پایگاه خبری / تحلیلی نگام – ✍️ حسن کبیری
این روزها اخبارتحولات افغانستان درصدرخبرهای جهان قرارداردوبسیاری از ماایرانیان روزمان راباپیگیری اخباراین کشور شروع می کنیم.
نگرانیم که مباداگروه طالبان دوباره به قدرت برسند وبخواهندافکارمتحجرانه وروشهای خشونت آمیزشان رااز سر بگیرند.
نگرانیم که افغانستان دوباره پناهگاه تروریستها شود،حقوق مردم پایمال و امنیت مردم وکشورهای همسایه به خطر بیافتد.
یکی ازمهمترین نگرانی های مااین است که می ترسیم آنهاافکار پوسیده شان را به اسم اسلام به مردم تحمیل وحقوق مردم به خصوص بانوان را پایمال کنند.
نگرانیم آزادی زنهارامحدودوآنهارا از کاروتحصیل بازدارند،لباس اجبار بپوشانند و شلاغشان برنند.
نگرانیم آنها را خانه نشین وازحقوق اجتماعی شان محروم کنند.
اما آیا تابحال ازخود پرسیده ایم، مگر زنها در کشورخودمان چقدر به حق وحقوق خودرسیده اندکه حالاما بایدنگران حقوق ازدست رفته ی آنهادر سایر کشورها باشیم؟
راستش رابخواهید نگاهی که درکشورما به زنها وجود دارد ،تفاوت چندانی با نگاه طالبان ندارد.
تفاوت،فقط دراین است که اوضاع و رفتارِما کمی شیک تروظاهری آراسته تر دارد.
دراینجا،باوجود شعارهای دهان پرکن وظواهرفریبنده،هنوز بسیاری ازحقوق اساسی زنها تامین نمی شود واین بخش از جامعه از بسیاری از حقوق اجتماعی خود محروم واز نقش وجایگاه واقعی شان فاصله دارند.
بسیاری از آداب ورسومِ غلط،نگاه های تنگ نظرانه واقتدارگرایانه وفرهنگهای پوسیده درمورد زنان هنوز درتاروپودجامعه جریان دارد.
جالب این جاست که هیچ اعتراضی هم وجود ندارد.مردان،این وضعیت را به نفع خود می دانندو دلیلی برای تغییر آن نمی بینند وبانوان هم این وضع را پذیرفته وبه همین سطح از حقوق خود قناعت کرده اند.
هیچ نهاد ودستگاهی هم خود را موظف به طرح وپیگیری این موضوعات نمی داند.
درکشورما،بسیاری از زنهای مُطلّقه امکان ازدواج مجدد ندارند وتا آخر عمر مهرِ زنِ مطلّقه روی پیشانیشان خورده است.
بسیاری از خانمهاازکمترین آزادی ها محرومند.هیچ اختیاری درخانه ودر اجتماع ندارندوبرای کوچکترین تصمیمات بایدازشوهرانشان اجازه بگیرند.
حقوق مادی بانوان درمحیط های کاری رعایت نمی شودو حق الزحمه ی پرداختی آنان، نسبتی بامیزان فعالیتشان ندارد.
تقریبا هیچ یک از استانداردهای ایمنی وبهداشتی درمحیط های کاریِ بانوان رعایت نمی شود وآنها همواره درمعرض خطرات وآسیب های جسمی وروحی قرار دارند.
معمولاًخانم ها به بسیاری ازفعالیت های سطح پائین گمارده می شوندودربسیاری از کارگاه ها،بکارگیری زنها به خاطرپائین بودن انتظارات وحقوقشان دراولویت قرار دارد.
به عکس،آقایان درجایگاه بهتری قرار دارند وکارهای مهمتری به آنها سپرده می شود.
اکثر خانم هابه دلیل وضعیت ویژه ی جسمی شان،دائم در معرض انواع بیماری ها هستند،اماقدرت پرداخت هزینه های بهداشتی ودرمانی خودراندارندو بیمه های درمانی هم بسیاری از هزینه هاراپوشش نمی دهند.
ظلم وتعدی به بانوان در بعضی از خانواده بخصوص دراستانهای محروم به حدی است که هنوزآمارخودکشی وخودسوزی دراین استانها بسیار بالاست.
نظام قضایی و حقوقی کشور،هنوز تناسبی با وضعیت بانوان نداردواگر کسی برای احقاقِ حقش به نظام قضایی مراجعه کند باهزاران مانع روبرو وبه همین دلیل گاهی ترجیح می دهد ازاحقاق حق خود صرف نظر کند.
هنوز در جامعه ی ما،زنی که قادر به فرزند آوری نباشد سزاوار سرزنش و زنی که نتواند پسر به دنیا بیاورد شایسته ی شماتت وتحقیراست.
زنهای سرپرست خانوار، مأمن وپناهگاهی ندارند وخودشان بایدتمام بار زندگی رابه دوش بکشند.
هنوزدرنظام تصمیم گیری کشور،زنان جایگاه واقعی خودراندارند ودرمحیط خانوادها حرف ونظر پسرها بیشتر خریدارداردتادخترها.
هنوز زنهااختیار چندانی برای تعیین نوع پوشش خود ندارند واغلب، پدر ومادرو شوهر وشرع وقانون و عرف ،نوع آن رامشخص می کنند.
هنوز فرزندان یک خانواده به اسم پدرشان شناخته می شوند و مادرها دراین زمینه حقی ندارند.
زنها درجامعه ی ما برای جلوگیری از طلاق، تن به هر خفّتی می دهند وهزاران ظلم را تحمل می کنند، درحالیکه در مورد مردان اینگونه نیست.
درفرهنگ ما،هنوزاظهارعلاقه واحترام به همسر به خصوص جلوی دیگران کار قبیحی محسوب می شود.هنوز بعضی از آقایان ازبردن نام همسرشان درمقابل دیگران ابا دارند وگاهی نام یک زن حتی روی قبرش هم نوشته نمی شودوبجای آن از عبارت همسر فلانی استفاده می شود.
به هرتقدیر به قول قدیمی ها یک سوزن به خودمان بزنیم یک جوالدوز به دیگران
بدنیست در کشاکش اخبار وتحولات جهانی ودر ورای سروصدای زنده باد ومرده باد وشعارهای پرطمطراق، گاهی هم نظری به وضعیت خودمان داشته باشیم .
بک بار دیگر ارزیابی دقیق تری از اوضاعمان داشته باشیم و بینیم با خودمان چند چند هستیم وبرای اصلاح وضعمان چه کارهایی باید انجام دهیم.