اولین نفر وزیر بهداشت آقای قاضی زاده هاشمی بود که با جسارت مثال زدنی خود بیان کرد به مردم بفهمانید که قرار است در نیمه آبان چه بر
سرشان آید.
هشداری که به مذاق بسیاری خوش نیامد.
هشداری که شاید تلنگری بود تا وزرای دیگر دست به کار شوند.
حرف بزنند و بروند.
همچون آقای آخوندی وزیر راه که با ابراز ناراحتی از شرایط موجود و دخالت های دولت در برخی مسائل ، استعفا داد.
اما این سخنان و جابجایی وزرا و استیضاح های مداوم و خسته کننده شاید تنها دلیلش نزدیک شدن به سونامی 13 آبانی است که ترامپ قولش را
داده بود.
لیک گذر می کنیم از روی اندک امیدی که می توان به قول های آقای روحانی داشت.
روی صحبت ما با کنار کشیدن ها و یا احتمالا کنار گذاشته شده های دولت حسن روحانی است.
بعید نیست افتخار 13 آبان برای سردمداران نظام تبدیل به ذلت 13 آبان گردد.
سونامی ای از تحریم ها و شاید خط بطلان کشیدن بر اندک وعده و وعید های باقی مانده ی دولت.
وزرایی که شاید آنقدر اوضاع را اسفناک دیده و یا ترسیم کرده اند که ترجیح دادند با رفتنشان تلنگری و احتمالا هشداری به دولت و ملت بزنند.
شاید در این اندک مدت باقی مانده به خود آیند و چاره ای بیندیشند.
در روز اولی که ترامپ 13 آبان را روز سونامی تحریم ها علیه ایران نامید بر عقل و هوش فردی که این جنگ بزرگ اقتصادی را تکذیب کرده باشد باید شک کرد .
اولین مشت را باید به رئیس دولت وارد آورد.
زیرا کماکان بر سنگر خود تکیه زده است و همسو با حاکمان بالادستی خود اذعان دارد ” آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند” زیرا که ” اقتصاد مالِ خر است”……..
رفتنِ کارآمد ترین وزیر را باید شکست بزرگ دولت آقای روحانی دانست.
شکستی که دیگر بر هیچ عقل سلیمی پوشیده نیست.