در همان روزهایی که تمام جهان، بهویژه مردم اروپا عزادار جانباختگان عملیاتهای تروریستی در کشورهای خود بودند، در دو کشور عراق و پاکستان و ترکیه تازهترین عملیات تروریستی جان صدها انسان را گرفت و یا زخمی کرد. ترورهایی که در فرانسه و بلژیک بهوقوع پیوسته و بهدرستی همدردی جهانی را بهدنبال داشته اما سئوال این است که چرا چنین همبستگی جهانی با انسانهایی که اتفاقا توسط گروههای تروریستی اسلامی و همفکران همان تروریستها هر روزه در لیبی، عراق، افغانستان، سوریه، پاکستان، نیجریه، سودان، مالی، سومالی و… اتفاق میافتد بهوجود نمیآید؟! این دوگانگی و نگرش بهجان و حرمت و موجودیت انسان ها، از کجا نشئت میگیرد؟ واقعا چه کسانی غیر از حکومتهای سرمایهداری قدرتپرست و پولپرست و گروههای دستساخته آنها، شرکتهای چند ملیتی، بهویژه آنهایی که بهتولید و فروش سلاح مشغولند عامل این همه جنگ و خونریزی، کشتار و ترور و غارت اموال عمومی جوامع مختلف هستند؟!
اما سئوال اساسیتر این است که این جوانانی که در بلژیک دست بهعملیات انتحاری و ترور زدند چرا خود و انسانهای بیگناه را این چنین از بین میبرند؟ در حالی که بسیاری از اینها جوانها تحصیلکرده خود بلژیک و فرانسه بودند؟ واقعا چه عللی باعث شده که هزاران جوانان خارجیتبار، حتی متولد کشورهای غربی و تحصیلکرده جذب نیروهای مرتجع و تروریستی همچون داعش شوند؟ آیا حاشیهنشینی و زندگی در گتوها، بیکاری و فقر، تحقیر و فشارهای نژادپرستی و حمله حکومتهای غربی بهقارههای آسیا و آفریقا از عوامل مهم و عکسالعمل متقابل این جوانان نیست؟
در مورد تروریسم دولتهای غربی و کشتار مردم بهاصطلاح «جهان سوم»، اگر بهتاریخ دور نرویم کافیست که بهوقایع این سه دهه اخیر، نگاهی بیاندازیم تا بهسادگی ببینیم از اولین حمله نیروهای آمریکایی بهعراق در دوران پدر بوش در راستای برقراری «نظم نوین جهانی» تا جنگ داخلی امروز سوریه، چند میلیون انسان جان خود را از دست داده و معلول و یا آواره شدهاند. چند ده هزار زندانی در زندانهای مختلف سازمان «سیا» در کشورهای مختلف جهان و دولتهای مستبد دیگر در زیر شکنجه شکنجهگران حرفهای آنها، مورد تجاوز قرار گرفته و یا جان دادهاند!
نتیجه یک پژوهش بینالمللی، نشان میدهد که شمار قربانیان حملات تروریستی در دنیا بهشدت بالا رفته است. در سال ۲۰۱۴ جهان شاهد رشد کمسابقه تلفات انسانی در پی عملیات تروریستی بوده است. بهگزارش انستیتو صلح و اقتصاد در لندن، ۳۲ هزار و ششصد و پنجاه نفر در حملات تروریستی کشته شدهاند که این آمار افزایشی ۸۰ درصدی نسبت بهسال ۲۰۱۳ را نشان میدهد.
طبق پژوهشهای این نهاد، هزینه اقتصادی تروریسم جهانی نیز به شکل فزایندهای رشد کرده است: این خسارت در سال ۲۰۱۴ معادل ۵۳ میلیارد دلار بوده که ده برابر میزان آن در سال ۲۰۰۰ است.
پیامدها و خسارات تروریسم تنها بهکشورهای غربی محدود نبودهاند بلکه شامل افغانستان، عراق، نیجریه، پاکستان و سوریه نیز میشوند. ۷۸ درصد ترورها در کشورهای یادشده رخ دادهاند. گزارش انستیتوی یادشده روز سهشنبه ۱۷ نوامبر در لندن منتشر شد، وخیمترین وضعیت در عراق عنوان شده؛ کشوری که آمار قربانیان حوادث تروریستی آن در سال ۲۰۱۴ حدود ده هزار نفر بوده است.
