در مقاله قبل به بررسی مشکلات و شرایط کلی صنعت انیمیشن در ایران پرداختیم ، حال قصد داریم در این مقاله به تفکیک هر بخش و جزییات بیشتر به چالش ها و مشکلاتی که باعث عدم پیشرفت این صنعت در ایران میشود بپردازیم.
در تیر ماه سال 91 ، انتظارها و شمارش معكوس براي راهاندازي شبكهي انيميشن به پايان رسيد و شبكهي پويانمايي ايران (پويا) به طور آزمايشي راهاندازي شد تا ديگر عنوان نشود تنها شبكهي ماهواره اي كودك به زبان فارسي متعلق به صداوسيما نيست.
راهاندازي اين شبكه همچون شبكههاي ديگر در نوع خود اقدام مثبت و مباركي براي رسانه ملي بود، اما آيا با راهاندازي شبكهي انیميشن، ميتوان پايانِ تمامي مشكلات اين حوزه را انتظار كشيد يا همانند آنچه در زمان راهاندازي شبكهي مستند شاهد بوديم، راهاندازي شبكهي «پويا» آغازي براي به يادآوري مطالباتي است كه شايد تا سالها پس از راهاندازي هم به آنها پاسخ داده نشود.
بگذارید کمی دقیق تر به بررسی اجزای سازنده و مشکلات یک تولید انیمشینیدر ایران بپردازیم :
فيلمنامه
فيلمنامه، پايه و اساس همهي توليدات است. در انيميشن هم وقتي فيلمنامه دچار مشكل باشد، قطعا نميتواند راه به جاهاي درستي ببرد. و میتوان گفت بزرگترین و اصلی ترین مشکل تولیدات رسانه ای در ایران نگارش فیلم نامه ضعیف هست.
موانع و مشكلات انيميشنسازي مثل تمام حيطههاي ديگر كار تصويري، در درجهي اول به ايده و طرح مربوط ميشود و نبود فيلمنامهي مناسب، مشكل عمدهاي است كه پيش روي سازندگان انيميشن در تلويزيون و حتي سينماست.
همچنین یکي از دلايلي که توليدات داخل جذابيت ندارد عدم مطالعه و تحقيق در زمان ايده پردازي و طرح اوليه داستان است که کمترين زمان را در اين بخش صرف ميکنيم. علت این است که از افراد حرفهيي براي نوشتن فيلمنامه و ارزيابي آن استفاده نميکنيم. بين نوشتن فيلمنامه و داستان، بين نوشتن فيلمنامه و انشاء تفاوت است. هر زمان اين تفاوتها درک شد ما به سوي فيلمنامههاي جذاب ميرويم.
كارگرداني
مشكل بعد از فیلم نامه، مقولهي كارگرداني است . در ایران اکثر فعالان در این حوزه در زمينهي نرمافزار خوب كار ميكنند و تسلط کافی دارند ولي مواردي كه به وجود ميآيد و اتفاقا مهمتر از توانایی های نرم افزاری هست، موارد تكنيكي و كارگرداني و عمدتا فيلمنامه نويسي است كه میتوان اميدوار بود با برگزاری جشنواره های مختلف و محک خوردن محتوای ضعیف این مجموعه ها ، با تاثیر گذاری روی عوامل تولید ، انها را مجاب به بازنگری و تغییر نگاه در جزیان فیلم نامه نویسی و کارگردانی کند ، زیرا در اثر این همایشات و جشنواره ها رقابت بیشتری ایجاد میشود و افراد مجبورند به سمت كيفي شدن پيش روند كه در اين رقابت بتوانند خودي نشان دهند.
بودجه ناکافی
تخصیص بودجه کم میتواند درکنار فیلم نامه نویسی و کارگردانی از مهمترین عوامل تولید انیمشین های ضعیف در ایران باشد ، هر قدر بودجه يك انيميشن بيشتر باشد، در صورت حضور افراد متخصص در جای درست خود ، خروجي کار بهتر ميشود؛ مثلا براي ساخت يك انيميشن 90 دقيقهاي در خارج از ايران، چند سال زمان صرف ميشود اما در ايران به دليل كمبود بودجه و زمان، اين اتفاق نميافتد. و اغلب در حداقل ترین زمان ممکن بدون در نظر گرفتن حداقل های کیفی کار ها تولید میشوند.
