نگام ، حسن مقیمی _ ساسان آقایی و یغما فشخامی دو روزنامه نگار بیش از ۴ ماه است که در زندان انفرادی قوه قضاییه بدون بازجویی تحت بازداشت هستند.نرگس محمدی فعال حقوق بشر به ۱۶ سال زندان محکوم شده است.اسماعیل عبدی، محمود بهشتی لنگرودی، جعفر عظیم زاده و رضا شهابی چهار فعال صنف کارگران و معلمان هستند که اعتراضات صنفی شان تحمل نشد و به زندان رفتند و بسیار نمونه های دیگری که نوشتن اسامی آنها به یک مقاله مجزا و بلندبالا نیاز دارد ، اما سوال اینجاست که در جایی محسنی اژهای از صبر دستگاه قضا در مقابل احمدی نژاد و بست نشینان میگوید. صبر و مدارا قطعا یکی از ویژگیهای بارز دستگاه قضا هست، اما اینجا این سوال پیش میآید که چرا دستگاه قضا این صبر و مدارا را در مقابل دیگران ندارد؟
پیرامون همین موضوع همکلام شدیم با آقای سید احمد شمس ، فعال سیاسی جنبش سبز که در ادامه می خوانید:
نگام : محمود احمدی نژاد یکبار دیگر و درحاشیه برگزاری دادگاه حمید بقایی ضمن حمله به قوه قضاییه و سازمان زندانها خود را حامی حقوق مردم و مدافع حقوق مردم دانست تحلیل شما نسبت به اینگونه تحرکات آقای احمدی نژاد چیست؟
کسی که مدعی آزادی های مدنی است، آیا در 8 سالی که در رأس قدرت بود و در بخش اعظم آن، تمام نهادهای حکومتی همراه و حامی او بودند، این چنین مدافع حقوق شهروندی و آزادی بیان بود یا این که دوران ریاستش بر دولت آکنده از محدودیت های متعدد برای فعالان مدنی و شکایت های مکرر از مطبوعات منتقد و تضییقات فراوان علیه آنان بود؟ آیا او در قبال همه متهمان قضایی این گونه از حقوق شان دفاع می کرد یا این که فقط دو بار علیه قوه قضاییه شورید و از لزوم دادرسی عادلانه سخن گفت؟ اول بار زمانی که مشاورش علی اکبر جوانفکر را به اوین بردند و بار دوم وقتی که معاون سابق اش حمید بقایی را به اتهامات مختلف دستگیر کردند.
مگر احمدی نژاد همان کسی نیست که به عامل فاجعه کهریزک پست داد و او را به ریاست سازمان تأمین اجتماعی گمارد؛ آیا قربانیان کهریزک، مستحق برخورداری از حقوق بشری که احمدی نژاد امروز مدعی اش شده است، نبودند؟!
مگر همین فرد در دوران ریاستش بر دولت وقتی درباره برخی بازداشت شدگان مورد سؤال رسانه ها قرار می گرفت نمی گفت که قوه قضائیه مستقل است و در چارچوب قانون عمل می کند؟ آیا با دستگیری یکی از اطرافیان احمدی نژاد، ناگهان قوه قضائیه غیرمستقل و غیرقانونی شد؟!
مشکل آقای احمدی نژاد این است که چرا پرونده اطرافیان او رسیدگی می شود و نیز این سر وصداها بیشتر برای جلوگیری از مقابله احتمالی با خودش و احیانا برخورد قضایی با شخص خودش می باشد
نگام : چرا قوه قضاییه و نهادهای امنیتی نسبت به تحرکات آقای احمدی نژاد سکوت اختیارکرده اند ؟
برخی معتقدند در دوره کوتاهی که احمدی نژاد سرپرستی وزارت اطلاعات را بر عهده داشت به اسناد مهم امنیتی دست یافته که از آن ها چه در سال های پایانی دوره ریاستش بر دولت و چه هم اکنون به عنوان باج گیری از رهبری و قوه قضاییه و نهاد امنیتی سوء استفاده می کند ، اسنادی که نشان از مفاسد فراوان اعضای بیت رهبری و برخی منسوبان به دستگاه قضایی و امنیتی و سپاه دارد.
