محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، پیش بینی کرده که دونالد ترامپ توافق هسته ای را مورد تایید قرا ندهد و بدینوسیله به طور یک جانبه از آن کنار بکشد. او در عین حال کشورهای اروپایی را از پیروی راه امریکا برحذر داشت و گفت که ایران به راحتی می تواند برنامه هسته ای خود را از سر بگیرد.
پیش بینی او مبنی بر کنار کشی امریکا از برجام مبتنی بر اظهاراتی است که رییس جمهور امریکا در مجمع عمومی سازمان ملل ابراز داشته بود. دونالد ترامپ در نخستین سخنرانی اش در سازمان ملل، قرارداد هسته ای ایران را که دولت امریکا یکی از بانیان آن بود، “مایه شرمساری” توصیف کرد[1] و اظهاراتی را به زبان آورد که نشان از تصمیم او برای تایید نکردن قرارداد هسته ای در نیمه اکتبر دارد. تکرار چنین ظهاراتی در صحن علنی مجمع عمومی نشانه اراده یکجانبه امریکا برای خروج از برجام است.
خروج امریکا از برجام چه پیامدهایی برای امریکا خواهد داشت؟ آیا خروج امریکا از چنین قراردادی که ترامپ آن را “قرارداد بد” توصیف کرد، به نفع امریکا خواهد بود یا به زیان آن؟
پیامدهی خروج امریکا از برجام
به قدرت رسیدن ترامپ، توافق هسته ای را با تردیدهایی روبه رو ساخته است. این در حالی است که این توافق گرچه بین ایران و 1+5 منعقد شد، یک توافق بین المللی به حساب می آید. ولی بر کسی پوشیده نیست که ثبات و بقای برجام بیشتر منوط به اراده آمریکا و ایران است. به همین دلیل عدم تعهد آمریکا به برجام عملا باعث بی اعتبار شدن آن می شود.
ترامپ توافق هسته ی را بدترین توافق هسته ای در طول تاریخ آمریکا خوانده است. او تحت تاثیر طیف جمهوری خواه و حلقه تندروی آن در آمریکا از یک سو و دوستان منطقه ایش در خاورمیانه (مشخصا عربستان و اسرائیل) از سوی دیگر از هیچ تلاشی برای برهم زدن برجام فروگذار نکرده اند. او با تهدید برجام، ثبات این توافق را زیر سوال برده و آن را تبدیل به توافقی لرزان و ناپایدار کرده است.
این حمله ترامپ به برجام در حالی است که از نگاه بسیاری از هم پیمانان امریکا، برجام توافقی موفق در حوزه خلع سلاح هسته ای است که نه از راه زور بلکه از راه دیپلماسی به دست آمده است.
تصور ترامپ این است که دولتمردان آمریکایی در دوران اوباما اشتباه بزرگی مرتکب شدند چرا که باور دارد این قرارداد به توان نظامی و دفاعی ایران به ویژه توان موشکی ایران هیچ توجهی نکرده است. به بیان دیگر نگاه ترامپ به توافق هسته ای “نگاه حداکثری” است در حالی که نگاه اوباما “نگاه حد اقلی” بود. اوباما قصد متوقف ساختن توان هسته ای را داشت و در این استراتژی خود نیز موفق بود در حالی که ترامپ نگاه حداکثری یعنی توقف تمام ابعاد نظامی ایران را دارد که شامل توان هسته ای، دفاعی و موشکی می شود.
حال پرسش این است که از میان این دو دیدگاه کدام واقعگرایانه و کدام تخیلی است. در تخیلی بودن نگاه حداکثری ترامپ این نکته را نیز نباید از یاد برد که او هم قصد توقف کامل برنامه هسته ای، دفاعی و موشکی ایران را دارد و هم معتقد است که به ایران نباید امتیازی اقتصادی از جمله رفع تحریم ها و مشوفق های اقتصادی داده می شد.