در گزارش این انستیتو که بر پایه دادههای دانشگاه مریلند آمریکا استوار شده، دلایل متعددی برای رویکردهای تروریستی برشمرده شدهاند. استیو کیللی، مدیر این نهاد، تفاوت محرکهای تروریسم در کشورهای توسعهیافته و توسعهنیافته را کاملا متفاوت ارزیابی کرده است: «در غرب دلایل اقتصادیـاجتماعی، بیکاری جوانان و مواد مخدر عامل گرایش بهتروریسم هستند. در خارج از حوزه اروپا و کشورهایی که عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه نیستند، رابطه مستقیمی بین کشمکشهای سیاسی، فساد اداری و خشونت وجود دارد».
کیللی افزوده که از میان یازده کشوری که بهشدت درگیر تروریسم هستند، ده کشور بالاترین نرخ آوارگی و پناهجویی را دارند. در پژوهش انستیتو صلح و اقتصاد تاکید شده که حدود ۹۲ درصد تمام حملات تروریستی در فاصله سالهای ۱۹۸۹ تا ۲۰۱۴، در کشورهایی روی دادهاند که درگیر خشونت و مناقشات سیاسی بودهاند.
انستیتو صلح و اقتصاد در لندن، یک نهاد تحقیقاتی جهانی است که درباره صلح و منافع اقتصادی صلح فعالیت میکند. در گزارش سازمان بینالمللی آکسفام که در زمینه ریشهکن کردن فقر، گرسنگی و بیعدالتی فعالیت میکند اعلام شده است نابرابری توزیع ثروت بین مردم جهان در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ بیشتر شده است. بر اساس این گزارش در ۵ سال گذشته، ثروت این ۶۲ نفر بیش از ۴۳ درصد رشد داشته است و در سال ۲۰۱۵ بهاندازه تولید ناخالص داخلی کشور صنعتی کانادا(یکی از اعضای گروه هفت کشور صنعتی) رسیده است.
آکسفام اعلام کرده است سال ۲۰۱۵ سال از سرگیری رشد و شکوفایی اقتصادی پس از بحرانهای اقتصادی پس از ۲۰۰۸ بوده است اما از این روند رشد افراد ثروتمند و توانگر استفاده کردهاند و بهفقرا و طبقه متوسط بهره چندانی نرسیده است. در گزارش آکسفام، همچنین بهافزایش شکاف درآمدی و دستمزدی بین زنان و مردان نیز اشاره شده و تاکید شده است این شکاف بهجای جبران و کاهش، تشدید شده است. از میان ۶۲ ثروتمند مطالعه شده ۵۳ تن از آنها مرد هستند.
آکسفام در گزارش خود تاکید کرده است در سالهای گذشته، جهان شاهد افزایش شکاف بین درآمدها و دستمزدها نیز بوده است. برای مثال در آمریکا از سال ۲۰۰۹ بدین سو دستمزد و حقوق مدیران برخی شرکتهای آمریکایی تا سطح ۵۵ درصد افزایش داشته است در حالی که تغییر چندانی در دریافتی و دستمزد کارمندان و کارگران عادی روی نداده است.
سال گذشته بانک جهانی رقم کف درآمدی(هر نفر) برای تخمین فقر شدید را تغییر داد و از یک دلار و بیست و پنج سنت دلار در هر روز به یک دلار و نود سنت دلار در هر روز تغییر داد. هم اکنون در آمارگیریهای جهانی هر فردی که روزانه کمتر از ۹۰/۱ دلار آمریکا درآمد داشته باشد، فقیر شدید محسوب میشود. تصور کنید با این مبلغ در بسیاری از کشورهای جهان، حتی یک ساندویچ نیز نمیتوان تهیه کرد؟!
نهایتا سیستم ستمگر و استثمارگر سرمایهداری جهانی، از هر امکانی برای تبلیغ کالاهای خود، حتی برای فروش سلاحهایشان از هر امکانی سوءاستفاده میکند. بهعنوان مثال، «شنل قرمزی» از مشهورترین قصههای جهان است. این قصه قدیمی آلمانی درباره دختری کوچک و گرگی است که میخواهد دختر و مادربزرگش را بخورد.
«آملیا هامیلتون» این روایت از قصه «شنل قرمزی» را نوشته و با پشتیبانی «انجمن ملی سلاح-NRA« منتشر کرده است. «انجمن ملی سلاح» سازمانی آمریکایی است که هدفش ترویج مالکیت سلاحهای گرم و آموزش نحوه استفاده از آن در آمریکاست. کسانی که برای تشدید قوانین خرید و فروش سلاح مبارزه میکنند با وحشت نسبت به انتشار روایت یاد شده از «شنل قرمزی» واکنش نشان دادهاند.
