✍️داوود حشمتی
توئیت شب گذشته ترامپ در مورد ایران بسیار خطرناک است و با توجه به روشهای تیمهای امریکایی و اسرائیلی احتمال یک خرابکاری که در آن ایران متهم شود کاملا وجود دارد. نظیر آنچه در پرونده ارسال موشک در قالب خیارشور به بندر آنتروپ اتفاق اتفاق افتاد و یا حمله به نفتکش های ژاپنی در خلیج فارس درست در ساعاتی که نخست وزیر این کشور در حال مذاکره با رهبری در تهران بود.
ترامپ در توئیتی نوشته است: «بر اساس گزارشهای رسانهای، ایران احتمالا در حال برنامهریزی یک ترور یا حمله دیگری علیه آمریکا برای گرفتن انتقام کشتن [سردار] سلیمانی است که به دلیل برنامهریزی او برای حملهای در آینده، قتل نیروهای آمریکایی و رنجی که سالها ایجاد کرد، انجام شد. هر حملهای از سوی ایران به هر شکلی علیه آمریکا با حملهای هزاربرابر به ایران پاسخ داده میشود.»
نزدیک به 9 ماه از ترور سردار سلیمانی میگذرد و استناد امروز ترامپ به این موضوع کاملا نشان می دهد او برای اجرایی شدن سناریویی که در ذهن دارد درحال کنار هم چیدن تکه های پازل است. اگر ترامپ قصد هشدار به ایران داشت باید می گفت: براساس گزارش های نهادهای اطلاعاتی. اما او از گزارشهای رسانهای نام برده است که تفاوت وزن آنها کاملا روشن است.
براساس نظرسنجی ها اوضاع ترامپ در انتخابات چندان مساعد نیست. احتمال باخت او زیاد شده است. در این شرایط بروز یک جنگ برای اینکه او را در صندلی قدرت حفظ کند همچون موهبت الهی است. ترامپ آغاز این درگیری را «ترور» یا «حمله علیه نیروهای آمریکایی» عنوان کرده است. حالا تصور کنید در این میانه با دستان پنهان اسرائیل و امریکا در منطقه نیروهای آمریکایی مورد حمله قرار بگیرد. سود آن جز کمپین انتخاباتی ترامپ به چه کسی خواهد رسید؟ به طور کلی در ایران سه نگاه در مورد انتخابات آمریکا وجود دارد:
1 _ دیدگاهی که معتقد است در هر صورت ایران با ترامپ نمی تواند به یک توافق متوازن دست پیدا کند. از این رو باید صبر کرد و احتمال پیروزی بایدن هم چندان دور از انتظار نیست.
2 _ دیدگاه کسانی که می گویند ترامپ به یک عکس یادگاری برای پیروزی در انتخابات نیاز دارد و ایران می تواند این عکس را به او هدیه دهد در مقابل نیز از او امتیازی مانند لغو تحریم ها کسب کنند. چرا که امروز ممکن است امتیازی به ایران بدهد اما اگر دوباره به قدرت برسد شرایط را برای ایران سخت تر خواهد کرد.
3 _ دیدگاه کسانی که زمینه ساز پیروزی جریان خود در انتخابات 1400 را پیروزی ترامپ در این انتخابات می بینند. درست مانند انتخابات دور دوم جورج دبلیو بوش است که زمینه را برای روی کار آمدن احمدی نژاد در تهران فراهم کرد. این دسته هیچ امتیازی را برای ملت نمی خواهند و تنها خودشان اهمیت دارند.
من به دیدگاه اول باورمندم. فکر می کنم شرایط برای دستیابی به توافقی متوازن و برد برد با ترامپ میسر نیست. نهایتا ممکن است در بهترین حالت به توافقی دست یافت که مانع از فروپاشی سیاسی شود. والا در هر حالت ترامپ فروپاشی اقتصادی را دنبال کرده و خواهد کرد. لذا از توافق حاصله نیز مردم نفع و نسیبی نخواهند برد.
ایراد دیدگاه دوم این است که نمی دانند ترامپ دیگر نیازی به عکس یادگاری با ایران ندارد. او که قبلا گفته بود: بهتر است ایرانیها قبل از انتخابات توافق کنند حالا میگوید: من به نمایندههای آنها گفتهام باید اول صبر کنند انتخابات تمام شود. همچنین با امضاء توافقنامهای که روز سه شنبه 25 شهریور ماه در کاخ سفید میان امارات و اسرائیل امضاء شد ترامپ دیگر نیاز چندانی به عکس یادگاری با ایران ندارد. مضافا اینکه هیچ تضمینی وجود ندارد به تعهدش عمل کند.
اما خطرناکتر از همه دیدگاه سوم است. باید از این حیث بسیار مراقب بود مبادا با دادن امتیازی که ترامپ میخواهد بدون آنکه دستاوردی برای ملت داشته باشند، تنها زمینه ساز دستاور سیاسی برای خود باشند. این دسته اتفاقا به حوزه های قدرت منطقه ای و داخلی هم دسترسی دارند و از همین رو شرایط را مخاطره آمیز تر میکند.
نمونه روشن آنها حمله این افراد به سفارت عربستان بود که مهمترین کارگزارش حسن کردمیهن از مسئولان کمپین قالیباف در انتخابات 92 را می شناسیم. اشغال سفارت عربستان در واقع با ادعای خشم انقلابی صورت گرفت اما پروسه ای بود که هم ایران را در منطقه تضعیف کرد و هم عربستان را به اردوگاه اسرائیل فرستاد.لذا باید مراقب دست های نامرئی و مشکوک بود. کمپین جهانی ترامپ ظاهرا برنامه دارد.