سخن دکتر علی مطهری تحت عنوان “زمان شناس باشیم و جوانمرد” و نامهٔ دایی آقای خامنه ای پیرامون دعوت رهبری به دوری از خشونت، کینه ورزی، مظلوم کشی، و انحصار طلبی، حکایت از برملا شدن جنایات و مفاسد حاکمیتی دارد که حکمرانی حکمرانش برپایهٔ نیرنگ و فریب استوار گردیده است.
تبدیل جایگاه رفیع حکومت به مقامی پوشالی، انحراف در آرمان های انقلاب، رودررویی با ملت بویژه نخبگان جامعه، ترویج عوامیگری از طریق اشاعه و نهادینه کردن خرافات، کتمان حقایق و وارونه جلوه دادن واقعیات، سوءاستفاده از گرایشات مذهبیِ مردم برای پوششی بر تاراج مملکت و غارت منابع ملی، ایجاد خفقان و برقراری استبداد در کشور و…، تماماً در راستای افشاء و علنی شدنِ تعبیر و تفسیری از ایدئولوژی است که اتکا بر ظاهری بزک کرده دارد. این ساختار بی محتوا و تهی از معارف و مکارم و فاقد شعور، بوسیلهٔ شعار و اجرای نمایش های پوپولیستی توانسته(طی چندین سال) واپسگراییِ متحجرانه را دیکتاتورمآبانه به ایرانیان متمدن تحمیل کرده و حتی بی پروا در جهت توسعهٔ این حجم از سیاهی و تباهی بکوشد.
اکنون خوشبختانه در اثر شجاعت یافتن دانایان و به ظهور رسیدن ناگفته هایی که پاشنه آشیل قدرتِ نامشروع بوده، آژیر خطر سقوط را به بلندای یأس نزد ظالمین و طلوع فجرامید در مظلومان به صدا درآورده است.
بخشی از پردهٔ خیانتِ سردمداران ِظلم که کنار زده شد و ماهیت دروغین آنها بر عموم مردم معلوم گردید، رعشه بر دستگاه مدعی اقتدار مستولی شد و او را در بهت وحشت فرو برد. همین وضعیت، تحولی عظیم در ساختار موجود را نوید می دهد و بدنهٔ اجتماع به درستی آن را درک کرده است.