عبدالله جوادیآملی، مرجع تقلید شیعه و مفسر قرآن، چهارشنبه گذشته 5 آبان 95 در جلسه خارج تفسیر خود نسبت به وجود ربا در سیستم بانکداری ایران واکنش نشان داد و برای آن اشک ریخت. او به صراحت از مخالفت با سیستم بانکداری موجود جمهوری اسلامی گفت و آن را در کنار شرابفروشی و سینما آورد: «پیش از انقلاب در راهپیماییها روحانیان جلو بودند، مردم سه جا را آتش میزدند، یکی شرابفروشیها، یکی بانکها و سینماها را آتش میزدند. بعد از انقلاب شرابفروشیها سه قسم شد، یک عده واقعا توبه کردند، یک عده فرار کردند و یک عده رفتند در زیرزمین، بعد از انقلاب سینماها سه قسم شدند، یک عده واقعا توبه کردند، یک عده هم فرار کردند و یک عده هم رفتند به دنبال کنسرتهای زیرزمینی، بانکها اما همچنان باقی ماندند و رباخواری دارند، ما واقعا حرف خدا را باور نکردیم.» [1]
دلنگرانی اصلی امروز جوادیآملی، که در چند سال اخیر به جمع مراجع تقلید قم اضافه شده، وجود ربا در سیستم بانکی است. گویی هیچ مشکل دیگری در این سرزمین نیست یا شاید آیتالله آنقدر غرق خواندن اسفار و خواندن ذکر و ورد است که اخبار مملکتش را نمیشنود. حجم عظیم خبرهای فساد و دزدی و بداخلاقی و تهمت و دغلکاری که از خبرگزاریهای رسمی و داخلی پخش میشود از نظر جوادیآملی دور مانده است. انگار آیتالله در سیارهای دیگر زندگی میکند. کافی است از خانه خود بیرون بزند و در خیابانهای قم راه برود تا حداقل فقر و فساد شهر خود را ببیند. آن وقت شاید بفهمد گریه مزورانه به دلیل وجود ربا، خریداری ندارد.
البته دقیقاً چیزی که مراجع و به اصطلاح زعمای دینیِ مردم را از مردم جدا میکند همین نوع نگاهشان است. جوادیآملی به درستی میداند گریههایش خریدار و دکان و دستگاه دارد و بلد است بازار خود را چگونه گرم کند. در روزگاری که خوراک و آبوهوای ناسالم شیوع پیدا کرده و انواع سرطان به دلیل آلودگیهای مختلف جان مردم را میستاند، گریه بر وجود ربا چه وجاهتی دارد؟ بیشک آیتالله اخبار متعدد نشست و فرونشست زمین در دشتهای ایران را شنیده و از گرد و غبار شدید خوزستان و دیگر شهرهای کشور، که در این سالها زندگی مردم را خرابتر کرده، باخبر است. منتها اصرار او بر این عقبماندگی به دلیل میل به رونقداشتن همان دکان و دستگاه است.
استاد فلسفه حوزه علمیه قم در ادامه حرفهایش گفته: «این (ربا) جنگ با خداوند است.» مگر میشود این استاد حوزه نهج البلاغه نخوانده و از گفتههای امام اول شیعیان راجع به فقر و فساد بیخبر باشد. اینهمه دزدی از مال مردم و خرج منابع کشور در راستای منافع شخصی و گروهی، چطور از نظر او دور مانده است. یعنی آیتالله غیر از خواندن اسفار و فقه و اصول فقط فرصت بررسی سیستم بانکداری را داشته است؟ آیا کسی که به دقت مشکلات شرعی سیستم بانکداری کشورش را بررسی کرده از اخبار روزنامهها و خبرگزاریهای رسمی کشورش بیخبر است؟
از قضا جوادیآملی بهخوبی میداند اگر طرف مردم را بگیرد دیگر دکانش رونقی نخواهد داشت و باید بساطش را برچیند. درست به همین دلیل است که او این عقبماندگی از جامعه را برای رونق دکان و بساطش میپسندد و ترجیح میدهد تنها پیشرفتش این باشد که پس از مرجعیت و بهدستگرفتن زعامت دینی مردم، به جای اینکه همچون گذشته روی زمین بنشیند تکیه بر صندلی دهد.
——————-
1- گریههای استاد برای وجود ربا در سیستم بانکی | رسانیوز.