رفتارهای این روزهای مخالفان هاشمی پس از ده روز غافلگیری آن هم توسل به ادبیات سخیف، حکایت از وجود بحران اخلاقی و پایبند نبودن به آموزههای دینی در میان آنان دارد.
این مواضع و کنشها هرچند چهره کریه و آلوده آنان را به مردم نشان میدهد و از این منظر برای عدهای تعجب آور است ولی از این جهت که چرا این عده دست به چنین رفتارهای موهنی میزنند از جنبههای زیر قابل بررسی است:
اول/ اینگونه هتاکی به هاشمی نشانه درماندگی جریان افراط در کشور است. این جریان همانگونه که نشانههای آن در برخی ادبیات مخالفان وجود دارد، تصور میکردند که با رحلت هاشمی مهمترین مانع افراط گرایی در کشور از بین رفته و فضا برای ترکتازی آنها فراهم است، ولی حضور کم نظیر مردم در تشییع جنازه او و اثبات این مطلب که هر چه علیه هاشمی انجام دادهاند اثر عکس داشته و بر محبوبیت آیتالله افزوده است باعث عصبانیت آنها شده و رفتارهایی که حتی به جسد هاشمی هم رحم نمیکنند حکایت از عمق این عصبانیت و استیصال دارد.
دوم/ مخالفان هاشمی دریافتهاند که با فوت هاشمی جریان اعتدال در کشور بالندهتر و گستردهتر شده است و چه بسا در انتخابات پیش رو سونامی جدیدی در حمایت از جریان فکری اعتدال در کشور ایجاد شود. بنابراین این عده در پی ایجاد فتنهای هستند که باعث زمینگیر کردن جریان اعتدال شده و با عصبانی کردن مردم و تند کردن فضای سیاسی کشور کاری کنند که مردم در میدانی بازی کنند که آنان طراح فتنهاش بودهاند و کشور را آبستن برخی حوادث کنند و از حوادث خودساخته ماهی مقصود بگیرند.
سوم/ این عده بخش مهمی از جریان نفوذ در کشور هستند که مدتهاست نمیخواهند کشور روی آرامش به خود گرفته و میخواهند مشکلات آن روز به روز بیشتر شود. به طور قطع، بخش عمده جریان نفوذ در کنار ترویج افکار انحرافی با چهره دایه مهربانتر از مادر و انقلابیتر از انقلابیون سعی میکند نظام وانقلاب را به تدریج از بین ببرد. انتشار سخنرانی وقیحانه یکی از این افراد هتاک در این روزها باعث شده است برخی شبکههای مجازی وابسته به استکبار از آن پیراهن عثمان درست کرده و علیه نظام توطئه چینی کنند.
بدین ترتیب اگر هر کدام یا همه این احتمالات درست باشد، نشان میدهد که راه هاشمی که همانا راه امام و خردورزی و پشتیبانی از نظام جمهوری اسلامی است همچنان زنده و پویاست و راه خنثی کردن نقشههای فتنهگران، حفظ آرامش در کشور و بیتوجهی به توطئه چینیهاست.
برگرفته از روزنامه 19 دی