✍️حبیب رمضانخانی
با پایان انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب اقای رییسی، حالا بررسی پس لرزه ها و شگفتی های رخ داده در آن، هر روز ابعاد جدیدی به خود می گیرد. در یک سو اصلاح طلبان که با گسست نیروها و عدم انسجامی که در اتخاذ موضع واحد در مورد انتخابات داشتند، یک شکست بزرگ را متحمل شده و با اذعان به آن، دنبال تغییرات اساسی و گرایش به جامعه مدنی به جای توجه به قدرت هستند. در جانب دیگر جناح اصولگرا قرار دارد که بعد از اینهمه تلاش و بهره گیری از هر ابزاری، از شوق پیروزی در میدان بی رقیب و رسیدن به آرزوی یکدست سازی قدرت پایکوبی کرده و پیروزمندانه قدرت نمایی و عقده گشایی می کند!
اما آنچه بر موضع جناح پیروز حاکم هست، برخلاف جناح رقیب، مصادره و توجیهی هست که برای برجسته کردن پیروزی خفیف خود انجام می دهند. در این رابطه از مواردی که بدجوری در روز انتخابات نمود یافته و تو ذوق می زند، آمار مشارکت پایین و تعداد بالای آرای باطله هست که با فروکش کردن شادی اولیه، جناح پیروز نمی تواند آن را هضم کند! در نتیجه به هر دستاویزی برای توجیه و کم اثر کردن آن دست می یازد.
یک روز خبرگزاری فارس می نویسد؛ « چون مردم از پیروزی آقای رییسی مطمئن بودند، در نتیجه زحمت حضور به خود ندادند» روز بعد امام جمعه موقت تهران، جناب احمد خاتمی و دیگرانی گرمای هوا و بیماری کرونا را عامل اصلی مشارکت پایین ذکر می کنند! نهایت بزرگ خاندان این جناح! روزنامه کیهان به میدان آمده و دلیل اصلی این آمار را به جز اقدامات دولت روحانی، ترس پیرمردها و پیرزن ها از کرونا می داند!
بر اساس تجارب تاریخی و نظر کارشناسان امر، حکومت ها زمانی رو به زوال و سستی می گذارند که حاکمانشان قادر به پاسخگویی به نیازها و مطالبات روز مردم نبوده و بین آن ها فاصله زیادی ایجاد شده باشد. زمانی محمدرضا شاه در سال های منتهی به اواسط دهه پنجاه، معترضان را عده ای آنارشیست و کمونیست نامید، وقتی صدای اعتراضات بالا گرفت توطئه کشورهای غربی و روحانیون مذهبی را برجسته کرد و نهایت زمانی صدای انقلاب را شنید که نه امکان و زمانی برای پاسخگویی بود و نه اعتمادی برای جلب مردم مانده بود.
حال مسئولانی که در پی توجیه و فرافکنی از بی اعتمادی مردم هستند بایستی مدنظر داشته باشند که این دست و پا زدن ها و فرار از حل مساله، نه تنها مردم را قانع نمی کند، بلکه بر بی اعتمادی بیشتر دامن زده و بر حجم نارضایتی ها خواهد افزود. یادمان باشد این مردم همانی هستند که در صحنه های جنگ تحمیلی در گرمای سوزان تابستان خوزستان و سرمای کشنده زمستان کردستان هشت سال دلیرانه پایداری کردند. در سال های گذشته بارها حضور حداکثری در پای صندوق را باوجود تمام مشکلات به ثبت رساندند. حال نفهمیدن دلایل قهر مردم و تفسیر به غلط، نه تنها باعث فراموشی و پاک شدن مشکل نمی شود، بلکه موجبات القای تحقیر و دهن کجی به مردم بوده و استمرار بر این تصمیم و رویه نتیجه آن فرافکنی خواهد بود.
پس آقایان بایستی واقعیت ها را قبول کرده و بدانند، اولا در وضعیت اقتصادی مردم که عامل اصلی رویگردانی هست، خود از مسببان آن بوده و نمی توانند با محدود کردن به دولت روحانی از خود سلب مسئولیت کنند. خاصه اینکه در این سال ها با اقدامات مخربشان از کارشکنی در اجرای برجام تا مخالفت با تصویب fatf و غیره از عوامل اصلی بالا رفتن قیمت ارز و تورم بودند.
دوم، آرای باطله گواهی هست که محدودیت های اعمال شده از سوی شورای نگهبان از عوامل اصلی رویگردانی مردم بوده که با تایید و اقبال شما صورت گرفت. خاصه اینکه رهبری نیز به رد صلاحیت ها انتقاد کردند و در ادامه وحید حقانیان مشاور ایشان از هراسی پرده برداشت که در صورت انصراف سه کاندیدای دیگر عملا نظام را با چالش مواجه می کرد.
در آخر؛ حال که شما پیروز میدان نام گرفته اید و با حذف کامل جناح مقابل، حاکمیت یکدست در اختیار و جولان شماست، واقعیت ها را چون در خفا، در ظاهر نیز بپذیرید و اعتراف کنید. مردم را ببینید، سعی در اصلاح وضع موجود شده و با این فرافکنی خود و همراهان باقی مانده را فریب ندهید. بدانید و آگاه باشید تا انتخابات بعدی دوسال و چند ماهی بیشتر نمانده. مجلس انقلابی! که برخلاف شعارهایشان در عمل منتهی به هیچ کار مفیدی نشد که اگر داشت انگیزه ای برای افزایش مشارکت خلق می کرد! پس می ماند عملکرد دولت جوان انقلابی! که با اقدامات اصلاحی خود و بر مدار مردم شدن قسمتی از این بی اعتمادی را برگرداند. مسلما اگر در این راه موفق نباشد، این آخرین وعده و امیدی که به مردم داده اید نیز از کف رفته و بر شما نیز آن خواهد رفت که امروز بر اصلاح طلبان رفته.