✍️ احمد حیدری
بارها یادآور شدهایم که اگر دین اسلام و مذهب شیعه ماندگار شده و خواهد ماند، مهمترین عاملش نوع مواجهه امامان با مخالفان فکری-سیاسی بوده است. این حقیقت در سخن امام صادق(ع) به خوبی بیان شده است: «أَنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّأَلُّفِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِيَّةِ وَ حُسْنِ الْخُلْطَةِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ»(خصال 2/355) (حکومت مخالفان ما بر اساس شمشیر، زور و ستم) و حکومت ما بر اساس ملایمت، همراهی و مهر، وقار، مدارا، جوشیدن با مردم، پاکی و سختکوشی است. باز فرمود: «الْعَالِمُ يَحْتَاجُ إِلَى عَقْلٍ وَ رِفْقٍ وَ شَفَقَةٍ وَ نُصْحٍ وَ حِلْمٍ وَ صَبْرٍ وَ قَنَاعَةٍ وَ بَذْل»(مصباح الشریعه 15) عالم به عقل، ملایمت، شفقّت، نصیحت خالصانه، تحمّل، صبر، قناعت و بخشش محتاج است.
امامان در مواجهه با مخالفان عقیدتی-سیاسی خود مظهر عالیترین درجات این صفات بودند. مواجهه پیامبر(ص) و امام علی(ع) و امام صادق(ع) با مخالفان و افرادی چون ابن کوّاء و ابن ابی العوجاء را ملاحظه کنید. مثلاً ابن ابی العوجاء که به خدا، وحی، نبوت، و دیگر اصول اعتقادی باوری نداشت، در محضر امام حاضر میشد و به راحتی آنها را انکار میکرد و بر باورهایش دلیل میآورد و امام بدون این که تندی کند و تکفیر نماید و …، با محبت او را جواب میداد و برهان میآورد با این که میدانست او نمیپذیرد ولی مگر فقط اوست! آیا نباید دیگر همفکران و غیر همفکران او جواب را بشنوند و مواجهه صحیح با یک منحرف فکری تعلیم گردد تا سند افتخار اسلام و مسلمانی باشد؟ همین ابن ابی العوجاء با این که از امام هدایت نمیپذیرد، ولی نزد دوستانش میگوید و تاریخ سخنش را ثبت میکند که «امام صادق نوری است آسمانی که هرگاه بخواهد، در این جسد مادی میماند و هر گاه اراده کند، به آسمان عروج میکند!»(کافی، 1/75-78)
جمهوری اسلامی میخواهد سلوک سیاسی- اجتماعی امامان را نشان دهد و بشریت را به سوی آسمانی شدن سوق دهد و عالمان چنین رسالتی عظیمی بر عهده دارند. از افتخارات اسلام و شیعه باز بودن باب اجتهاد در اصول و فروع است و استنباطات عالمان دین، معرفتی بشری و مانند دیگر معارف بشری، با هم اختلاف خواهد داشت و چه بسیار اجتهادهایی که در زمان حیات مجتهدش، به شدّت انکار شده ولی بعدها از بدیهیات گردیده است.
تاریخ شیعه مشحون است از مواجهه صحیح، منطقی و استدلالی با اجتهادات نامقبول از سوی عالمان دین در عصرهای مختلف؛ و متأسفانه کم هم نیست مواجهه تند و غیر منطقی با اجتهادات نامقبول که گذر زمان آن مواجهههای تند و غیرمنطقی را محکوم کرده است. در سالهای پس از پیروزی انقلاب هم شاهد برخورد تند و غیرمنطقی از طرف بعض عالمان با آراء نامقبول عالم دیگر بودهایم که مواجهه با مرحوم آیت الله صانعی(قدّس سرّه) که اخیرا رحلت کردند و مورد تمجید خاص و عام واقع شدند، نمونه آن بود. همگان به یاد دارند مواجهه تند و غیر منطقی بعضی عالمان و مجامع حوزوی با فتاوای ایشان در دو دهه کذشته را که یادآوری آن دل را خون میکند.
اخیرا هم شاهد مواجهه با عالم دیگری که آراء جدید و ناهمساز با آراء مشهور ارائه میدهد-آقای سید کمال حیدری- هستیم. بعضی هشدار گونه، صحیح و منطقی است. مثلا در بیانیه جمعی از مدرسین حوزه آمده: «از نامبرده نظريات و تشكيكاتی در ضروریات مذهب آشکار شد. از آنجا که ردیههای علمی بر وی اثر نداشت و تلاشها برای جلوگیری از انحرافات وی نافع نبود، دو مرجع بزرگ آیت الله العظمی وحید خراسانی و آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(دام ظلهما) موضع صریح خود را در برابر وی اعلام کردند و ما نیز حمایت خود را از آنچه مراجع بزرگوار فرمودهاند، اعلان میداریم و از مؤمنین عدم توجه به این شخص را خواستاریم».
در جنب این مواجهه هشدارگونه، شاهد مواجهه تند و غیر منطقی هستیم که به قامت عالم دین برازنده نیست و بعید میدانیم چنین مواجههای مورد اقبال جامعه قرار گیرد. در این مواجهه آمده: «یکی از بدعتگذاران دروغگو که هر از چند گاهی بدعت و تهمتی بر اسلام و مسلمانان بسته و سادهدلان و ناآگاهان را گمراه میسازد و به دنبال برپایی آشوب و افروختن آتش فتنه میان مسلمین است، اخیرا به علمای مذهب اهل بیت (علیهم السلام) نسبتی دروغین، جعلی، ظالمانه و از روی دشمنی داده است مبنی بر اینکه تمامی مسلمانان را تکفیر میکنند! سبحانک اللّهم هذا افک و بهتان عظیم… او فاسق و بدعتگذار و دجّال بوده … بر تمامی مسلمانان لازم است از او برائت جسته و با او معاملهی فاسقان بدعتگزار نمایند…». کاش این عالم به جای این گونه تهدیدآمیز سخن گفتن و …، به ردّمنطقی سخن او همّت میکرد و بینش جامعه را بالا میبرد و در برابر نظریات نامبرده، مصون میساخت.