رضا بابایی
هیچ کشوری، هرگز و هرگز نمیتواند همۀ هزینههای جنگی را که مدتی درگیر آن بوده است، محاسبه کند؛
مگر به طور تخمینی و آن هم تنها خسارتهای ظاهری.
خسارتهای اقتصادی و انسانی، هزینههای مرئی و ظاهری جنگ است؛
اما جنگها هزینههای نامرئی و پایدار نیز دارند.
مثلا جنگها هر قدر هم کوتاه و کمهزینه باشند، در ساختار سیاسی کشور و آیندۀ آن بهشدت اثر میگذارند؛
بهطوری که میتوان گفت هیچ کشوری بهآسانی و در کمتر از چند قرن، از سایۀ هیچ جنگی بیرون نمیآید،
حتی اگر آن جنگ یک ماه طول کشیده باشد.
پیامدهای پایدار جنگها بیشتر در حوزۀ ساختارهای سیاسی است تا در سپهر اقتصاد.
هر جنگی، طبقهای از سیاستمداران و شیوهای از سیاستورزی را بر کشور تحمیل میکند
که در برابر سیاستورزی عرفی و برآمده از مقتضیات زمان صلح میایستند
هزینۀ دیگر جنگ که دیده نمیشود، تضعیف منطقه است.
دو کشور همسایه پس از صلح، برای بازسازی کشورشان به کمک یکدیگر نیاز دارند؛
اما جنگ، آن دو را ضعیفتر از آن کرده است که بتوانند به یکدیگر کمک کنند.
جنگ، «منطقه» را به لحاظ اقتصادی و سیاسی و روانی، ناپایدار، داعشپرور و دچار هرجومرج میکند.
هیچ کشوری در منطقهای ضعیف و جنگزده، به توسعهای پایدار نمیرسد.
فرق است میان کشوری که همسایگان آن، عراق ضعیف و افغانستان فقیر و پاکستان آشفته است،
با کشوری که در منطقهای آرام و توسعهیافته به سر میبرد
من در بالا به دو هزینۀ نامرئی جنگ، در دو حوزۀ سیاست و اقتصاد اشاره کردم.
متأسفانه هزینههای نامرئی جنگ در حوزههای فرهنگی، تاریخی، ژئوپلتیک و روانی، از این هم بیشتر است.
به همین دلیل در روزها و هفتههای گذشته، هر کس از من پرسیده است که «به نظر تو چه خواهد شد؟
گفتهام: ایران، تاب هر هزینه و مخمصهای را دارد، مگر جنگ.
انیشتین میگفت: جنگ جهانی چهارم با سنگ و چوب خواهد بود.
یعنی جنگ سوم، تمدن بشری را نابود میکند
و اگر پس از این جنگ، انسانهایی باقی بمانند که باز بخواهند با هم بجنگند،
این بار ابزاری جز سنگ و چوب نخواهند داشت.
من نیز میگویم هر جنگی در منطقه، ایران را به وضعیتی میرساند
که کلمۀ «فروپاشی» را برای آن ساختهاند.
حمایت از اصلاحطلبان و سیاستمداران معتدل اگر هیچ سودی نداشته باشد
جز جلوگیری از جنگ، فعلا واجب عینی است؛
حتی اگر از عهدۀ تحول در زمینههای دیگر برنیایند
نگام ، ناگفته های ایران ما