همهٔ نظامیان در ارتشهای جهان بوضوح میدانند؛ فرمان «آتشبهاختیار» زمانی که صادر میشود تمامی یگانها و عناصر میدانی موظفند صحنهٔ عملیات را بصورت نمادین ولی در نهایتِ خشونت و با استعدادِ کامل به آشوب بکشند تا سران و فرماندهانشان بتوانند از مخمصه بگریزند.
بدین ترتیب؛ اولاً : دیدهبانان ملت بایستی بشدت مراقب گلوگاههای فرارِخائنین و جنایتپیشگان باشند.
و بعد؛ هیاهوی دستنشاندگانِ مزدبگیر را بِرَغم خسارات و صدماتی که میزنند آنچنان جدّی تلقی نکنیم چون اردوگاهشان متلاشی شده و فاقد پشتوانهاند. اما ضروری است یکایکشان نزد مردم شناسایی شوند تا همانند دوران پس از جنگِتحمیلی که دقیقاً جنگنرفتهها، غنیمتخوار شدند ـ دزدانِ مزدور، مجدداً بر جایگاه مدعی تکیه نزنند.
بنابراین بدانیم چالشی که متحجّرینِ واپسگرا در روزهای پس از پیروزیِ ارادهٔ ملتِ آزادیخواه، با شدت هرچه تمامتر (در برابر برگزیدهٔ شایستهٔ مردمی) بروز میدهند صراحتاً حکایت از این دارد که استبداد در سراشیبی سقوط قرار گرفته است.
نکتهای که یادآوریاش برای پیشگیری از انحراف در روند مطالبات صلحجویانهٔ ایرانیان ضرورت دارد مقابله با براندازی است. اصلاحات توانائیِ پاسخگویی به تمام حقوق شهروندی را بطور مطلوب داراست و قادر است با حمایت مردم تحت ستم و با تغییر خطمشئ «رفرم»، خودکامگیهای دیکتاتورمآبانه را از کشور بزداید.
اکنون همگان به درستی دریافتهاند که سحر نزدیک است.