حتی برخی پا را فراتر از این گذاشته و معتقدند که احمدی نژاد حتی از شخص رهبری و مجتبی اطلاعات دقیق و جامعی به دست آورده که در برخی موارد که فشارها بر او سنگین شده دست به تهدید زده که آن ها را افشا خواهد کرد.
اما هر چه هست این گونه مماشات در برابر احمدی نژاد و در عوض برخورد شدید با سایرین بی اعتمادی شدیدی از حاکمیت چه در سطح نخبگان و سطوح بالادست و چه عموم مردم ایجاد کرده که بر اصلاح ناپذیری سیستم صحه می گذارد ولی امیدوارم که قوه قضاییه با برخورد با این جریان بتواند اعتماد از دست رفته را به جامعه بازگرداند.
نگام : سخنگوی قوه قضاییه و بسیاری از مسولان نظام همواره از پرونده های تخلف آقای احمدی نژاد سخن میگویند،چرا هیچگونه برخوردی با ایشان با وجود داشتن پرونده های متعدد تخلف صورت نمیگیرد؟
احمدینژاد در زمان ریاستش بر دولت با گردنکشی مانع از رسیدگی به تخلفات نزدیکانش شد ، او در همان زمان که رئیس دولت بود برخورد با اعضای دولتش را خط قرمز خود میدانست و با چنین گردنکشیهایی از رسیدگی به برخی تخلفات این افراد در زمانی که در قدرت بودند، جلوگیری میکرد.
نکته تعجببرانگیز همین است که هیچ واکنشی از سوی مقامات ذیربط به خصوص در قوه قضاییه نسبت به این سطح از ساختارشکنی که توسط او انجام شده نمیبینیم. چگونه است که اگر اصلاحطلبان و برخی دیگر از شهروندان که در این سالها رنج زیادی را تحمل کردند و با بازداشتهای طولانیمدت روبرو شدند، از زندان نامهای بنویسند یا از نمایندگان مجلس تظلمخواهی کنند یا حتی نماینده یا گروهی از نمایندگان در انتقاد به طرز برخورد قوه قضاییه با زندانیان نامهای بنویسند، فوراً با واکنش تند مقامات قضایی روبرو میشوند اما این مقامات نسبت به چنین ساختارشکنیهایی اقدامی نکرده و این رفتار را تحمل میکنند.
تصور من این هست که اراده هایی فراتر از قوه قضاییه و برخی پیچیدگی های ویژه و منافع مشترک خاص که بین احمدی نژاد و ساختار بالایی حاکمیت وجود دارد مانع برخورد با تخلف های احمدی نژاد شده است.
نگام : به عقیده شما آیا آقای احمدی نژاد در بین مردم دارای جایگاه خاص اجتماعی به صورت گسترده میباشد یا خیر؟ تحلیل شما از جایگاه مردمی ایشان چیست؟
اقدامات اخیر احمدینژاد اقداماتی هدایتشده بهمنظور جلبنظر و افکار عمومی است، و هرگز در این راستا توفیقی نخواهند رسید و این اقدامات عملاً نوعی جست و خیز ناشیانه سیاسی است.
احمدی نژاد در گذشته هم جایگاهی در بین مردم نداشت اما جمعیت های اتوبوسی که معمولا جمعیت های ثابتی از بسیجیان و سربازان پادگان ها هستند و معمولا در نماز جمعه های رهبری ، سفرهای استانی رهبری ، راهپیمایی نهم دی و در انتخابات اخیر ریاست جمهوری به عنوان سیاهی لشگر حامیان رئیسی از این شهر به آن شهر منتقل می شدند در آن دوره هم در سفرهای استانی و ایام تبلیغات وی ، از او حمایت می کردند که اتفاقا همان جمعیت در یکی دوسال آخر هم به استقبال او نمی رفتند و تصاویر سال های آخر ریاست وی بر دولت این حقیقت را آشکار می کرد که افراد اندکی برای استقبال از او در سفرهای استانی حضور پیدا می کردند اما متاسفانه این حمایت های هر چند بادکنکی و پوشالی ، احمدی نژاد را کمی به خود مغرور نموده و هم چنان تصور حمایت چند میلیونی مردم را دارد اما واقعیت این است که او هیچ جایگاهی به جز معدود افرادی در جامعه ندارد ، ای کاش فضایی ایجاد می شد تا همه مدعیان حمایت مردم اعم از احمدی نژاد و حتی رهبری می توانستند جایگاه و وزن واقعی خود در بین مردم را در می یافتند و راهپیمایی میلیونی مردم در ایام الله را به حساب حمایت مردم از خود نمی گذاشتند.
