چندی پیش «حاج رجب محمدزاده» جانباز ۷۰درصد، بسیجی نانوایی که در سال ۶۶ در منطقه حور عراق بر اثر اصابت خمپاره از ناحیه سر و صورت به درجه جانبازی نائل شده بود، پس از تحمل سالها درد و رنج طاقتسوز که بخش عمدای از این در هم نصیب دختران و همسر ایثارگر، نجیب و صبور این ایثارگر جانباز بود، به ملکوت اعلی پرکشید و آسمانی شد.
شاید به لطف شبکههای اجتماعی بود که چهره این یادگار دفاع مقدس و نوع خاص جانبازی او به یکباره علنی و همراه با ترحم از یکطرف و احترام عمیق نسبت به او و خانواده نجیبش از سمت دیگر بازنشر و دست به دست شد. قبل از آن ظاهرا رسانهها و متولیانی که وظیفهشان، شناسایی و معرفی این اسوههای مقاومت و ایثار و جانبازی به مردم و نسل بعد از جنگ بود، کارهای مهمتری داشتند و آدمهای مهمتری شاید همیشه در نوبت بودند که هیچگاه نوبت معرفی به عمورجب نرسیده بود.
به هر حال بابا رجب بعد از تحمل سالها درد و رنج و عذاب ناشی از وضعیت خاص جانبازی و البته در کمال بزرگواری و صبوری جان به جان آفرین تسلیم کرد. اما بعد از شهادت، تازه کاشف بهعمل آمد که این یادگار دفاع مقدس در تمام این سالها مستاجر بوده و سهمی از سفرهای که دختر نماینده اصلاحطلب مجلس میلیادرها تومان از آن برداشته، نداشته است.
نمیشود قضاوت کرد که مقصر خانهدار نبودن بابا رجب چه کسی است. خیلی از ایثارگران و آزادگان و جانبازان و رزمندگان و خانواده معظم شهدا، بعد از دفاع مقدس، داوطلبانه به سراغ سهم و غنیمت نرفتند. تعداشان هم بسیاربسیار زیاد است. شاید عمو رجب هم داوطلبانه به سراغ سهم خود نرفته باشد. برخلاف آنها که یک سهم را ده سهم برداشتند و باز هم طلبکار ماندند و طلبکار هستند.
اما این به هیچ عنوان از بار مسؤلیت متولیان امر در بیتوجهی آشکار در توجه به یادگاران دفاع مقدس و بیعدالتی عریان در این حوزه کم نمیکند.
در چنین شرایطی و با این وصف پرسش خیلی شفافی که باید آقای «قناعتی» عضو شورای شهر تهران بدان پاسخ بدهد، این است که آیا از آن منازل و املاک نجومی که در تهران به بانوی آزاده و سرفراز ــ که باید در قبال آزادگی و ایثار ایشان سر تعظیم فرود آورد و به نشانه ادب و احترام ایستاد ــ تعلق گرفته، شهید «رجب محمدزاده» نازنین سهم بسیار ناچیزی نمیتوانست داشته باشد؟
از طرفی خوشبختانه آقای قناعتی برخلاف خیلیها، اصل داستان تعلق چنین منازل و املاکی را دستکم در مورد یکنفر رد نکرده و تایید فرمودهاند. با این وصف اگر بعدا مشخص شد که علاوه بر بانوی آزاده و ایثارگر ــ که باید در قبال آزادگی و ایثار ایشان سر تعظیم فرود آورد و به نشانه ادب و احترام ایستاد ــ کسان دیگری هم از این املاک گرفتهاند، آیا آنها هم آزاده و ایثارگر بودهاند و سابقه اسارت در چنگال رژیم بعث عراق، یا در زندانهای ساواک را داشتهاند؟
آیا سایر ایثارگران و آزادگان هم با چنین نسبتی از سفره انقلاب و غنایم دفاع مقدس میتوانند سهم داشته باشند؟
اگر پاسخ این پرسشها مثبت باشد، حق با آقای قناعتی است و باید آقای «یاشار سلطانی» بهعنوان کسی که مانع خدمت به ایثارگران شده و در کار این خدمات انقلت کرده، را مجرم دانست و به تناسب جرم تنبیه کرد.
اما اگر پاسخ به این پرسشها منفی است ــ که سوگوارانه حقایق عریان حکایت از منفیبودن آن میکند ــ گناه آقای سلطانی چیست؟ و تکلیف آقای قناعتی چه باید باشد؟