خاطره باقری
این روزا به هرجا و به هر گوشه ی کشورم که نگاه می کنم جز فقر و فحشا و تن فروشی و اعتیاد و محرومیت و درد و ویرانه های جنگ و زلزله و اختلاس های و حقوق های نجومی و اختلافات طبقاتی فاحش مسئولین کشور و آقا زاده هایشان با مردم عادی و تورم سرسام آور و اعداد و ارقام قیمت اجناس و و و
هیچ چیز خوشایندی نمی بینم.
جوان هایی افسرده و بی انگیزه و به ابتذال و اعتیاد کشیده شده با یک دنیا دلخوشی بر باد رفته تنها و تنها ثمره ی نظام جمهوری اسلامی برای مردم ایران است.
در هر کشوری نظامی روی کار می آید تا اقتصاد آن کشور رونق پیدا کند و تورم را تا جایی که می شود کاهش دهد و با ایجاد شغل و اشتغال زایی بیکاری و فقر را ریشه کن کند.
اما در کشور ایران با دریایی از وعده وعیدهای دروغ مردم را فریب دادند و به هیچ کدامش عمل که نکردند هیچ روز به روز چهره منفورشان را از پس نقاب هایشان بیشتر نشان می دهند.
به هر قسمت نظام جمهوری اسلامی ایران که نگاه کنید هیچ نکته مثبتی نخواهید دید.
بخش پزشکی و درمانی که فقط تبدیل شده به بازار سیاه داروها و بازار بورس ویزیت های نجومی و سواستفاده یک سری افراد نالایق و به ظاهر پزشک.
بیمارستان هایی با یک عده پرسنل پر مدعا و ناشی که به بیماران فقط به چشم موش های آزمایشگاهی نگاه می کنند.
سیستم آموزشی نظام جمهوری اسلامی ایران که به جرأت می توان گفت مزخرف ترین سیستم آموزشی جهان را دارد.
بخش اقتصادی و مشاغل که روز به روز به جای پیشرفت درجا که نه فقط پس رفت می کند.
قیمت دلار و سکه که با هم رقابت لحظه ای و صعود قیمت ثانیه ای دارند و قیمت اجناسی که فرقی نمی کند خوراکی باشد یا پوشاکی یا مصرف فرقی نمی کند داخلی باشد یا خارجی هم زمان با قیمت دلار و افزایش تورم بالا می روند و هیچ گونه نظارتی بر آنها نمی شود.
بخش فرهنگی کشور اعم از موسیقی و سینما که کثیف ترین مافیا را دارد
بخش سیاسی کشور که دیگر نور علی نور است و آقایان حاضر در مجلس از رئیس مجلس گرفته تا نمایندگان شهرها تمام دغدغه شان پر کردن جیب خودشان است یا فحاشی وتوهین به مردم و سایر دوستانشان یا بحث بر سر چگونه لو رفتن دسته گل هایی که به آب داده اند.
تمام دغدغه این سیستم خراب حمایت و رسیدگی به کشورهایی است که اگر زمانی جنگ شود همان کشورها در صف اول مقابله با ایران می ایستند و چه هزینه ها و پول هایی که خرج این کشورها نمی کنند و این درست در زمانی است که مردم کشور خودمان گرسنه و بی سرپناهند.
اخبار از کشته شدن یک پیرزن بیگانه می گوید آنگاه کودکان کار سرزمینمان و زلزله زده هایمان در سرما جان می دهند و دهان تمام رسانه ها بسته است و همه خفه خون گرفته اند.
در این کشور ستمدیده اگر کودکی هنگام زایمان به خاطر سهل انگاری پرسنل از بین نرود یا به خاطر واکسن اشتباه یا تقلبی یا شیر خشک تقلبی می میرد یا در مدرسه به خاطر عدم رسیدگی جان می دهد یا دیوار مدرسه روی سرش خراب می شود یا چراغ نفتی آتش می گیرد یا مورد تجاوز قرار میگیرد.
خلاصه از سیستم آموزشی درب و داغان مدرسه ها که بگذرد وارد محیط بسیار ضعیف دانشگاه می شود که آنجا هم اگر اتوبوسش چپ نکند با هزار بدبختی درسش را تمام میکند و راهی سربازی می شود اگر اتوبوسش ته دره نرود و یا لب مرز هنگام پست جانش را از دست ندهد وارد بازار کار می شود یا راننده اسنپ می شود یا دست فروش.
خلاصه از این ها هم جان سالم به در ببرد یا در اثر تصادفات بین جاده ای جان می دهد یا آمپولی اشتباه در بیمارستان و جالب است که تمام اینها تقصیر قضا و قدر است چون شغل ما در این کشور و در این نظام مردن است.
خلاصه در کشور ایران با یک سیستم بسیار ضعیف و بیمار روبرو هستیم که با وجود آن هر لحظه باید فاتحه خود یا کشور را بخوانیم و به غیر از کسایی که از این نظام جیب خود پ ده نسل بعد از خودشان را پر می کنند و به غیر از مزدوران و بادمجان دور قاب چینان نظام بقیه مردم موافق تغییر این نظام هستند.
به امید آن روز
از چپو کردنِ این خانه خجالت نکشید
از منِ ساکن ویرانه خجالت نکشید
مملکت را بفروشید به روسیه و چین
اصلا از مردمِ بی خانه خجالت نکشید
مرد و زن را به فروشِ بدن انداخته اید
از فروشِ تنِ ریحانه خجالت نکشید
خرج نوسازیِ لبنان و یمن را بدهید
از مریوان و بم و بانه خجالت نکشید
خاکمان را اگر از بابِ وِتو کردن ها
باج دادید به بیگانه،خجالت نکشید
صد برابر شده اجناس،کما فی السابق
موقع دادن یارانه خجالت نکشید
نامِ ما را بگذارید نفوذی،خس و خاک
مثل آن مردک دیوانه خجالت نکشید
ضربه ای مانده که بر پیکر مردم نزدید؟
خب اگر هست،صمیمانه خجالت نکشید