نگام : آقای احمدی نژاد از شروع دولت نهم و تاکنون با سواستفاده از اعتقاد مردم به وجود مقدس امام زمان همواره خود و اطرافیانشان را در زمره محبان خاص آقا امام زمان تلقی نموده،قصد ایشان از تاکید و اصرار به نزدیکی و ارتباط با امام زمان چیست؟
احمدی نژاد از ابتدای ریاستش بر دولت در سال 84 با سوء استفاده از مقدسات با عوام فریبی سعی داشت خود را فردی مقید و مذهبی در میان مراجع تقلید و روحانیون و جامعه مذهبی و هیات های مذهبی معرفی کند.
– اظهارات شبهه ناک در خصوص نقش امام زمان(عج) در دولت احمدی نژاد ، به تدریج به یکی از ویژگی ها و مشخصه های لاینفک دولتمردان احمدی نژاد بدل شد ، صحبت از امام زمان(عج)، مقدمات ظهور حضرت و نیز نقش ایشان در اداره امور کشور، با سرعت قابل ملاحظه ای، به یک اپیدمی در میان معاونان، مشاوران و نزدیکان آقای احمدی نژاد تبدیل شد به گونه ای که هراز چند گاهی، یکی دیگر از نزدیکان رییس جمهور به این جمع اضافه می شدند
دوازدهم خرداد 89، اسفندیار رحیم مشایی که تقریبا هیچ یک از سخنرانی های او، بدون اشاره ای هرچند کوتاه به مسائل مربوط به امام زمان(عج) انجام نمی شود، در پاسخ به انتقاداتي در مخالفت با سخنان احمدی نژاد پيرامون مديريت امام زمان(عج) گفته بود: «كساني که به رغم ظاهر و ادعاي خود به امام زمان (عج) ايمان ندارند از اينكه احمدي نژاد از مديريت امام زمان (عج) سخن مي گويد، آشفته مي شوند و به تمسخر مي پرسند پس چرا فلان كالا گران است؟»
چهاردهم اردیبهشت 90 نیز مجتبی ثمرههاشمي در پاسخ به خبرنگاري كه از وي خواسته بود “آينده” را ارزيابي كند، گفته بود: «هميشه بايد به لطف و عنايت خداوند و امام عصر (عج) اميدوار باشيم؛ بالاخره مملكت ما صاحب دارد و انشاءالله كارها به خوبي پيش خواهد رفت.»
اما «بهار»ی ترین اظهارنظر دولتی ها در در سال 91، در زمستان این سال ظهور کرد! 21 اسفند ماه آن سال ، بهمن شریف زاده، روحانی حامی مشایی در اظهاراتی درباره مشایی گفته بود: «روزی به مهندس مشایی گفتم ببینید چه آتشی برعلیه شما برافروخته اند، اما می بینم که خود در آن می سوزند. جناب مهندس مشایی سخن مرا تکمیل کرد و گفت: “شیطان، آتش می افروزد اما خود در آن می سوزد! آتش افروزان نمی دانند که امام عصر(ع) خود مدیریت می کند و مدیریت امور در دست اوست ، بهمن شریف زاده همچنین گفته بود: چنین ایمانی به مدیریت حضرت ولی عصر(عج) را تاکنون در کمتر کسی دیده ام.
فروردین ماه 92، چند روز پس از آن که احمدی نژاد در نشستی با سفرای منصوب شده ایران در بوسنی و هرزگوین، مجارستان، گرجستان، نروژ، اوروگوئه و صربستان از آنان خواست خود را «سفیر امام زمان(عج)» بدانند، محمدشریف ملک زاده، رییس سازمان میراث فرهنگی مدعی دریافت حکم معاونت رییس جمهور از امام زمان(عج) شد!
او در اظهارنظری عجیب گفت:«درسته که بنده رو آقای احمدی نژاد به عنوان معاون رییس جمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی و … حکم داده ولی بنده این حکم خودم رو از حضرت ولی عصر(عج) و عنایات خاصه حضرت علی بن موسی الرضا دارم».
