سید حسین اطهری
چندی قبل در یادداشتی تاکید کردم که روسیه قابل اعتماد نیست و ما را در نهایت در سوریه تنها خواهد گذاشت.
دلایلی را برای اینکار بیان کردم و امروز نتانیاهو با اعلام اطلاع روسیه از حملات جنگنده های آنها به نیرو ها و پایگاههای ایرانی فرضیه قبلی بنده را تایید کرد.
روسیه در صحنه جهانی یک قدرت درجه دوم تلقی میشود و امکانات اقتصادی و تکنولوژیکی ضعیف آنها را نیازمند غرب ساخته است.
اخراج دیپلماتهای روسی نشان داد که روسها هیچ جایگاهی در نظام بین الملل ندارند و ایران نباید به این کشور اتکا کند و حتی ایران نباید از چین انتظاری داشته باشد.
چین و روسیه هیچگاه حاضر به کمک به ایران نبوده و نخواهند بود و منافع خود را در ارتباط با غرب و بخصوص آمریکا می بینند.
در کنار این بیاد داشته باشید که روسیه نتانیاهو را برای شرکت در مراسم رژه نظامی سالیانه خود برای اولین بار دعوت کرده بود و هنگام درگیری ها وی در روسیه بسر می برد. آیا حملات چندگانه به مواضع ایرانی ها در چند روز گذشته بدون اطلاع روسها بوده است؟
روسیه برای برون رفت از بحران کریمه و اوکراین نیازمند دادن امتیازهایی به غرب است که فدا کردن ایران بهترین راه رسیدن به منافع برای آنها بشمار می رود.روسها به نظر می رسد بدنبال قربانی کردن ایران در سوریه برای منافع ملی خود هستند و برخی اقدامات آنها نشاندهنده اینکار است. روسها در منحلاب اوکراین و کریمه عرق شده اند و نگران برگشت تکفیری های چچنی هستند و از طرفی نیازمند همکاری با غربیها به جهت تکنولوژی عقب مانده خود می باشند.روسها با ما ابتدا دست می دهند ولی از پشت لنگ می اندازند. مواظب قربانی شدن ایران در سوریه علیرغم هزینه های فراوان باشیم و بدانیم بعد اتمام جنگ عبور خط لوله نفت و گاز ما از عراق و سوریه به دریای مدیترانه نیازمند حضور قدرتمندانه در سوریه است.
حال که خیانت روسها و چینی ها آشکار شده است بهتر نیست قدری در سیاستها و برنامه های خاورمیانه ای خود بازنگری کنیم و بدنبال بازی برد_ برد در مقابل خیانت روسها در سوریه و خاورمیانه باشیم. حتما گفتگو با آمریکا و کشورهای غربی بدون دادن و گرفتن امتیاز ممکن نیست اما اگر بازی ما با اخذ امتیازهای گرانقیمت و مناسب برای بقا و حفظ منافع ملی باشد ارزش دادن امتیاز را دارد به شرطی که تضمین های لازم در مداکرات اخذ گردد. این رفتار همچنین امکان اخذ تکنولوژی از غرب را با گفتگو و مذاکره راحت تر میسر خواهد ساخت و مهمترین نکته این است که صنایع ما اکثرا غربی هستند و نیازمند تکنولوژی های مدرن برای نجات اقتصاد کشور هستیم.
چینی ها در زمان تحریم بیشترین استثمار و خیانت ها را نسبت به منافع و منابع ملی ما انجام داده اند ودر گذشته با ندادن پول نفت به ایران کلی وسایل بنجل و بدرد نخور بجای نفت تحویلمان دادند و پولهای زیادی از ایران را بدون کوچکترین سودی در بانکهای خود بلوکه کرده و بعد تحریم ها هم حاضر به پرداخت پولهای ما به دلار نشدند.
الان هم با کم کردن خرید نفت از ایران از نهصد هزار بشکه به سیصد هزار بشکه در آینده عملا ما را در محاصره خواهند گذاشت و چپاول خود را ادامه خواهند داد.
هند ، چین و کره جنوبی خریداران عمده نفت ما هستند که از دو ماه قبل خرید های خود را تقریبا به نصف کاهش داده اند.
تحریم های آمریکا موجب شده است امکان مانور و تنفس در فضای بین الملل برای ما محدود گردد.آیا دوباره در مخمصه تحریم های کمر شکن و محدودیت ساز خواهیم افتاد.
بهترین راهکار در حال حاضر سیاست موازنه منفی است.ارتباط با تمام قدرتها و امتیاز ندادن به هیچکدام از رژیم های قدرتمند جهانی.
پیشنهاد عملی من تحویل گرفتن سفارت آمریکا و ایران در دو کشور بدست خود کشورها و فراهم کردن مقدمات بازگشایی سفارتخانه های ایران و آمریکا در هر دو کشور با توجه به علاقه ترامپ برای گفتگو و مذاکره مستقیم میباشد.
اگر نخواهیم به آمریکا امتیازی بدهیم بهترین روش داشتن رابطه مستقیم و انتقال بی واسطه خواستها به یکدیگر هست.ارتباط با آمریکا لزوما به معنای روابط تجاری و اقتصادی و فرهنگی با آمریکا نیست ولی از قِبَل آن میتوان راحت با اروپاییان مذاکره کرد و امتیازهای تجاری گرفت .
حال که بارها شاهد خیانت روسها و چینی ها بوده و اروپا را ناتوان از اجرای تعهدات بدون اجازه آمریکا می دانیم بهتر نیست با آمریکا رودر رو صحبت کنیم و انتقادات خودمان را مستقیم بیان کنیم.مالزی، ترکیه و…الگوهای خوبی برای رابطه و نقد آمریکا هستند.
بیاد داشته باشیم برای حفظ نظام و ایران گاهی صحبت و مذاکره واجب می گردد.صلح حدیبیه می تواند الگویی والا برای امروز ما به تاسی از نبی مکرم اسلام در مذاکره و گفتگو با مشرکان مکه و دادن امتیازات ظاهری به آنها و رسیدن به پیروزی نهایی یعنی فتح مکه باشد.
گزاره ها قابل نقد هستند
نگام ؛ ناگفته های ایران ما