای مسکو خواهد داشت. تا قبل از بحران سوریه، دمشق یکی از کشورهایی بود که رابطهاش با روسیه به شدت تحت تاثیر رابطه مسکو و تلآویو، مسکو و واشنگتن قرار داشت، اما پس از صفآرایی روسیه در جبهه سوریه، ورق در این رابطه برگشت.
شاید توجه به این نکته نیز به درک سیاست روسیه در خاورمیانه کمک کند، اینکه: خاورمیانه نه آنقدر برای روسیه مهم است که همه توجه خود را بر آن متمرکز کند و نه آنقدر غیر مهم که از آن صرف نظر کند- ضمن اینکه روسیه نه آنقدر توانایی دارد که نظم مورد نظر خود را بر این منطقه تحمیل کند و نه آنقدر ضعیف است که بتوان از نقش این بازیگر فرامنطقهای در خاورمیانه چشم پوشید. روسیه در خاورمیانه مهم بوده و خواهد بود.
البته تحلیل مواضع روسیه در خاورمیانه از بعد سه رویکرد کلی سیاسی- امنیتی- اقتصادی نیز میتواند به فهم تناقضهای موجود در سیاست اعلامی و اعمالی مسکو در منطقه کمک کند.
همه این گونه ارزیابیها و تحلیلها از سیاست خاورمیانهای روسیه بیانگر جنبه رقابتی داشتن خاورمیانه در منظر روسیه دارد. مسکو همواره در فرایند سیاستگذاری خود به ویژه در برابر مناطقی مانند خاورمیانه، نیم نگاهی به سیاستهای قدرتهای دیگر منطقهای و جهانی دارد تا بتواند بر اساس نگرش و رویکرد دیگر کشورها، رویکرد خود را ساماندهی و اجرایی کند.
بسیاری از شاخصهای دولتی کشورهای خاورمیانه، با شاخصهای موجود در روسیه و کشورهای حوزه پیرامون آن شباهت دارند. همین موضوع یکی از دلایل اصلی رویکرد امنیتی روسیه به خاورمیانه به شمار میرود. چنانچه دهه گذشته نیز روشن شد فضای پرالتهاب خاورمیانه، سیاستمداران روسی را از گسترش این تحولات به داخل روسیه نگران کرده بود. هم قدرت گرفتن گروههای رادیکال در منطقه و هم افزایش مداخله آمریکا در خاورمیانه پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم امنیتی برای روسها دارد بر این اساس روسیه از روابط سیاسی مسالمتآمیز با بازیگران متنوع منطقه استقبال میکند تا ضمن تامین ملاحظات امنیتی، منافع اقتصادی خود را نیز تامین کند.
مسکو در دو دهه اخیر با کنار گذاشتن صفبندی جدی در خاورمیانه توانسته است قراردادهای بسیاری را در حوزههای اقتصادی با کشورهای منطقه؛ عربی یا غیرعربی به امضا برساند. سه حوزه انرژی (نفت و گاز)، همکاری نظامی و همکاری فنی در زمینههای صنعت و توسعه، مهمترین حوزه منافع اقتصادی- مالی روسیه در خاورمیانه است.
ایران و مصر در دسترسترین بازارها برای روسیه و عربستان با درآمدهای سرشار نفتی وسوسهانگیزترین اهداف روسیه هستند. یکی از انگیزههای مسامحه روسیه در برابر عربستان سعودی نیز اقتصادی است. روسیه معتقد است همکاری در زمینه حفظ ثبات بازار بینالمللی نفت و بسط همکاریهای اقتصادی میتواند ریاض را به شریک سیاسی مسکو در غرب آسیا تبدیل کند. روسیه در عین حال دیپلماسی اقتصادی خود را به طور متوازن با سایر کشورهای عربی متحد عربستان سعودی دنبال میکند و خارج از دایره متحدان ریاض با قطر هم ارتباط دارد. به طور نمونه توافق اولیه درباره سامانههای اس 400 با هر دو طرف سعودی و قطری و جذب سرمایهگذاریهای خارجی این کشورها به سمت روسیه ماحصل این دیپلماسی روسی است.
سرانجام…
در مجموع فراز و نشیب در سیاست خاورمیانهای روسیه و چشمانداز آن را میتوان نتیجه مجموعه عواملی چون ملاحظات سهگانه سیاسی- امنیتی- اقتصادی روسها به خاورمیانه در کل و عوامل چهارگانه شرایط داخلی، منافع سنتی، نگرانیهای منطقهای و رقابتهای بینالمللی دانست.
با نگاهی به سیاستهای اعلامی و اعمالی روسیه در مورد خاورمیانه در دو دهه اخیر به نظر میرسد، در هر تحولی روسیه به دنبال سه هدف خواهد بود: 1) جلوگیری از تهدیدزایی منطقه علیه روسیه، 2) حفظ موقعیت بازیگری در منطقه و نظام بین الملل، 3) حفظ و ارتقای روابط تجاری و اقتصادی با منطقه.