احمد زيدآبادي
در آستانۀ چهلمین سال پیروزی انقلاب، رسانههای دولتی و غیردولتی داخلی به طور بیسابقهای توجه خود را بر معرفی و تبلیغ دستاوردهای چهل سالۀ انقلاب متمرکز کردهاند و هر کدام به فراخور حالشان کارنامهای از عملکرد نظام برآمده از انقلاب به دست میدهند که یا بیعیب و نقص است و یا به رغم برخی ضعفها و نقصانها و کمبودها، به طور کلی مثبت است با این توضیح و تبصره که نقصانها همگی مربوط به عملکرد دستگاههای اجرایی و تقنینی و قوتها عموماً مربوط به عملکردنظام است.
به نظر من کل این ماجرا نوعی ضد تبلیغ است چرا که فرض میگیریم تمام تجربههای چهل سالۀ اخیر حکومتداری در ایران مثبت و برای کشور مفید بوده باشد؛ این چه ربطی به شرایط حال و آیندۀ کشور دارد؟
واقعیت این است که در شرایط حاضر مردم از فقر، فساد، تبعیض، گرانی، بیکاری، تورم، رکود و دهها معضل ناشی از بیثباتی اقتصادی و مشکلات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی دیگر رنج میبرند و متأسفانه دولتمردان هم توان ترسیم افقی واقعبینانه از امید برای حل این معضلات در آینده را ندارند.
بدین حساب، اینکه در گذشته وضع چه بوده و چه میزان پیشرفت حاصل شده است، کسی را به رضایت از شرایط کنونی و امید به آینده متقاعد نمیکند.
در حقیقت پناه بردن به گذشته به نوعی فرار از وضع موجود و ترس از آینده تلقی میشود و از قضا به جای آنکه امیدی بیافریند به یأس دامن میزند. به همین دلیل است که وقتی پهلوانی زور بازوی خود را در ایام جوانی به رخ کشد، مردم آن را به حساب فرا رسیدن فصل ضعف و ناتوانیاش میگذارند.
از این رو، گشودن روزنی هر چند کوچک از امید برای آینده، تأثیرش از بازگویی هزاران دستاورد و موفقیت واقعی یا غیرواقعی دوران گذشته، بر افکار عمومی بیشتر است. گذشته خوب یا بد گذشته است، آن را فقط برای عبرت آموزی باید به یاد داشت. مهم آیندهای است که پیش روست.
گذشته میدان علاقۀ افراد نابالغ است تا بر سر آن نزاع و ستیز کنند. انسانهای بالغ به آینده و بهبود آن نظر دارند.