رضا بهرامی
بحث و نظر پیرامون نامه اخیر سیدمحمد موسویخویینیها همچنان ادامه دارد و نکته جالبتوجه آنکه بخش قابل توجهی از اصولگرایان و اصلاحطلبان که به این نامه واکنش نشان دادهاند، بیش از آنکه مستقیما به موارد مطروحه در نامه ورود پیدا کنند؛ به مرزبندی و یا همدلی با اولین رییس مرکز تحقیقات استراتژیک پرداختهاند.
بیتردید نامه خویینیها در کنار مصاحبههای سعید حجاریان و علیرضا علویتبار و در ادامه، دفاع محسن آرمین و فیضالله عربسرخی از محتوای نامه خویینیها در برابر حملات اصولگرایان و “راست مدرن” را نمیتوان کنشهایی از سرِ اتفاق و تصادف دانست.
.
به نظر میرسد بخشهایی از “چپ مدرن” که پیشتر ستون خیمه دولت اصلاحات و مجلسششم بودهاند و در فعل و انفعالاتِ پس از انتخابات ریاستجمهوری۸۸ طعم زندان را چشیدهاند؛ با علم به ضرورت ترمیم ریزشهای قابلتوجه در بدنه اجتماعی هوادار گفتمان اصلاحطلبی از رهگذرِ همدلی و همراهی با خواستههای افکار عمومی، درصدد مرزبندی شفاف با “اصلاحطلبان محافظهکار” برآمدهاند.
با این حال، باید پرسید آیا این مرزبندیها در حد نامه، مصاحبه و یادداشت باقی خواهد ماند یا این بخش از چپ مدرن را با جذب چهرههای جوان، بویژه در پرونده انتخابات ریاستجمهوری سال آینده متشکّل خواهد ساخت؟