سقراط معتقد بود و ترجیح می داد که به او بدی شود تا به کسی بدی کند و ترجیح می داد تا ناسزا بشنود به جای آن که ناسزا بگوید.
شریعتی تاکید داشت مادامی که دین از زندان تنگ خرافات و تثلیث زر و زور و تزویر نجات نیابد، نجات ممکن نخواهد بود.
و به گمان بنده هرچه که می گذرد درستی این دیدگاه آشکار تر می شود.
در مورد پروتستانتیسم اسلامی، آخوندزاده در زمان قاجار چنین می آورد که:
نخستین کسی که آن فکر را آورد امام اسماعیلی علی ذکرت الاسلام بود که مذهب پروتستانتیسم را در اسلام ایجاد کرد.
که چون به امامت فرقه ی اسماعیلی رسید پیروانش را گرد آورد و روز هفدهم رمضان 559 قمری خطبه خواند:
به اقتضای عقل شریف مکلف هستم که خیر و شر و ضلالت و سعادت شما را بنمایم.
بدانید و آگاه باشید که عالم قدیم است و زبان نامنتهی، بهشت و دوزخ یک امر خیالی و موهومی است.
قیامت هرکس مرگ اوست.
به هر عاقلی لازم است که در باطن به اقتضای بشریت و عقل شریف، سلیم النفس و نیکوکار باشد به این چنین مرد راه حق خطاب می شود.
و در ظاهر هرگونه روش که به جهت امور معاش و امور دنویه ی خود مفید بیند همان روش را به خود شعار سازد.
الان تکالیف شرعیه را در خصوص حقوق الله بالمره من کلا از شما ساقط کردم پس آزاد هستید و از اوامر و نواهی در خصوص حقوق الله بالمره فارغ بالید.
بقایای این مذهب هنوز در جهان اسلام وجود دارد :
علوی های خاورمیانه در ترکیه و سوریه و دروزی های لبنان و نیز اسماعیلی های جهان همان گونه که آخوند زاده می گوید سکولار های مسلمان هستند
که مسلمانند ولی متشرع نیستند.
نزاع دولت اسد در سوریه با بنیادگرایان اهل سنت ریشه در همین نزاع مذهبی دارد.
در همین مسئله جمال زاده معتقد است که :
اگر لوتر طلسم تعصب مذهبی و سد تاریک استیلا و استبداد کشیشان کاتولیکی را نشکسته بود.
هنوز اروپا به این درجه تمدن و نورانیت نرسیده بود.
و شاید اصلا تخم تمدن نمی توانست نمو کند.
مارتین لوتر، معتقد است:
شفاعت هرگز سبب پاک شدن گناهان نمی شود.
حتی پاپ نیز از این کار ناتوان است.
خدا این حق را تنها برای خود منظور کرده است.
شفاعت، نجات دهنده ی دوزخیان نیست.