خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا(برکیست)، تاکنون بازارهای جهانی، بهویژه بازارهای بورس دچار بحران کرده است. در این میان اساسیترین سئوال این است که آیا این بحران همانند بحران ٢٠٠٨، که از آمریکا آغاز شد و بهسراسر جهان سرایت کرد اینبار نیز این بحران از «بریتانیای کبیر» آغاز خواهد شد؟ آیا بریتانیا، آن جایگاه و جاذبه سابق خود را بهعنوان مرکز بانکی جهان، دستکم برای برخی از سرمایهگذاران جهانی از دست خواهد داد؟ در این راستا، «فلیپ هاموند» وزیر امور خارجه بریتانیا، روز یکشنبه 26 ژوئن اعلام کرد که «عدم دسترسی بریتانیا بهبازار مشترک اتحادیه اروپا، نتایج بسیار فاجعهباری برای اقتصاد این کشور خواهد داشت». آیا بحران اتحادیه اروپا با خروج انگلستان شدیدتر خواهد شد؟!
پس از یک کمپین چهارماهه که آن را شکاف ایجادکنندهترین کارزار در تاریخ سیاسی بریتانیا توصیف میکنند، رایگیری در شب 23 ژوئن ساعت 22 بهوقت گرینویچ پایان یافت.
پنجشنبه 3 تیر 1395 برابر با 23 ژوئن 2016، همهپرسی بریتانیا برای ماندن در اتحادیه اروپا یا خروج از آن برگزار شد. نتایج این همه پرسی، نشان میدهد کارزار «خروج» با بهدست آوردن 9/51 درصد آرا پیروز شده است؛ 4/17 میلیون نفر به «خروج» و 1/16 میلیون نفر به «ماندن» رای دادهاند.
شورای اجرای انتخابات بریتانیا میگوید شمار شرکتکنندگان بیش از 33 میلیون نفر از ثبتنامکنندگان بود که نشاندهنده مشارکت 72 درصدیست.
در همهپرسی اخیر بریتانیا، گرچه اکثریت رایدهندگان در انگلستان و ولز بهخروج از اتحادیه اروپا رای دادند، اما اکثریت رایدهندگان در ایرلند شمالی و اکثریت چشمگیری از رایدهندگان در اسکاتلند، خواهان باقیماندن بریتانیا در این اتحادیه شدند. رایدهندگان اسکاتلندی دو سال پیش در یک همهپرسی بهباقی ماندن در بریتانیا رای دادند. اما بلافاصله پس از اعلام پیروزی طرفداران خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، حدس و گمان درباره تلاش مجدد برای جدایی اسکاتلند از بریتانیا آغاز شد.
حزب ملی اسکاتلند، پیشتر هشدار داده بود که اگر بریتانیا در کل بهخروج از اتحادیه اروپا رای دهد ولی اسکاتلندیها بهادامه عضویت رای دهند، اسکاتلند «برخلاف میلش» از اتحادیه اروپا خارج خواهد شد و این اتفاق میتواند دلیلی برای برگزاری یک همهپرسی جدید برای استقلال باشد.
البته ناکامی این حزب در کسب اکثریت کرسیهای پارلمان محلی اسکاتلند عملی کردن این خواسته را سختتر میکند، ولی رای مردم بهخروج از اتحادیه اروپا و تاثیر آن بر آینده بریتانیا بهعنوان یک کشور واحد برای دولت مرکزی مایه نگرانی است.
نیکولای استورجن وزیر اول اسکاتلند از بریتانیای کبیر، با مشخص شدن نتیجه همهپرسی حوزه انتخابیه خود اعلام کرد که اسکاتلند آینده خود را در ماندن در اتحادیه اروپا میبیند.
او در این خصوص گفت: اگرچه شمارش آرای همهپرسی انگلیس برای خروج و یا ماندن این کشور در اتحادیه اروپا همچنان ادامه دارد، اما نتایج اولیه این همهپرسی در اسکاتلند از پیروزی چشمگیر طرفداران ماندن خبر میدهد که این بدان معنی است که مردم اسکاتلند تصمیمی برای خروج از اتحادیه ندارند و میخواهند مستقل از انگلیس باشند.
آخرین آمارها در اسکاتلند نشان میدهد که 7/62 درصد از رایدهندگان به ماندن و 3/37 درصد بهخروج اسکاتلند از اتحادیه اروپا رای دادند.
انگلیس در سال 1993 میلادی بهاتحادیه اروپا پیوست و بهنهمین عضو این اتحادیه تبدیل شد. اتحادیه اروپا بهاضافه انگلیس، 28 کشور عضو دارد و در مجموع با 500 میلیون جمعیت بزرگترین بلوک اقتصادی جهان است.
