✍? احمد حیدری
آقای اراکی عضو مجلس خبرگان گفته است: «معنای انتخابات این است که مردم اعلام کنند ما فرمانبر این نظام هستیم و میخواهیم برای ولی فقیه بازوی اجرایی خوبی انتخاب کنیم». قطعا پشتیبانی از نظام در آنجا که عملکردش صحیح است، و انتقاد ناصحانه در مواردی که عملکردش صحیح به نظر نمیرسد، وظیفه هر انسان متعهدی است[متعهد به خدا، دین، پیامبر، وطن و مردم] و چه بسا پشتیبانی یا انتقاد زمانی با شرکت نکردن در انتخابات بهتر تحقق یابد و اثرگذارتر باشد و تشخیص بهتر بودن شرکت یا عدم شرکت، حق افراد و به عهده خود آنان است و دیگران حداکثر میتوانند راهنمایی و نصیحت کنند.
مردم با شرکت در انتخابات اعلام میکنند که «سالارند» و بقیه مسئولان نظام باید به نیابت و وکالت و مطابق خواست آنان عمل کنند و اگر احساس کنند دیگران ادعای «سالاری» دارند و مردم را کنار زدهاند، برای نشان دادن «سالاری» خود از شرکت در انتخابات شانه خالی میکنند. این معنای واضح و تردیدناپذیر «مردم سالاری» است و در همه قاموسها و بیانات امام خمینی و رهبری بارها تکرار شده و در قانون اساسی و میثاق مردم و حاکمان نهادینه گردیده است گر چه بعضی از عالمان حوزوی مطابق با قرائت ناپذیرفتنی خود از اسلام، «مردم سالاری» را «شرک» و انتخابات و «رأی مردم» را زینتی و بسته به اراده حاکم و ولی فقیه و برای بستن دهان دشمنان میدانند!
«رئیس جمهور» به انتخاب خود مردم، رئیس و مدیر «جمهور» میشود تا بر اساس قانون مصوّب نمایندگان جمهور و با تدبیر و توانمندیای که دارد، امورشان را اداره کند. کسی که واجد رأی اکثر[نصف بعلاوه یک] واجدان حق رأی نباشد، به طور طبیعی «رئیس جمهور» نیست و تصدّی این مقام توسط او مشروعیت دینی ندارد و تصدّیاش در حکم تحمیل و ظلم است و دین با تحمیل به شدّت مخالف است.
تعریف رئیس جمهور به «معاون اجرایی رهبری» نه با معنای «مردم سالاری» و «جمهوریت» در لغت نامهای سازگاری دارد؛ نه هیچ کس این معنا را از آن برداشت میکند و اراده مینماید. مردم در انتخابات میخواهند نماینده خودشان برای اداره کشورشان را انتخاب کنند نه بازوی اجرایی برای ولی فقیه؛ زیرا:
- ولی فقیه مسئولیت اجرایی در کشور[جز موارد نادر] ندارد تا معاون اجرایی کشوری بخواهد.
- چنانچه ولیّ فقیه برای انجام وظایف خودش بخواهد معاون و بازوی اجرایی داشته باشد، طبیعی است که خودش بهتر میداند چه کسی را به عنوان بازوی اجرائی و معاون معیّن کند.
- ولیّ فقیه صغیر و محجور و مردم ولیّ او نیستند که برایش بازوی اجرایی انتخاب کنند. آقای اراکی شما با این بیان و سخنتان، هم به مردم توهین کردهاید هم به رهبری:
مردم را آن قدر ناآگاه دانستهاید که معنای «رئیس جمهور» را نمیفهمند.
مردم را صاحب رأی و حق انتخاب برای برگزیدن رئیس خودشان ندانستهاید.
بر خلاف تصریح قانون اساسی در اصل 113 که رئیس جمهور را «پس از مقام رهبری عاليترين مقام رسمي كشور و مسئول اجراي قانون اساسي و رئیس قوه مجريه جز در اموري كه مستقيما به رهبري مربوط ميشود» میشمرد، شما او را به بازوی اجرایی رهبری تنزّل دادهاید که لابد همسطح با رئیس قوه قضائیه و رئیس قوه مقننّه است که طبیعتا از نظر شما بازوان قضایی و تقنینی رهبری هستند![در حالی که رئیس مجلس نیز یکی از نمایندگان مردم برای امر قانونگذاری است که توسط دیگر نمایندگان به ریاست و برای اداره مجلس برگزیده شده است].
ولیّ فقیه را هم صغیر و محجور شمردهاید که خود نمیتواند و صلاحیت تعیین معاون اجرایی خود را ندارد و مردم ولیّ او هستند و برایش معاون اجرایی تعیین میکنند! و باید حداقل برای 4 سال معاون اجرایی انتخاب شده توسط مردم را با همه ناشایستگی و با وجود انتخاب بد مردم تحمّل کند![این سخنان را در این سالها به کرّات شنیدهایم].
جناب آقای اراکی؛ از آنجا که شرایط را برای حضور حماسی و شورانگیز مردم مناسب نمیبینید، برای توجیه عدم حضور مردم یا مانند دیگر دوستانتان حضور حماسی و شورانگیز مردم را «احساسی و فاقد بصیرت» میشمارید که بدان نیازی نیست و حضور «اقلیّت بصیر!» را کافی میشمارید و با این توجیهات، معلوم نیست چه نیازی به حضورهای حماسی در انتخاباتها و همهپرسیها بود که امام و مراجع همیشه به آن دعوت میکردند و چرا رهبری از حضور حماسی مردم در دوم خرداد 76 آن گونه تجلیل کرد؟! یا مثل شما به تحریف معنای انتخابات اقدام میکنید.
کاش به جای این دست و پا زدنهای غلط، در راستای وظیفه «عالم بودنتان» بر مجریان و ناظران انتخابات نهیب میزدید و از آنان به جدّ میخواستید زمینه حضور حماسی و شورانگیز مردم را فراهم کنند. خدایا تو شاهد باش ما آنچه لازم بود، گوشزد کردیم.