خبر بازداشت حسین فریدون جدید بود اما غیرمنتظره نبود چون اونایی که در جریان کنشهای سیاسی هستن انتظار این اتفاق رو میکشیدن فقط زمانش باید تعیین میشد تا ضربه به روحانی (که فعلا نماد ملت در برابر استبداد شده) ضربهای حداکثری باشه.از زمانی که مدیرعامل بانک ملت بازداشت شد انتظا بازداشت حسین فریدون میرفت اما چون پروژه بانک ملت نارس بود (زودتر از موعد اجرا شد) عملا دستگیری حسین فریدون نفع زیادی نداشت و میشد یه جورایی در مناظرهٔ انتخاباتی اردیبهشت از این پروژه استفادهٔ تبلیغاتی (تخریباتی!!) کرد که زحمتشو رئیسی کشید اما نتیجه نداد و آرای روحانی به 24 میلیون بالغ شد.
بازداشت مدیرعامل سابق بانک ملت و حسین فریدون توسط سپاه انجام شده و این علامت روشنی از پروژهٔ کشدار برای منافع یک گروه سیاسیه. اینکه اژهای تصریح میکنه که بازداشت فریدون درحد تأمین وثیقهس صرفاً برای کاستن از شدت عکسالعمل احتمالیِ روحانیه وگرنه اجرای گام به گام پروژهٔ برخورد با روحانی، سرجاشه.
از اینکه فریدون تخلف داشته یا نه نمیدونم اما رهبری که درواقع شخصاً نوع برخورد با روحانی رو کنترل میکنه در اظهارات علنی بعد از انتخابات سرنخهای مهمی رو در جهت برخورد با روحانی بروز داده، مثل :
1- عدم اظهار تبریک به رئیس جمهور منتخب 24 میلیونی
2- داستان آتش به اختیار
3- معادل سازی زمان کنونی با دوره ریاست جمهوری بنی صدر
اگه رضایت درمورد بازداشت حسین فریدون (بدون مشورت با رهبری غیرممکنه که برادر رئیس جمهور بازداشت بشه) رو هم به این گزینه ها اضافه کنیم ، مشخص میشه که این سرنخها کاملاً با همدیگه ارتباط دارن و قطعات یک پازل محسوب میشن.این تحلیل، کلّاً بازداشت حسین فریدونه بنظر من.
اما تحلیل از منظر عدالت قضایی هم داریم که واقعاً جالبه. ـ درباره بازداشت حسین فریدون رسانههای وابسته به طیف بازداشت کنندگان صحبت از فساد مالی میکنن که البته فعلاً در حد اتهامه و باید منتظر باشیم ببینیم نتیجه اتهامات چی میشه. عین این اتهامات به یاسر هاشمی رفسنجانی هم وارد شد و علیرغم اینکه متهم علناً خواستار انتشار محتویات اتهامات و دفاعیه شد اما دستگاه قضا نپذیرفت (کاری که بارها درمورد برادر حاج حسین صاحاب کیهان کرده و کلی هم کیف کردن از این کار).
اتهاماتی هم به دو تن از برادران رئیس دستگاه قضا وارد شده بود (کارچاق کنی و داستان زمینهای ورامین) که هردو مهر عدم رسیدگی خورد. داستان حسابهای شخصی رئیس قضا هم علیرغم پیگیری علنی و مکرر صادقی نماینده مجلس حتی در مجلس قرائت نشد چه برسه به پیگیری قضایی!!!، سعید طوسی هم بعد از 5 سال دوباره کار قرآنی!!! خودشو شروع کرده، سعید مرتضوی هم از 88 تا حالا درحال محاکمهس و با 4 تا محافظ و لبخند ملیح (کریه) گاهی میاد دادگاه و چرخی میزنه میره!! ، قاتلین قتلهای زنجیرهای رو که بیخیال، ضارب حجاریان هم بهکذا، اسیدپاشها هم که غیب شدن ، آمرین و عاملین کوی دانشگاه 78 و 88 هم که ناشناخته بودن، برادران اشغالگر سفارت انگلیس و سعودی هم فعلاً سرشون شلوغه،و…… پروندههای بسیاری از این دست که یا پیگیری نشدن و یا قرار نبود و نیست که به نتیجه برسن!!
پس میمونه روزنامه نگاران بی پناه و وبلاگ نویسان که دشمنان واقعی نظام هستن و صدالبته نظام درمورد این عوامل میدانی سران فتنه وابسته به اجانب، لحظهای کوتاهی نمیکنه!! و خارج از نوبت به جرایم مهلک اونا رسیدگی و به اشد مجازات میرسونتشون. اینو بهش میگن استقلال قضا که تو کمتر کشوری نظیرش پیدا میشه. این دستگاه قضایی مستقل تا روز تعیین وزرا اصرار بر اجرای عدالتی سنگین خواهد داشت و بعد از تنفیذ هم دوباره برمیگرده به استراتژی تخریب فرسایشی دولت تا ببینیم شب آبستن چه سحری خواهد بود.