- سهند ایرانمهر / منبع: کانال تلگرامی سهند ایرانهمر
اکنون، دستگیری گرداننده سایت «آمد نیوز» در صدر اخبار است. اینکه او چگونه دستگیر شده است در چارچوب شگردهای مدرسه ای نهادهای اطلاعاتی و امنیتی، موضوع جالبی است اما از نگاه جامعه شناسی سیاسی بخشِ بی اهمیت ماجراست.
برآمدن آمدنیوز به نوبه خود، موضوع قابل تاملی است. آمدنیوز به خوبی دریافته بود که :«شایعه، حاصل ضرب اهمیت در ابهام است» و آنچه در ایران امروز، فراوان است مسایل قابل اهمیتی است که در پرده ابهام است. دلیل دیگر اقبال به آمدنیوز، شناسایی درست مشتری بود. مشتری این کانال، توده مردمی بودند که روز به روز احساس به حاشیه راندن و بی خبر بودن از تصمیم ها و تحولات مهم، گریبان آنها را گرفته بود و در عین حال میدیدند، هزینه سنگین این وضعیت بر گُرده آنهاست. این مردم، هم اصولگرایی را آزموده بودند و هم اصلاح طلبی و هم دولت اعتدال. دوران بحث های منطقی، کرسی های روشنفکری و ایده های توسعه گرا و چه و چه هم برای آنها به سر آمده بود و حتا حکومت هم بدش نمی آمد به آنها بگوید که دهه های هفتاد تا هشتاد، چیزی جز گرفتار آمدن در مفاهیم غربی توسعه و گفتگو و حزب و رسانه و …نبوده است .
آمد نیوز برای این مردم -که جمله کلیدی”کار خودشونه” جزو بدیهیات بود- بسته های خبری را آماده می کرد. این بسته های خبری برای مردم چیز جدیدی نبود اما همه فهم بودن، سطحی بودن و ساده کردن ریشه همه مشکلات در کلید واژه های «خوردن و بردن و کشتن» چنان رسوبات ذهنی آنان را تایید و سرخوشی ناشی از گریختن از ابهام را حل میکرد، که خیلی زود به موضوع اصلی محافل عمومی تبدیل می شد.
کانال آمدنیوز مجموعه ای از اخبار درست و غلط را به مردم ارایه میداد. بتدریج اما اخبار دروغین چنان غلبه یافت و دامنه افرادی مورد هجمه کانال بودند چنان وسعت گرفت که اصولا معلوم نبود به فرض تحقق هرانچا این کانال میخواهد چه کسی قرار است در ایران فردا حکومت کند؟ خبر و رسانه اصول و موازین خاص خود را دارد اما وقتی مخاطب، تودهِ مردمِ آزرده باشد، حق با مشتری است و وقتی این مشتری به تعبیر حافظ «شراب خانگی ترس محتسب خورده» دارد و «دیگ سینه اش جوش می زند»، ساختار خبر نیز باید آکنده از نفرت و به اصطلاح آن چیزی باشد که در تاریخ باعنوان:” “رئالیسیم سوسیالیستی استالین”شناخته می شود.
استالین میگفت:« کلمات باید آبستن نفرت و تحقیر باشند و مجالی برای بحث باقی نماند»(Medvedev, A. Roy, Let History Judge, 1977, p. 532.). در این شیوه، سازنده خبر ترکیبی از حقیقت و دروغ را با کلماتی مشحون از نفرت و با هدف دوقطبی کردن جامعه به هم می آمیزد. برای نام ها، پسوندی تحقیرآمیز انتخاب میکند. برای جریان ها با همه ملحقات و ریشه های پیچیده شان، معادلی طعنه آمیز و عامه پسند برمیگزیند و منتهای راهکارش جز تخریب، هیاهو، شرایط قابل محاسبه با کمیت، و حذف نیست.
روح الله زم، عقل مدبر این کانال، فردی خارج از حوزه نفوذ آموزش و فرهنگ حاکم بر کشور نبود. از خانواده سیاسی داخل نظام. متولد سال انقلاب است و دانش آموخته مدرسه فرهنگ آقای حداد عادل. همانجا که نام های بعدا مشهور شده ای چون یاسین رامین(فرزند محمد علی رامین)، محمد مهاجرانی(فرزند عطاالله مهاجرانی)،حسن میرمحمد علی(داماد شمخانی)نیز در آنجا تحصیل کرده بودند.
شیوه ای هم که او بکار می برد چیزی نبود که تنها از سوی او بکار رفته باشد. رسانه های رسمی کشور از صدا وسیما (با اخبار مستمسک به اره و سیفون و غالبا علیه مخالف و منتقد سیاسی) تا نشریاتی مثل کیهان و اقمار آن، تحت تاثیر پنهان ادبیات چپ پیش ازانقلاب به شکل سازماندهی شده ای این شیوه را عینا علیه مخالفان خود بکار گرفته بودند. تنها فرق آمد نیوز با این شیوه رسمیِ تخریب نهادینه شده در آن بود که کنترل و هدایت منبع جدید تخریب در خارج از مرزها و گاهی خارج از کنترل قدرت بود با این حال حتا آنجا که برخی خبرهای آمد نیوز علیه مخالف مشترک سیستم در داخل بود، توسط همان سایتها یا رسانه های رسمی بازپروری می شد.
اکنون آمدنیوز متوقف شده است و گرداننده آن دستگیر. اما هدف ازاین کار متوقف کردن الگوی ادبیات تخریب، ممانعت از دو قطبی شدن جامعه یا احیای دوباره اصول درست تنظیم خبر و اخلاق سیاسی و رسانه ای نیست.
با اخلال در برابر فعالیت جریان های گفتگو محور ، گفتمان غالب در کنش ها واکنش های متقابل حوزه قدرت وسیاست و حتا مردم جامعه ، همان ادبیات تخریب است و چون توقف آمد نیوز نه بواسطه مخالفت با ادبیات تخریب یا دوقطبی شدن جامعه که مرتبط با امنیت مطلوب قدرت بوده است این ادبیات در کنترل قدرت و در داخل همچنان برقرار خواهد بود و جز حذف یک مهره، تغییر چندانی رخ نداده است.
در جبهه مقابل قدرت نیز همینگونه خواهد بود زیرا هنوز آن معادله “ایهام ضرب در اهمیت” برای مخاطب آمدنیوزی هم برقرار است و کاسبان جدید در آنسوی مرز بی خیال این بازار بزرگ نخواهند شد. از همه اینها مهم تر اینکه، نفس بازداشت گرداننده آمدنیوز خود نقطه زایش تخریب و حذفی جدید خواهد بود، توفانی که گزاره های اصلی آن را در این تحلیل روزنامه کیهان به وضوح می توان دید:
اگر کار باند روحالله زم، تولید و انتشار شایعه، ترور شخصیت نظام، تحریک به آشوب و ایجاد ناامنی و عدم تمکین از قانون بود – که همین است – نشریات زنجیرهای از سال 76 تا به امروز و به تناسب همین ماموریت را دنبال کردهاند. آنها چه در سال 78 و چه در سال 88، آتشبیاران اصلی تحریک به فتنه و آشوب و ایجاد تردید و بیاعتمادی در اذهان عمومی بودند.