مسئله بچههای کار يکي از مشکلات عموم کشورهای جهان حاضر است. انتشار این معضل تا حدودی هست که حتی کشورهای پیشرفته را در مقیاسهای حیرتانگیزی گریبانگیر کرده است.
نتیجه هاي بررسیها نشان مي دهد که عواملي چون نارسايي نهاد های جامعه و فقر، خانواده هاي کودکان خياباني و ضعف آنها منطبق با روشهای حیات کلان شهرها، آلودگي و آسيبزا بودن مناطق حاشيه نشین، عدم رسیدگی از سمت نهاد هاي مربوط و اسلوبهای اشتباه فعالیت بين مردم عادی و کودکان خياباني، همه و همه تلاش کرده اند تا پديده کودکان خياباني که عموما بچههای کار در خيابان هستند، همچنان به موضوع حادی در اکثر از کلان شهرها ظاهر شود.
اما در ایران و به خصوص در تهران بنا به «گزاشات»؛
اول:
” انجمن حمایت از کودکان کار ” که اساسا باید در هدف بیرون بردن کودکان
از سیستم کار و پیشگیری از کالایی شدن حیات و مماتشان در بازار تلاش شود ،
با کمک یک برند تولیدی پوشاک، نمایشگاهی را ترتیب دیده است با نام فریبدهنده ی بازار آرزوهای کودکان . انجمنی که مدتهاست «لغو» کار کودک را از امور کار خود بیرون برده و در عمل به خیریه مبدل گردیده است،
پس از تلاش برای اعتماد سازی از بچههای فقیر در محروم ترین مناطق تهران ،
آخرین امید و آرزوی بچهها را در شکل نقاشی ترتیب دیده، و در «بالا شهر» تهران به علاقهمندان، «هنرآلترناتیو» میفروشند.
دوم:
تنها کافی است با چند بچه کار صحبت کنید متوجه بشوید آن جان لاغر ، تنها به امید برآورد آرزوهایش نفس میکشد.
بچه ای که تا متولد شده در شرایط سخت بی عدالتی بوده و در چهرراه ها و در فاصله ی چراغ سبز و قرمز به امید رسیدن مشتری چشمهایش را بسته ، به پسِ پشت ذهن ، به تنها پناهگاه باقی مانده اش سرک میکشد و برای لحظاتی به امکانهای طور دیگر زیستن می اندیشد. شاید این امکانها به مدد یک بوق ، بی رنگ شود ، اما کماکان در هنگام خواب به تنها فرارگاه آن کودک برای دنیایی بهتر دیگرگونه مبدل شود.
سه:
حالا متصور شوید به عنوان کسی که در حوزه ی حقوق کودکان مدتهاست فعالیت میکند، به او نزدیک شدید و اعتمادش را جلب کردید. به او که جهانی تماما خاکستری دارد ، مقداری قلم رنگی بدهید و تلاش کنید هر چه را در دنیایش به اجبار پنهان کرده است روی کاغذ بیاورد. به او این قول را بدهید که با موجودیت دادن به آرزوها و آمالش می تواند قدمی ضمنی برای ایجاد آن بردارد. و تمام آن اعمال را انجام دهد و نتیجتا شما تولید او را به «کالا» مبدل سازید و روی لباس یک « برند » پرسر صدا چاپ کنید و در یک گالری در بالا شهر تهران به نمایش در بیاورید تا ستاره های مملکت بیایند و بخرند و بشوند اکتیویست! و البته که مهم نیست سالها بر استثمار کودکان چشم بسته اند ، به کمک شما فعال اجتماعی عزیز و به لطف جیب پرپولشان می توانند آمال و رویاهای فقیران را تصاحب کنند و خیلی پیشرو روی فرش قرمز بروند.
چهار:
هر چه این انجمن حمایت از کودکان کار ، به نام حمایت از حقوق کودکان کار انجام داده ، هیج چیز از یک بازجویی با مِتدهای اطلاعاتی کم ندارد. تخلیه آرزوهای آنها و تقدیم آن به سرمایه داران و کاسبکاران فقر، انجمن هایی از این دست را شایسته ی آن میکند که آنان را نه مدافع حقوق کودک ، بلکه مراقبان سیستم حاضر و همدستان سرکوب بدانیم.