پس از درگذشت خواهر زهرا رهنورد، میرحسین موسوی در منزل باجناقش، نقرهکار حضور یافت.
چه رویارویی دردناکی!
مجتبی نجفی
میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در برابر منزل شوهر خواهر خانم رهنورد. زهرا رهنورد چند وقتی است عزادار مرگ خواهرش هست. ببینید گرد پیری را.
یکبار کروبی نامه ای نوشت و گفت با توجه به شناختش از روحیه حاکم وقت، پرونده حصر را عزرائیل مشخص میکند. منظورش این بود مرگ محصورین یا مرگ “آن دیگری” پایان مساله حصر است. منظور کروبی از “آن دیگری” آیت الله خامنه ای است که این روزها بسیاری ناامید از تغییر دیدگاه هایش به انتظار دست تقدیر و قدرت سرطان نشسته اند.
من هیچوقت دوست ندارم برای کسی آرزوی مرگ کنم و دوست دارم طرف اصلاح شود و جبران کند. فرصتی که آیت الله خامنه ای از دست داده و کینه، بغض، انتقام و…را بر تاریخ خشونت بار انقلاب افزود. اصلاح که نکرد خرابتر کرد. ویرانه استبداد را ویرانه تر کرد. از کشتن معترضان، اسیران تا بیماران کرونایی که صد به صد به خاطر لجاجت یک نفر جان دادند.
چه سرنوشت تلخی برای ظالمان آن روز که با مرگ مواجه شوند. نه سپاهی دارند نه ندیمی. نه از چاپلوسان خبری است نه از مافیا. آن روز خویشتن دیکتاتور با واقعیت آن همه ستم در انبوهی از تاریکی مواجهه میشود. چه رویارویی دردناکی…