✍️اکبر دانش سرارودی
این روزها بحث کابینه و توانمندی وزراء جناب رئیسی داغ است و بعضاً «إن قلت» ها و انتقادات جدی و قابل ملاحظهای پیرامون برخی از آقایان به گوش میرسد.
ولی حقیر معتقدم بد یا خوب، این آخرین «فرصت نظام» جهت اصلاح حکمرانی بد، یا رفتن به سمت فروپاشی است.
با عنایت به ساختار قدرت، اینکه وزراء چه کسانی باشند و چه توانمندی و نقشی داشته باشند خیلی مهم نیست.
مهم درک درست یا غلط حاکمیت از این آخرین فرصت است.
اینکه دیگر، دولت ناهماهنگی وجود ندارد و وزراء غرب زده و خود باخته ای وجود ندارند و حسن روحانی فلان فلان شده ای نیست تا کرور کرور فحش و ناسزاهای مان را نثارش نموده و آنها را مسبب تمام ناکامیها و دربدری های ملت معرفی کنیم یادآور شرایط حسّاسی است که نمیتواند خروجی و ماحصلی جز حرکت در سبیل رضایتمندی مردم داشته باشد و قطعاً هیچ بهانهای برای ناکارآمدی و تشدید سختی ها پذیرفته نخواهد بود.
اینکه برجام خوب بوده یا بد؟
پیوستن به FATF یک الزام اجتناب ناپذیر جهت بهره مندی از مبادلات بانکی و پولی با جهان است و بدون بهره گیری از سوئیفت و مقدّمات شفافیت سازی چون پالرمو و FATF و عدم تعامل سازنده با دنیای پیرامونی، حتی امکان ارتباط با روسیه عزیزتر از جان و چین کمونیست به جای مقدّسات نشسته مان را نیز ناممکن میکند و به قول آقایان!
ما در دنیا هیچ دوستی نداریم و حتی آنهایی که ادعای دوستی و نزدیکی داشتند و سالها باج شان داده بودیم نیز جرأت خرید از ما را پیدا نکردند و تابع النعل باالنعل از تحریم های ظالمانهٔ یکطرفه ای پیروی کردند که نتیحه ای جز فربه شدن کاسبان تحریم و خرد شدن استخوان اکثریت ملت نداشت و فرهنگ دینی و انسانی مان را نیز به کل باد هوا کرد.
علی ایحال امروز دیگر بحث گروگانْ بودنِ ملت نیست
که به نظر میرسد لجاجت آقایان در ادامهٔ سیاست نادرست گذشته، خودشان را گروگان سیاست گذاریهای خودشان میکند و چون بهانهٔ به گردن این و آن انداختن نیز از دست رفته، لذا تنها فرصت باقیمانده، یا صَرف تجدید نظر و اصلاح سیاست های غلط گذشته جهت باز کردن راه نفس مردم و ابجاد گشایشی در زندگی آنان میشود.
یا همچنانکه رهبر اصلی انقلاب ۵۷ شاه متکبّری بود که بی توجه به اشکالات بوجود آمده در مسیر «حکمرانی خوب» از شنیدن به هنگام صدای اعتراضات بحق مردم ناتوان بود!
اینک نیز حاکمیت ما، با اصرار بر ماندن در مسیر فاجعه بار گذشته، عملاً رهبری انقلاب جدید، برای طغیان تودههای به تنگ آمده جهت تغییر اساسی و بنیادین شرایطی را بدست میگیرد که در حال خفه کردن همگان است و شاهد دِروی محصول زقّومی میشود که کاشته است.
امید است با قرار گرفتن بر مدار عقلانیت و توجه به خرد جمعی و انتقاد پذیری «حاکمیت مطلقه» موجود به خود آید و این کابینه کاملاً مطیع و فرمان پذیر را در مسیر متفاوتی هدایت کند که ختم به آرامش و رضایتمندی ملت شود نه ختم به انقلاب جدید.