ایراندخت
میخواهم باتو صحبت کنم آقای دیکتاتور!
من نباید آواز بخوانم چون تو تحریک میشوی
من نباید در خیابان با صدای بلند بخندم چون تو تحریک میشوی
به قول شما من زیبا هستم که زیباییم را بپوشانم چون تو تحریک میشوی
من باید در اوج گرمای تابستان مانتو بپوشم تا تو تحریک نشوی
و جالب تر از همه من در فتوای جدید تو خوانده ام که اگر بخواهم یک لیوان آب به تو بدهم باید حتما آن را در پیش دستی بگذارم چون ممکن است تو با حرارت دست من تحریک شوی
حجم گوش من تحریکت میکند
ورزش کردن من تحریکت میکند
تحریک میشوی،مدام تحریک میشوی
من چیستم جز عامل تحریک کننده و تو کیستی جز تحریک شونده
من باید گرما بکشم
من نباید بخوانم
من نباید بخندم
من نباید زیبا باشم
من نباید آزاد باشم
من نباید تحریک کننده باشم
ولی تو
میخندی
تو میخوانی
تو هر چه دلت بخواهد میپوشی
تو تحریک میشوی
تو تحریک میشوی
تو تحریک میشوی
آقای دیکتاتور چرا تنها تویی که تحریک میشوی؟
چرا بقیه با صدای آواز ما تحریک نمیشوند؟
چرا بقیه با صدای خندیدنمان تحریک نمیشوند؟
چرا فقط تویی؟
تو تحریک میشوی و همه را به تحریک شدن متهم میکنی
و ما را محکوم میکنی به تحریک کنندهی نبودن
انگار که میگویی دریا نباشد مبادا که غرق شوی
این اوج نابرابریست
این اوج خودخواهیست آقای دیکتاتور
آقای دیکتاتورِ مدعی پوپولیست بودن
سیدِ شکنجه گر مدعی به جمهوری خواهی
خداکش خداپرست!
مخلوقِ خالقِ خالقت!
آقای دیکتاتور مصرف دارو برای درمان سرماخوردگی مسلما راحت تر از از بین بردن سرما است
تو مرا میپوشانی
تو مادرم را میپوشانی
تو خواهرم را میپوشانی
فرزندانم را
آیا میتوانی نسل های بعد هم بپوشانی؟
تا کجا میخوای بپوشانی؟
تا کی میخواهی
هی تحریک بشوی
تحریک بشوی
تحریک بشوی؟