بهنظر میرسد سران اتحادیه اروپا از نتایج همهپرسی انگلستان بسیار عصبانی هستند. چرا که اکنون آلمان و 5 کشور پایهگذار اتحادیه اروپا بر بریتانیا فشار میآورند تا مذاکرات برای خروج از این اتحادیه را هرچه زودتر شروع کند.
پس از دیدار وزرای خارجه 6 کشور اصلی پایهگذار اتحادیه اروپا، فرانکوالتر اشتاینمایر، وزیر امور خارجه آلمان، روز شنبه 25 ژوئن، در برلین گفت: «روند خروج بریتانیا باید با سرعت هرچه بیشتری انجام گیرد تا تکلیف همه هرچه زودتر روشن شود».
با وجود آن که عضویت انگلیس در اتحادیه اروپا مزایایی نظیر دسترسی نامحدود بهبازار 15 و نیم تریلیون دلاری این اتحادیه را دارد اما شرایطی را نیز ایجاد میکند که بسیاری از انگلیسیها آنها را دشوار میدانند. آری، تصمیم مردم بریتانیا بهخروج از اتحادیه اروپا، یک کابوس بزرگ نه تنها برای سران این اتحادیه، بلکه برای همه بلوکهای سرمایهداری است.
اکثر اسکاتلندیها بهبقا در اتحادیه اروپا رای دادهاند و همین میتواند جدایی آنها را از بریتانیا در پی داشته باشد. موضع ایرلند نیز قویتر از پیش خواهد شد، چرا که مرز خارجی اتحادیه اروپا اکنون از میان خاک ایرلند میگذرد.
بحران اقتصادی و بیکاری در اتحادیه اروپا حل نشده بدهیهای دولتی نیز بیشتر زیانبخش بود تا سودمند. تاکنون کشورهای ثروتمند همچون آلمان احساس میکردند که صاحب بازار بزرگی شدهاند و کشورهای فقیر نیز احساس میکردند که تکیهگاه با ثباتی پیدا کردهاند. اما امروز همه این رویاها بر باد رفته و بحرانها نفسگیر شده است.
در حالی که شهروندان آگاه جهان بهویژه مزدبگیران و استثمارشدگان، برای تحقق آرامش و امنیت دست و پنجه نرم کرده و هر راهی را آزمون و خطا میکنند، اما شواهد نشاندهنده آن است که در برخی موارد آرامش بهرویایی دست نیافتنی تبدیل شده است. اروپا نیز در این میان مستثنی نیست. اروپاییها هنوز بر بحرانها و مشکلات اخیر اقتصادی گسترده شده در سطح قاره فائق نیامدهاند که با بحران دیگری روبهرو شدند.
بحران پناهجویان و مهاجرت بهعنوان چالشی بزرگ در مقابل اروپا قرار دارد. اختلافنظر در این مورد میان دولتمردان تا جایی پیش رفته که بعضا در مواردی منجر بهدرگیری لفظی میان آنها شده است. با این وجود، بحران تازه بهنظر عمیقتر، شدیدتر، پیچیدهتر و ملموستر از همه بحرانهای پیشین است. اینبار بحث بر سر ارز یا کمک مالی یا یارانه کشاورزی نیست، بلکه بهمسائل اساسی نظیر انسانیت و یکپارچگی بازمیگردد، که اتحادیه اروپا مدعی هر دوی آنهاست.
بحران پناهجویان با دیگر چالشهای موجود همزمان شده و این خطر وجود دارد که آنها را پیچیدهتر سازد، چالشهایی از قبیل: گسترش طرفداران خروج از اتحادیه اروپا، بدهی یونان و حفظ ناحیه یورو؛ اصلاحات اتحادیه اروپا، رشد بیکاری، گسترش اعتراضت کارگری همچون فرانسه، مسئله بازنشستگان، رشد ناسیونالیسم، فاشیسم، مذهب و تروریسم؛ جنگهای لیبی، سوریه، عراق، افغانستان، نیجریه، سومالی، سودان، یمن و…
بهاین ترتیب، واقعیتهای اقتصادی، سیاسبی و اجتماعی تاکنون اتحادیه اروپا، نشان دادهاند که بریتانیا بدون اتحادیه اروپا و اتحادیه اروپا بدون بریتانیا نمیتوانند در شرایط جهانی تاثیراتی موثر بگذارند. اما آنچه که مسلم است پس از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، اعتبار این اتحادیه کاهش خواهد یافت و بهچالشهای پیش رویش افزوده خواهد شد.
با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، آلمان مهمترین شریک خود را از دست داد. بیتردید اتحادیه اروپا در هفتهها و ماههای اولیه دچار تکانهای اساسی خواهد شد.