هزار بار اگر تبر به ریشه ام زنی
دوباره سبز می شوم
دوباره و دوباره
از میان خون خود
بخاطر تو هموطن
که ایستاده ای برای من
اگر شکسته استخوان
و با تیر در گلو
به یک اشاره ات
دوباره سبز می شوم
من وتو ما گشته ایم و آموخته ایم
که دستهایمان جدا زهم
شکسته می شود
بهار سبز ما ، نوید می دهد
که دستهای پرتوان ما
اگر شکسته است
به یک حماسه ی دگر
دوباره سبز می شود
ما نمرده ایم
من و تو از تبار جنگلیم
تبر شکسته می شود
ز رویش دوباره ی نهال انقلاب ما
بیا ببین
چه عاشقانه رشد می کنیم
چه عاشقانه سبز می شویم
رها