عدم متخصص
یک مشكل اصلي دیگر اين است كه ما تخصص نداريم و به صورت تخصصي كار نميكنيم و هر كسي ادعا دارد كه ميتواند انيميشن بسازد؛ مثلا در ايران يك انيماتور بايد بازيگردان هم باشد و كارِاكترش را در فضايي كه ميخواهد قرار دهد. در صورتي كه در شرايط معمول او بايد به حركات و شخصيت پردازي يك كاراكتر توجه كند . در مقایسه با تولیدات سطح اول جهان اینگونه است که اگر ما نمرهي 10 را در انيميشن بگيريم، نمره آنها 100 است چون خيلي از ما جلوتر هستند. اين به اين معني نيست كه انيميشن ما ضعيف است، انيميشن ما در ايران هفت يا هشت سال است كه فعال شده است. در حالي كه آنها مدتها است شروع كردهاند.
عدم توجه مسئولین
نگاه مديران از نظر برنامهسازي به اين مقوله و مقولهي كودك و نوجوان در درجهي دوم و سوم اهميت است؛ يعني اكثر سرمايهگذاريهاي عظيم و جدي روي كارهاي بزرگسالان، فيلم و سريال است و در سطوح مديريتي نگاه جدي به انيميشن نميشود.
عدم روحیه کار تیمی
فرهنگ كار تيمي در ايران ضعيف است و چون اساسا انيميشنسازي كاري است كه به كار تيمي نيازمند است، اين مساله ميتواند در روند توليد كار، تاثيرگذار باشد. در يك پروژهي انيميشن چندين تخصص بايد در كنار هم كار كنند، اين امر نياز به يك كار تيمي و مديريت و برنامهريزي صحيح دارد تا به راندمان مطلوب برسد. اگر ما در اين صنعت از ديگران عقب هستيم صرفا به خاطر امكانات نرمافزاري و سختافزاري نيست. بلکه نبود هماهنگی و ارتباط درست بین عوامل مختلف تولید از دیگر عوامل جدی در تولیدات انیمیشنی ضعیف میباشد .
حوزههاي مديريت و مالي
متاسفانه در حوزهي انيميشن ايران هدف و برنامهريزي مشخصي وجود ندارد. در ایران در بخش انيميشن مديريت واحدي وجود ندارد تا ما بدانيم هدفمان چيست و چه فعاليتي بايد انجام دهيم.
مچنين به دليل مشكلات مالي، گروهها و شركتها نميتوانند از نظر كميتي آن طور كه شايسته است، بر روي توليداتشان تمركز و فعاليت كنند. كشوري نظير هند به دليل اينكه هدف و برنامهريزي مشخص داشته، توانسته اكنون به اين جايگاه برسد؛ در حالي كه در ايران اين هدف و برنامهريزي وجود ندارد و حتي برخي مواقع ما نميدانيم انيميشني كه ميسازيم براي داخل است يا خارج، قرار است اكران تلويزيوني شود يا سينمايي.
عدم آموزش به افراد
بسياري از افرادي كه در حوزهي انيميشن فعاليت ميكنند آموزش نديدهاند؛ اگر آموزش صحيحي ارائه شود در كيفيت انيميشنها تاثير خواهد داشت. اکثر کساني که به اين حيطه ورود پيدا ميکنند به صورت تجربي وارد اين وادي شدهاند و اغلب به ديد آثار جشنوارهيي به مقولهي انيميشن تلويزيوني نگاه ميکنند و دوره های آکادمیک و تحصیلی این خوزه را نگدرونده اند چرا که چهارچوب تحصیلی ای در هیچ سک از دانشگاه های ایران مرتبط با انیمشین به آن شکل وجود ندارد .
و همچنین عوامل دیگری هم در این مهم موثر هستند که میتوان از مهم ترین آنها به عوامل ذیل اشاره کرد :
• مشكل اصلي عدم درك درست عدهاي از فاصلهي ظريف شخصيتپردازي طنزآميز با مسخره كردن
• نداشتن سرمايه و متولي خاص – مشکلات تشکیلاتی
• نگاه سفارشي به محتوا بخصوص در زمینه انیمیشن های تلویزیونی
• عدم ثبات مديريت و تغییرات زیاد و ناگهانی در سطح مسدولان زیربط – تغيير سياستهاي كلي
• عدم واقعي بودن برآورد هزينه و زمان در ساخت انيميشن
• وجود واسطهها و افراد بی ربط در اين حوزه