در دوران هشتساله ریاست محمود احمدینژاد بر دولت خرافات پیرامون مسجد جمکران بیشتر و بیشتر شد، همچنین اعتباری ۱۰میلیارد ریالی به ساخت غذاخوری و مهمانپذیر اطراف مسجد اختصاص یافت، اقدام دیگر اختصاص ۵میلیارد ریال از هزینههای پیش بینینشده به ایجاد شبکه خط آهن و ریلی به مقصد این مسجد بود.
از دیگر سو سال ۸۶ هیئت وزیران تصویب کرد ماموریت مستخدمان رسمی دستگاههای دولتی، حداکثر تا سقف ده نفر، به مسجد جمکران مجاز است!!!!!
طرح جامع این مسجد هم در مساحت ۲۵۰ هکتار محدوده حفاظتی و ۵۰ هکتار محدوده مسجد پی گرفته شد، این طرح شامل ساخت چند ساختمان اصلی، چهار گلدسته اصلی، هشت دروازه، ساختمانهای اداری، چندین پارکینگ سرپوشیده و سرویس بهداشتی و حمام بود. فقط برای فاز اول این طرح ۶۸۰میلیارد ریال هزینه برآورد شده بود. احداث منوریل برای دسترسی به این مسجد نیز اجرا شد و قرار شد خط آهن تهران – اصفهان هم از این مسجد بگذرد.
جالب آنکه در زمان بحث پیرامون تصویب این اعتبار، پیشنهاد وزیر راه مبنی بر اختصاص این بودجه برای تکمیل پروژههای راهسازی استان قم با مخالفت و عتاب احمدی نژاد مواجه شد. نهایتاً این مصوبه بدون رأیگیری در هیئت دولت و صرفاً با ذکر صلوات رئیس دولت و اعضای کابینه به تصویب رسید
غلامعلی رجایی گفته است : «محمود احمدینژاد درخواست داشته از فرودگاه امام تا جمکران اتوبانی احداث شود، تا اگر امام زمان (عج) ظهور کردند از فرودگاه امام به جمکران مستقیم برویم.
غلامعلی رجایی، مشاور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مراسم برای بزرگداشت آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی که به همت احزاب اصلاحطلب سیستان و بلوچستان برگزار شد ه بود اظهار داشته : آیت الله هاشمی نقل میکردند : روزی به حضور رهبری رسیدم،دیدم که ایشان می خندد. علت اش را جویا شدم ، گفت قبل از شما احمدی نژاد اینجا بود ، میگفت به من اجازه بدهید تا از فرودگاه امام خمینی تا جمکران یک اتوبان بزنم ، دلیل اش هم این بود که می گفت زمانی که حضرت امام زمان ظهور کردند در ترافیک اتوبان قم گیر نکنند!!!!
تمامی این رفتارهای به ظاهر مذهبی را وقتی کنار بزگترین اختلاس های تاریخ ایران در دولت احمدی نژاد می گذاریم در می یابیم که این رفتارها چیزی جز عوام فریبی نبوده تا از این رهگذر این جریان فاسد بتواند به اهداف شوم خود برسد.
نگام : به عقیده شما آینده آقای احمدی نژاد در عالم سیاست و در نظام جمهوری اسلامی چیست؟
به نظر میرسد تاریخ مصرف احمدینژاد تمام شده و بعید است بتوان جایگاهی برای بازگشت این جریان به قدرت تصور کرد و این اقدامات صرفاً تلاشی یکسویه از جانب این جریان سیاسی است و آنچنان که از قراین و واکنشهایی که نسبت به این افراد وجود دارد، پیداست که آن ها تمامی این رفتارها را به این جهت انجام می دهند که بگویند باید حاکمیت ، ما را دوباره در قدرت سهیم کند و اگر ما را بازی ندهند بازی را بر هم خواهیم زد ، اما آن چه که مشخص است نه حاکمیت تصمیم بر برگرداندن این جریان دارد همان گونه که شورای نگهبان در انتخابات اخیر صلاحیت احمدی نژاد را رد کرد و نه اقبالی نسبت به این جریان در بین مردم وجود دارد ، پس باید احمدی نژاد و جریان همراه او را تمام شده تلقی کرد.