فوت ناگهانی آیتالله هاشمیرفسنجانی بهعنوان تنها رکنِ «روحانی» باقیمانده از انقلاب۵۷ آنهم در آستانهٔ انتخابات ریاستجمهوری۹۶ که از حساسیتِ ویژهای «به سبب مواضع تهاجمیِ سینه چاکانِ ولایت برعلیه دولت مستقر» برخوردار است، بسیار مشکوک بنظر میرسید.
عناصر تحریککنندهٔ افکارعمومی نسبت به آن ضایعهٔ تأسفبرانگیز عبارتست از عملکرد نامتجانس و غیرمعقول متولیان امر اعم از رهبری و سپاه «قبل و بعداز فوت» و همچنین شواهد و قرائنِ حادثه از جمله :
ــ عدم حضور تیم پزشکیِ همراه
ــ دورماندن محافظین حلقهٔ یکِ شخصیتهای ویژه
ــ نبودِ هرگونه تصویر از صحنه
ــ انتقال جسد بیجان به بیمارستان و…
***************************
… درکنارهم قرارگرفتن اتفاقاتِ بعد و شاید منبعد (مثل اجرای مانورِ پرواز هلیشات و شلیکِ مَدید و رعبآور اما بیهدفِ توپخانهٔ پدافندی از بام ساختمانهای محلی و در میان انبوهِ سکونتگاههای مردمی ؛ و نیز سانحهٔ دلخراشِ پلاسكو که آزردگی همهٔ ملت ایران را در پی داشت و جانهایی را به قربانگاهِ هوسِ قدرتمداران فرستاد)، نشان از برنامههایی هدایتشده (البته آنچه در اقوال عمومی بر سر زبانهاست) دارد.
پیرامون اتفاق پلاسكو، حواشیِ بسیاری حتی با استفاده از تصاویر موبایلی مردم بصورت کلیپ و همچنین اظهارات کسبه به ثبت رسیده که بر نگرانیهای موجود افزوده است. بعنوان نمونه گفته میشود بر بام پلاسكو توپ ضدهوایی مستقر بوده و مقادیر زیادی مهمات را در طبقات دپو کرده بودند بعلاوه فروریزش ساختمان را «به استناد تصاویر ضبط شده» همزمان با انفجار در طبقات تحتانی میدانند که هیچ ارتباطی با مخازن سوخت که همچنان سالم مانده، نداشته است.
به هر حال اوضاع جاری برمبنای اخباری که از بیماری رهبری در سطح جامعه منتشر شده موجب تشدید نگرانیهایی نسبت به دخالت نظامیان بویژه سپاه در امور سیاسی و ایفای نقش در تعیین رهبر بعدی، گردیده بطوریکه وحشت [«از تداوم حکومت نظامی» با نام جمهوری اسلامی] در اجتماع موج میزند.