«کارزار برادی برای جلوگیری از خشونت مسلحانه» عمل «انجمن ملی سلاح» را «نفرتانگیز و غیراخلاقی» و در خدمت بازاریابی دانسته است.
این سازمان غیرانتفاعی که برای کنترل سلاح و علیه خشونت مسلحانه فعالیت میکند، در رابطه با روایت جدید از «شنل قرمزی» گفت: «قصه با واقعیت خشن تفاوت دارد؛ در واقعیت هر روز حدود ۵۰ کودک و نوجوان در آمریکا بر اثر شلیک گلوله زخمی یا کشته میشوند».(منبع: دویچهوله)
نقش جمهوری اسلامی در گسترش و حمایت از تروریسم
خبرگزاری رویترز، گزارشی از حضور مداحان ایرانی در جنگهای داخلی سوریه منتشر کرده است؛ مداحانی عمدتا نزدیک بهعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران، که بارها تصاویرشان با لباسهای نظامی در شبکههای اجتماعی منتشر شده است. در این گزارش آمده است: صدای مردی که صورتی پوشیده از ریش دارد و بهگردنش چفیهای رنگی انداخته، بلند شد، در حالی که شعری دینی را میخواند. اطراف او هم ایرانیهایی تجمع کرده بودند که سینه میزدند و بسیاری از آنها شور گرفته بودند.
سعید حدادیان در سوریه، مداح مشهور ایرانی، در میان داوطلبان جنگ در سوریه، سرودهاش را میخواند. ویدیوی این مراسم ماه ژانویه ۲۰۱۶، در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان از نقش سیاسی رو بهافزایش مداحانی دارد که از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران حمایت میشوند. در دوره اخیر، مداحان نقش برجستهای در افزایش شور و انگیزه برای حضور نظامی در سوریه ایفا کردند. انستیتوی مطالعاتی واشینگتن برای سیاستهای خاوردور میگوید که ماه گذشته، شمار کشتهشدگان ایرانی در سوریه در حمایت از نظام بشار اسد رییس جمهوری سوریه، به ۵۸ تن رسید که یک رکورد است».
حدادیان که عکسهایش هنگام حضور در جنگ سوریه با لباس نظامی منتشر شده در حالی که کمربندی از گلوله های مسلسل به دور خود بسته بود، در پیامی ویدیویی میگوید: «بهسوریه رفتم تا از جنگجویان قدردانی کنم. آنها کاری انجام میدهند که ما نمیتوانیم آن را انجام دهیم». دستکم شش مداح مشهور بهسوریه سفر کردهاند. عکسها و فیلمهای ویدیویی آنها نیز در این سفرها در سایتها و شبکههای اجتماعی منتشر شد.
در ایران، آثار مداحیها در مساجد و پایگاهای بسیج فروخته میشود. در تهران کلاسهای آموزش مداحی برگزار میشود. مداحان مشهور با سپاه پاسداران در ارتباط هستند که مهمترین قدرت نظامی و اقتصادی در ایران بهشمار میآید. موسسههای حکومتی هم بهمداحان حقوق پراخت میکنند و تسهیلات دیگر ارائه میدهند.
حدادیان بارها در حضور علی خامنهای و قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس مداحی کرده است. او همچنین عکسهایی با محمود احمدینژاد رییس جمهوری پیشین ایران دارد که از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳ حکومت کرد؛ دورهای که شاهد شکوفایی مداحیها در ایران بود.
مداحان در تجمعات بسیجیها سرودههایی با خواست سرکوب اعتراضها میخوانند. شماری از مداحان هم از جمله نیروهای سرکوبگر اعتراضها هستند.
پشتیبانی جمهوری اسلامی از مداحان، هماکنون از راه موسسهای خیریه بهنام «بنیاد» که دولت بخش اصلی بودجه آن را فراهم میکند.
نا گفته نماند، ایران تقریبا تنها کشور دنیا است، که افراد با عنوان استشهادی می توانند خود را برای عملیاتیهای تروریستی ثبت نام کنند. سالها پیش، گزارشی از نشریه زن روز در مورد زنان استشهادی ایران و افشای فعالیتهای هولناک تروریستی نیروهای بسیج، باعث لغو امتیاز این نشریه شده بود.