علی اکبر گرجی
اندیشه ورزی پیرامون آینده و طراحی الگوهای پیشرفت یا توسعه نشانه خردمندی و دوراندیشی است.
از این رو، تامل پیرامون مبانی و سازوکارهای تمدن سازی و فراهم آوردن اسباب بزرگی برای ایران و ایرانی در ذات خود عمل ارزشمندی به شمار می رود.
البته، منطقی است که پیش از طراحی الگوی پیشرفت به تعلیل زمینه ها و چرایی زوال و عدم پیشرفت پرداخت.
امیدوارم پیش از نهایی شدن سند و ورود آن به مرحله اجرا،
مسوولین و متولیان امر فضای نقد کاملا آزادی را فراهم آورند
و از منتقدین و دگراندیشان هم دعوت کنند تا کاستی های سند را فاش کرده
و الگوی دقیق تری برای برافراشتن قله های تمدن در ایران بزرگ طراحی کنند.
آنچه، به صورت کوتاه می توان گفت این است که الگوی فعلی غفلت سهمگین و خطرناکی مرتکب شده است.
این غفلت به مساله ساختار سیاسی و مدیریتی کشور مربوط می شود.
به باور ما، نسبت ناگزیری بین ساختار حکمرانی و ساختار تمدنی وجود دارد.
نادیده گرفتن این نسبت همان خطای مهلک است.
هیچ تمدنی بدون طراحی نظام حکمرانی شایسته قابلیت تحقق نخواهد داشت.
از این رو، اصلی ترین نکته در طراحی الگوی ایرانی – اسلامی
توسعه(پیشرفت) باید طراحی نقادانه، شجاعانه، نوآورانه، خردگرایانه و تجربه-بنیاد نظام سیاسی باشد.
سکوت در این باره می تواند تمام زحمات چند ساله بانیان آن را هدر دهد.
بدون هیچ تعارفی باید به نقاط ضعف و آسیب های نظام سیاسی فعلی پرداخت و راهکارهای اصلاحی را پیش پای زمامداران گذاشت.
به گمان ما، تعصب کورکورانه نسبت به برخی ساختارهای ناکارآمد کنونی روی دیگر عنادورزی است.
عاقلانه و کم هزینه ترین راه تسهیل بازنگری در قانون اساسی و پیراستن نظام جمهوری اسلامی از عیوب ذاتی و عرضی آن است.
نگام ، ناگفته های ایران ما