سفر اخیر نیکی هیلی ،سفیر امریکا در سازمان ملل به وین،مقر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و و مذاکرات او با یوکیو آمانو،مدیر کل آژانس ،در مورد راستی آزمایی و پایبندی ایران و نیز درخواست تحقیقات و بازرسی از اماکن نظامی ایران، نخستین اقدامات ترامپ برای متزلزل کردن برجام تفسیر شده است.
اما در سوی دیگر مقام های اروپایی به دلیل نقش خود در دستیابی به توافق و منافع حاصل از آن به شدت با رویکردهای ضدبرجامی ترامپ مخالفت کرده اند. علاوه بر «فدریکا موگرینی»، مسئول اصلی اعلام سیاست خارجی اتحادیه اروپا، مقامات فرانسه، آلمان، هلند و بسیاری از کشورهای دیگر در قاره سبز بر لزوم ادامه اجرا و پایبندی همه طرف ها به برجام تاکید کرده اند. بعبارتی دیگر، از نظر اروپاییها، برجام هیچ جایگزینی ندارد و باید حفظ شود. در همین رابطه، خانم موگرینی تاکید کرده توافق هسته ای یک موفقیت است و جهان با آن امن تر است. او گفته که توافق هستهای با ایران توافقی میان ایران و آمریکا نیست که آمریکا بتواند به صورت یکجانبه آن را لغو کند بلکه «توافق هستهای میان ایران و دیگر طرفهای مذاکره به دست آمده است». او اخیرا گفته که اروپا برجام را با آمریکا یا بدون آمریکا به پیش خواهد برد.[2]
با چنین صراحتی از سوی دوستان امریکا، خروج یکجانبه امریکا بیش از آنکه لطمه ای به ایران باشد، لطمه ای به حیثیت امریکا در جهان و نزد دوستانش خواهد بود.
لطمه حیثیتی به امریکا
با توجه به اینکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاکنون ۸ مرتبه پایبندی ایران به اجرای برجام را تأیید کرده، در چنین شرایطی کار بسیار مشکلی خواهد بود که دولت ترامپ با این بهانه که ایران به روح برجام پایبند نبوده، از توافقنامه خارج گردد و کشورهای دیگر را با خود همراه نماید. در مقابل این اقدام دولت آمریکا با انتقادهای جدی جهانی روبرو خواهد گردید و این کشور را متهم به سیاسیکاری خواهند کرد، به ویژه اینکه چنین رویکردی یادآور جنگ آمریکا علیه عراق و پرونده سازیها و ارائه شواهد ساختگی مبنی بر وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق است. لذا با توجه به شرایط موجود، نظر به هشت گزارش مثبت آژانس انرژی اتمی از ایران در پسابرجام، عدم پذیرش و مقبولیت ادعاهای دولت ترامپ نسبت به توافقنامه برجام در میان کشورهای طرف برجام و ناتوانی ایالات متحده در اقناع آژانس، این بهانه ی آمریکاییها نمیتواند با مقبولیت فضای بین الملل، مواجه گردد.
از سوی دیگر نباید از یاد برد هر چه اصرار امریکا به نقض توافق هسته ای بیشتر باشد، سرسختی کره شمالی در پیشبرد توان هسته ای اش موجه تر می شود. نباید از یاد برد که هنگامی که لیبی مورد حمله غرب قرار گرفت، پیونگ یانگ با اشاره به نادرست بودن تصمیم قذافی برای دست کشیدن از برنامه هسته ای اش گفت که یکبار دیگر حقانیت کره شمالی برای پیشبرد توان هسته ای اش ثابت شد.
نقض برجام درس دیگری به کره شمالی می دهد که در مسیر تقابل با امریکا هرگز کوتاه نیاید چرا که می بیند امریکا به توافقی که خود از بنیانگذاران آن بود متعهد نیست. چگونه کره شمالی می تواند به قول و وعده امریکا باور داشته باشد وقتی می بیند ترامپ به قراردادی که امضای امریکا را دارد، متعهد نیست.
[1] http://www.express.co.uk/news/world/856129/donald-trump-un-speech-iran-nuclear-deal-embarrassment
[2] https://www.theguardian.com/commentisfree/2017/jan/17/iran-nuclear-deal