پایگاه خبری / تحلیلی نگام – روز گذشته اسفندیار رحیم مشایی در اقدامی عجیب با حضور در مقابل سفارت انگلیس و با ادعای اعتراض به بازداشت حمید بقایی اقدام به آتش زدن حکم وی کرد.
مردان بهاری به دنبال آن هستند که در هر فرصتی در دوربینها دیده شوند.
رفتار آنها به رفتن به یک پیکنیک سیاسی شبیه است، به دلیل اینکه بخواهند خود را به جامعه معرفی کنند. شدت علاقهمندی به رویآنتنبودن و حضور در عکسها و قاب تصویر در کنار سخنان جنجالی و تنشآفرینی با هر ابزار و شکلی، از خصلتهای آنان است.
زمانی شعارهای هستهای تند میدادند و وقتی حس میکردند این مسیر نتیجه نمیدهد، کاملا برعکس آن موضعگیری میکردند. مهم این هست که سخنانی مطرح شود که در میان اقشار جامعه بُعد تبلیغاتی بالا داشته باشد.
آنچه از بیرون به نظر میرسد درحالحاضر مغز متفکر گروه، اسفندیار رحیم مشایی که طراحیهای سیاسی را انجام میداد اینبار در نقش سوپرمن ظاهر شده و اقدام به خودنمایی و بولد کردن خود در اذهان عمومی را بیشتر از پیش پیشه کرده است.
در سال ٨٤ در تبلیغات انتخاباتی در نقاط مختلف کشور مشاهده شد ستادهای احمدینژاد، ستادهایی فردی بوده. تشکلهای دیگری که در اصولگرایان و برخی نهادها و سازمانها فعال بودند، او را برکشیدند.
با انتصاب احمدی نژاد این اتفاق نگارنده را به یاد صحنهای از یکی از فیلمهای چارلی چاپلین میاندازد که وی برای فرار از زندان میلههای زندان را میگیرد تا آنها را باز کند. در همین لحظه میلهها گشوده میشود و او گمان میکند خودش موفق به این کار شده است. احمدینژاد هم رسیدن به پاستور را نه به حساب کار تشکیلاتی عظیم انجامشده از سوی محافل و جریانهای حامی که به حساب خود گذاشت.
او همچنان به رفتارهای غیرسامانیافته خود ادامه میداد و ناگهان تصمیماتی میگرفت یا سخنانی را بیان میکرد که حتی از سوی وزرا و حامیانش توجیهپذیر نبود.
امروز کم نیستند اصولگرایانی که بخشی از دلایل وقایع انتخابات ریاستجمهوری دهم را رفتارهای پرخاشگرایانه احمدینژاد میدانند.
روشن است که این حرکتها تحمل میشود، اما با هر تحلیل عقلانی و منطقی مشخص بود که ارکان کشور به استقبال چنین وضعیتی نخواهند رفت و جولان آنها محدود به همین چند هفته است.
اما برای این جریان فقط مهم این است که در سطح تریبونی مطرح باشد. مجموعه تحولات نشان میدهد، این طلوع غروب زودرسی خواهد شد.
اسفندیار رحیم مشایی با گرفتن ژست اپوزیسیون و مخالفخوانی و اعلام زیر بار نرفتن رای دادگاه، محاسبهای که آگاهی سیاسی جامعه را به هیچ انگاشته است.
مردم علاوه بر علاقهمندی به ثبات سیاسی و اقتصادی از فردی که هر روز به رنگی درمیآید، استقبال نخواهند کرد.
تنشآفرینیهای پیدرپی اسفندیار رحیم مشایی در گذشته و ژست اخیر وی،نمیتواند در باور جامعه از او، تغییری ایجاد کند.