رضا مشهدی
یک خشم فروخورده ای در بین مردم میبینم که خیلی ترسناکه. مثل آتشفشانی که با کوچکترین تحریک ممکنه فوران کنه. مردم اکثرا عصبی و پر از خشم و کینه هستند. گاهی میبینم دو نفر که همدیگه رو نمی شناسند سر یک مسئله کوچیک چنان با هم کینه ورزی می کنند، گویی هزار سال پدرکشتگی، پشت این دشمنی خوابیده.
آستانه تحمل مردم به شدت پایین آمده. گذشت برابر شده با حماقت. در وقت اختلاف سر یک مساله کوچیک چنان از خشم و کینه انباشته هستند که از هیچگونه دشمنی دریغ ندارند. بدون اینکه به تناسب جرم و مجازات فکر کنند.
با دوستی مطرح کردم. گفت این مردم توسری زیاد خوردن. آدمی که توسری زیاد بخوره عقده ای میشه، بی رحم میشه. کافیه ضعیف تر از خودش رو گیر بیاره. از هیج جنایتی رویگردان نیست.
میگم یک دفعه به خودمون نیاییم ببینیم همه مون زامبی شدیم.
نگام ، ناگفته های ایران ما